سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فضیلت زیارت آن حضرت از نزدیک:
از آن جا که روایات مربوط به فضایل زیارت امام حسین (صلوات الله علیه) بسیار زیاد است، مناسب دیدیم که تنها فهرستى را از اعظم فضایلى که در روایات آمده است بیان کنیم و در این رابطه بهترین شیوه را در این دیدیم که به یکى از مهمترین مصادر و منابع مورد اعتماد علماى شیعه یعنى کتاب «کامل الزیارات»(1) (تألیف محدّث و فقیه جلیل القدر، صاحب صدق و امانت، استاد مرحوم شیخ مفید(رحمه الله) و جمعى از بزرگان دیگر یعنى جعفر بن محمّد بن قولویه) اشاره کنیم; کتابى که یکى از منابع اصلى ما دربخش هاى دیگر این کتاب یعنى بخش هاى مربوط به زیارت رسول مکرّم و سایر ائمّه(علیهم السلام) نیز بوده، و خواهد بود.
83 باب از 108 باب این کتاب، مربوط به فضایل امام حسین (صلوات الله علیه) و بعضى از یاران آن حضرت است که بیش از 560 روایت دارد و ما تنها با مرورى بر روایات بسیار فراوان مربوط به زیارت آن بزرگوار بسنده مى کنیم:
1ـ هیچ ملک مقرّب و پیامبر مرسلى نیست مگر این که از خدا طلب مى کند که اذن زیارت امام حسین(علیه السلام) را برایش صادر کند، پس پیوسته، فوجى از ارواح انبیا و فرشتگان (از آسمانها) پایین مى آیند و فوجى بالا مى روند.(2)
2ـ هر شب هفتاد هزار فرشته از آسمان فرود مى آیند و پس از طواف خانه خدا و زیارت قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امیرمؤمنان(علیه السلام)، به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) مى روند و قبل از طلوع خورشید به آسمان عروج مى کنند.(3)
3ـ یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) از آن حضرت نقل مى کند که فرمود: «رسول گرامى و على(علیهما السلام) و فاطمه(علیها السلام) و همه ائمّه(علیهم السلام) براى زوّار امام حسین(علیه السلام) دعا مى کنند»(4) و نیز نقل مى کند که روزى بر آن حضرت وارد شدم دیدم با خداى خودش مناجات مى کند ودر حال سجده این دعا را مى خواند... (دعایى بسیار عالى و با مضامین بلند در حقّ زوّار امام حسین(علیه السلام) که در «کامل الزیارات» آمده است) پس از آن که از سجده سر برداشت فرمود: «کسانى که در آسمانها در حقّ زوّار امام حسین(علیه السلام) دعا مى کنند بیش از کسانى هستند که در زمین براى آنها دعا مى کنند»(5) و نیز نقل مى کند که آن حضرت فرمود: «آیا دوست ندارى از کسانى باشى که از دنیا بیرون مى روند در حالى که گناهى بر آنها نیست؟ آیا دوست ندارى از آنانى باشى که رسول الله(صلى الله علیه وآله) با آنان مصافحه مى کند؟»(6) (پس زیارت آن حضرت را فراموش مکن).
4ـ خداوند هزاران فرشته را مأمور قبر امام حسین(علیه السلام) قرار داده، و هیچ زائرى به زیارت آن حضرت نمى رود مگر این که از او استقبال مى کنند، و هیچ زائرى با آن حضرت وداع نمى کند مگر این که او را بدرقه مى نمایند، و هیچ زائرى مریض نمى شود مگر این که از او عیادت مى کنند و هیچ زائرى نمى میرد مگر این که بر جنازه اش نماز مى خوانند و بعد از مرگش براى او استغفار مى کنند،(7) و مطابق روایت دیگرى اگر در اثناى سفر از دنیا برود ملائکه غسلش مى دهند و درهاى بهشت به رویش باز مى شود!.(8)
5ـ هفتاد هزار فرشته را خداوند مأمور قبر امام حسین(علیه السلام) قرار داده که در آن جا عبادت خدا بجا مى آورند و یک نماز آنان برابر با هزار نماز از انسان هاست، ثواب نمازشان براى زوّار قبر امام حسین(علیه السلام) نوشته مى شود!(9)
6ـ هر کس نزد قبر آن حضرت دو رکعت نماز بخواند و چیزى را از خدا طلب کند حاجتش برآورده مى شود، و اگر براى زیارت او در آب فرات غسل کند تمام گناهانش ـ همانند روزى که از مادر متولّد شده ـ ریخته مى شود، و اگر کسى را در این راه کمک کند و هزینه سفرش را بدهد در برابر هر درهمى، خداوند چند برابر به او عطا مى کند و بلاهایى که مقدّر شده بود به او اصابت کند را از او دور مى سازد و از اموالش حفاظت مى شود.(10)
7ـ یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) از آن حضرت نقل مى کند: «کسى که به زیارت قبر ابى عبدالله(علیه السلام) برود صله رسول الله(صلى الله علیه وآله) و صله ما را به جا آورده است; غیبت کردن در پشت سر او حرام و گوشتش بر آتش جهنّم نیز حرام مى شود و خداوند پشتیبان او در رفع نیازها و حفظ آنچه (از مال و فرزند و عیال) بر جاى گذاشته، مى باشد; هر حاجتى را از خدا بخواهد دیر یا زود برآورده مى سازد».(11) و مطابق روایت دیگرى در ازاى هر درهمى، ده هزار درهم برایش ثواب نوشته مى شود و درحالى به سوى اهلش باز مى گردد که گناهان او از نامه اعمالش پاک شده است.(12) و مطابق روایت دیگرى بهتر از آن، رضایت خدا و دعاى محمّد(صلى الله علیه وآله) و دعاى امیرمؤمنان و ائمّه(علیهم السلام)است که شامل حالش مى شود.(13)
8ـ کسى که توان زیارت امام حسین(علیه السلام) را داشته باشد و در عین حال (بدون عذر) ترک کند مخالفت با رسول الله(صلى الله علیه وآله) و مخالفت با ما کرده(14) و به حسرت در «یوم الحسرة» گرفتار مى شود!(15)
9ـ بشیر بن دهان از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «زائر قبر حسین(علیه السلام) با اوّلین گامى که برمى دارد و از اهل بیتش جدا مى شود، مغفرت گناهانش آغاز مى گردد، سپس پیوسته با قدم هایى که بر مى دارد پاکتر مى شود تا به قبر آن حضرت برسد، وقتى نزد قبر مطهّر آمد خداوند سبحان مى فرماید: بنده من از من طلب کن تا عطایت کنم، دعا کن تا به اجابت رسانم و بر خداست که آنچه را در این راه بذل کرده، به او برگرداند».(16) و در روایت دیگرى آمده است: براى خداوند فرشتگانى موکّل بر قبر امام حسین(علیه السلام) مى باشند که وقتى کسى تصمیم به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) را گرفت خداوند گناهانش را به آن ملائکه مى سپرد و وقتى قدمى برