انقلاب اسلامی ایران" که در ?22بهمن ?1357به پیروزی رسید مهمترین انقلاب در نیمه دوم قرن بیستم به شمارمی آید. این انقلاب شکوهمند تاکنون از جنبه های گوناگون بامعروفترین انقلاب های جهان مقایسه و ویژگی های متمایز آن معرفی شده است.
استادشهید "مرتضی مطهری" در کتاب "پیرامون انقلاب اسلامی" چنین اظهار داشته است: "اگرقرار باشد نظیری برای انقلاب اسلامی ایران پیدا کنیم، شاید بتوانیم انقلاب صدراسلام را مثال بزنیم."
ازآنجاکه شناخت بیشتر وجوه گوناگون و تحلیل جنبه های مختلف انقلاب، امکان تداوم بخشیدن به آرمان ها، اهداف و همچنین حفظ و نگهداری دستآوردهای آن را میسر تر میسازد، در این گزارش برخی از وجوه تمایز و اشتراک انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب های بزرگ جهان مورد بررسی قرار می گیرد. اساسا مقایسه و مطالعه تطبیقی انقلابهای بزرگ دنیا با یکدیگر با انگیزه های گوناگونی صورت میگیرد
.
دکتر "منوچهر محمدی" استاد دانشگاه تهران در کتاب "انقلاب اسلامی درمقایسه با انقلاب های فرانسه و روسیه"، علاقه مندان به مطالعه تاریخی و تطبیقی انقلاب های بزرگ جهان را چهار دسته میداند. بر پایه نوشته وی این چهار گروه عبارتند از: دانشگاهیان و محققان با انگیزه های صرف علمی و آکادمیک، افراد مشتاق انقلاب که در پی کسب تجربه از انقلابهای بزرگ دنیا برای پیاده کردن آنها در جوامعمورد نظر و مستعد انقلاب هستند، مخالفان و ضد انقلابیونی که برای پیشگیری از تحقق ووقوع انقلاب در جامعه تلاش میکنند و گروهی که نگران آینده و علاقمندبه تثبیت انقلاب نو پا و تداوم و پیروزی قطعی آن هستند.
امام خمینی (ره) معمار بزرگ انقلاب اسلامی در فرازهایی از سخنان خود در ?21بهمن سال ?،1364برای درک اهمیتانقلاب اسلامی، مقایسه آن باانقلاب های بزرگ دنیا را مورد تاکید قرار دادند. امامراحل در اینباره فرمودند: "این انقلاب فرانسه، آن انقلاب شوروی، مطالعه کنند اشخاص ببینند که آیا قبل از این انقلابها چه بوده است و حالا چه هست، آیا به حال ملتهاامری حاصل شده است؟
بسیاری از اندیشمندان و تحلیلگران، انقلاب اسلامی ایران را با دو انقلاب بزرگ دیگر تاریخ جهان یعنی "انقلاب کبیر فرانسه" در سال ?1789میلادی (? 1168ه.ش ) و "انقلاب روسیه" در سال ?1296 ) 1917ه.ش )مقایسه کرده اند.
مقایسه انقلاب ایران با دو انقلاب فرانسه و روسیه از دو دیدگاه صورت گرفته است.
گروهی باتطبیق شرایط اقتصادی ، سیاسی، اجتماعی و...این سه کشور، در صدد این نتیجه گیری هستند که انقلاب ایران نیز ریشهها و ماهیتی نسبتا یکسان با دوانقلاب دیگر داشته است.گروهی دیگر ضمن بر شمردن وجه تمایزهای انقلاب فرانسه و روسیه با انقلاب ایران،اساسا ماهیت و ویژگی های انقلاب اسلامی ایران را منحصر به فرد و متفاوت با دوانقلاب دیگر دانسته اند
انقلاب اسلامی ایران ? بزرگترین و شکوهمند ترین انقلاب قرن بیستم
انقلاب اسلامی ایران که مبتنی بر آموزه های شیعی است، درسال 1357 (1979م) به پیروزی رسید.
اگر چه شیعه در طول حیات خویش در دوران های مختلف در قالب مفاهیمی همچون تقیه موجودیتش را حفظ نموده است؛ اما وجود مفاهیمی همچون امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، ظلم ستیزی و دفاع از مبانی و اصول اسلام دایره تقیه را محدود ساخته و شیعه را به اقدام عملی ملزم می سازد. بنابراین نارضایتی و خشم از وضع موجود و آرمان وضع مطلوب آن گاه که در کنار حس پرخاشگری و ظلم ستیزی قرار گیرد، منجر به وقوع تحولی در راستای نفی وضع موجود و جایگزینی وضعیت مطلوب خواهد شد. در این میان آنچه محرک اصلی خواهد بود مکتبی است که این اندیشه بر اساس آن شکل گرفته است.
برای وقوع چنین تحولی در کنار شاخصه های فوق، وجود رهبری آگاه و عالم که نمونه ای از انسان ایده آل اسلام باشد ضروری می نماید؛ چراکه در هر مرحله از این حرکت تحول آفرین امکان انحراف از مسیر حقیقت و موج سواری شخصیت های فرصت طلب دور از ذهن نمی باشد و تاریخ گواه این مطلب است که حرکت های آزادی بخش شیعی همچون نهضت مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت چگونه از مسیر اصلی به بیراهه کشانده شد.
انقلاب اسلامی در ایران که شالوده های خود را بر مکتب اسلام و مبنای خویش را حرکت تحول آفرین حسین بن علی(ع) در عقبة تاریخی اش قرار داده بود، با وجود رهبری آگاه، فقیه و مجاهد و حضور مردمی پرشور با عزمی راسخ به وقوع پیوست. این انقلاب در شرایطی رخ داد که نظریه پردازان انقلاب نقش دین و مکتب را در وقوع انقلاب ها منکر شده یا به حداقل رسانده بودند.
بررسی واقعیتهای تاریخی درسیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران
امروز ، بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران میگذرد؛ انقلابی که پژواک آن، تاریخ ساز انقلاب های گوناگون در سرزمینهای دیگر است؛
انقلابی که مدعیان وراثت سدهها شاهنشاهی را از اوج تبختر به زیر آورده، تا بار دیگر، ملتی تاریخ نگار واقعیتهای عریان ثمربخش اتحاد و مقاومت در برابر نهادهای فاسد آسیبرسان باشد و از یک زاویه میتوان گفت که انقلاب، فرآیند طبیعی ساختارهای خودکامه است.
پس به تاریخ دست مییازیم تا از راه بررسی سیر واقعیتهای آمده در اسناد، به حقیقت برسیم و انقلابی را درک کنیم که به گفتهی جیمی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا، نه فقط سازمان جاسوسی آمریکا بلکه هیچ سازمان اطلاعاتی دیگر جهان نیز قادر به پیشبینی رویدادهای آن نبود.
تاریخ انقلاب اسلامی ایران به سالهای پیش برمیگردد؛ به آن زمان که شاه میخواست هرچه بیشتر مبانی خودکامگی و سلطهاش را تحکیم بخشد که با مقاومت مراجع عظام و حضرت امام خمینی و مردم مواجه گردید.
این مواجهه، با لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی و رفراندوم 6 بهمن 1341 آغاز شد و سپس به قیام 15 خرداد 1342 منجر گردید. اگر قیام مردم ایران در پانزدهم خرداد 1342 را تبلوری از پویایی نهاد فطری و هدفدار انسان مسلمان علیه خودکامگی و انقیاد بدانیم، از تابستان 1356 این پویش، رهگشای عمل صالح، در تداوم پیگیر انقلاب میشود.
خیزش مردم ایران در واقع پاسخ به تباهیهای بود که طی سالها، انسان ایرانی را در رنج فرو برده بود؛ دیوانسالاری ، فساد ، اختناق ، شکنجه ، امحای اقتصاد ملی و انهدام اصول دینی، اعتقادی و اخلاقی که آن را « انقلاب سفید» میدانستند و با وابستگی روز افزون به آمریکا همراه بود.
به نوشتهی سولیوان ، آخرین سفیر آمریکا در ایران، اعمال شکنجه و سیاست پلیسی در زمانی صورت میگرفت که شاه با اجرای برنامههای اصلاحی خود معروف به «انقلاب سفید» میخواست کشور را به سوی «دروازههای تمدن بزرگ» هدایت کند.
انقلاب اسلامی ایران نیز در مواجهه با خودکامگی پهلوی دوم در قالب انقلاب سفید و اصلاحات دیکته شده به وقوع پیوست که یکی از زلالترین ونابترین پدیدههای اجتماعی و تاریخی است.
این پیروزی با جانفشانیهای مردم مسلمان و پیشاهنگی روحانیت متعهد و شرکت همهی اقشار مردم با رهبری مدیری مدبر، همچون امام خمینی(ره) در روزگار ما، از قلب صخرهی سنگ تاریخ بیرون جهیده است.
حفظ ارزشها و اصالتهای ناب این انقلاب بزرگ در دراز مدت ، مرهون عوامل زیادی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
در زمینهی فرهنگی، یکی از عوامل اساسی و ارزشمند نگهداری آن، از عوامل تهدیدکنندهی محیطی در بستر زمان و مکان، «مطالعه و نگارش تاریخ این انقلاب» شکوهمند است؛ چرا که شناسنامهی اصیل و مدون این انقلاب برای نسلهای آینده و برای کسانی که انقلاب را ندیدهاند، تنها از رهگذر تدوین تاریخ کامل، درست و همهجانبهی آن، قابل ارائه میباشد. تاریخ انقلاب بایستی در قالبهای گوناگون نوشته شده و در اختیار همگان قرار داده شود؛
آثاری همچون خاطرات مبارزان، اسناد نهضت و قیام و سرانجام روزشمار انقلاب اسلامی که به ثبت وقایع روزانه میپردازد.
بیانات مقام معظم رهبری درباره پیروزی انقلاب
خط انقلاب ، خط عظمت اسلام و مسلمین و دفاع از مظلومین و مستضعفین است .
حفظ حیثیت و آبروی انقلاب اسلامی و نظام ، امروز بر همه واجب است .
وحدت ، کلید موفقیت و رمز پیروزی انقلاب ما بوده است .
این انقلاب ، بی نام خمینی (ره ) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست .
انقلاب اسلامی با اتکاء به قدرت مردم ، آسیب ناپذیر است .
دهه فجر آئینه ای است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد .
زنده نگه داشتن یاد شهدای انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است .
مرکز اسناد انقلاب اسلامی برای نخستین بار پس از 31 سال هویت فردی را که در پلکان هواپیمای ایرفرانس در فرودگاه مهرآباد را گرفته است فاش کرد.
سایت این مرکز گفتگویی را با این شخص فرانسوی منتشر کرده است که می خوانید:
در اوّل آبان 1388 دوستی به نام آقای میرغضنفری تلفن زد و گفت: آیا شما از مهمانداری که همراه امام در روز 12 بهمن از پلههای هواپیما پایین میآیند خبر داری؟
گفتم: چطور؟ گفت: ایشان در تهران هستند و سرگردان. خیلی تعجب کردم و گفتم: مشتاقانه منتظر دیدار این عزیز و شما در مرکز اسناد انقلاب هستم.
بنابراین در تاریخ 10/8/88 آقای میرغضنفری به همراه ژرژان فابین باتااوش محافظ مخصوص حضرت امام به مرکز تشریف آوردند.
البته آقای باتااوش بدون لباس یونیفرم که در 12 بهمن بر تن داشت، آمده بود.
آقای باتااوش خیلی روان فارسی صحبت میکرد و خیلی هم پیر شده و با آن چهره معروف متفاوت است. به آقای باتااوش گفتم: چطور در ایران ماندگار شدی؟ و سپس به یاد فیلمی افتادم که چندین سال پیش آقای داود رشیدی پیرامون اقامت امام در پاریس تهیه کرده و در آن فیلم با افراد بسیاری صحبت شده بود.
و گفته شد که فردی که همراه امام از پلههای هواپیما پائین میآید نیز مرحوم شده است؟! «یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم.»سپس آقای باتااوش ادامه داد و گفت: 64 سال دارم و اصالتاً اهل الجزایر هستم و به فرانسه مهاجرت کردم و در یک خانواده مسیحی بزرگ شدهام.
بعد از تحصیلات دانشگاهی جذب پلیس فرانسه شدم و به هنگام ازدواج قسمتم یک خانم ایرانی به نام «بیتا آهی» شد و ثمره این ازدواج هم دو فرزند است. یک دختر و یک پسر که الان بین آمریکا و ایران تردد میکنند.
از آقای باتااوش پرسیدم چگونه به پیر و مرشد و مراد ما روحالله الموسوی خمینی وصل شدی؟
گفت: وقتی آقای [امام] خمینی به پاریس آمد.
پلیس فرانسه چند نفر را برای محافظت نزد امام فرستاد اما آقای خمینی هیچ کدام را نپذیرفت تا این که قسمت من شد و در همان دیدار اوّل علقهای میان من و آقای خمینی برقرار شد و چون فارسی هم صحبت میکردم مزید بر علت شد.
و در مدت 116 روز اقامت امام در نوفل لوشاتو همواره با امام بودم:
آقای باتااوش خاطرات شنیدنی زیادی از نوفل لوشاتو داشت. و سپس ادامه داد و گفت: وقتی که قرار شد آقای خمینی به ایران بیاید من هم همراه ایشان در آن پرواز تاریخی بودم و زمانی که هواپیما میخواست در فرودگاه مهرآباد به زمین بنشیند.
یونیفرم مخصوص پوشیدم و به هنگام تشریففرمایی امام از پلههای هواپیما دست امام را گرفتم و امام هم دست مرا گرفت. و از پلهها پائین آمدیمـ روز عجیبی بود. انگار مسیح(ع) ظهور کرده بود: ایشان ادامه داد و گفت به علت علاقهای که به امام پیدا کرده بودم به احمد آقا گفتم میخواهم در ایران بمانم.
احمد آقا گفت دولت فرانسه برای شما مشکل درست نمیکند گفتم خیر.
خودم را بازنشسته میکنم. بعد از موافقت امام و احمد آقا و گرفتن حکم بازنشستگی به ایران آمدم و با نظر احمد آقا با شهید چمران و سپس مرحوم نظران همکاریهای متعدد داشتم...
در کارهای مختلف کمک میکردم. حال هم که پیر شدهام و همسرم نیز از من جدا شده است و در غربت و بیکسی و آوارگی در تهران به سر میبرم تا این که بمیرم و جنازهام را آتش بزنند و در دریا بریزند تا به وسیله گردش آب به طبیعت برگردم.
قصه پرغصه آقای باتااوش خیلی مرا متأثر کرد و گفتم چگونه کسی که به عشق امام جلای وطن نموده به ایران هجرت کرده، باید چنین آواره و بیخانمان، و هر چند شب مهمان کسی باشد، به چند نفر از مسئولین هم مشکلات و گرفتاریهای آقای باتااوش را منتقل کردم: آنها هم پاسخی که دادند: هم تعجب میکردند که این آقا چطور تا به حال در ایران بوده و هیچ کس خبر ندارد و دوم آن که شاید... گفتم ما که از غیب خبر نداریم میتوانید با چند سؤال مشکل این شیدایی امام را حل کنید و لااقل ایشان را از آوارگی نجات دهید تا مبادا رسانههای ضد انقلاب که کم هم نیستند از آقای باتااوش بهرهبرداری سیاسی نمایند.
منبع : سایت هیئت رزمندگان اسلام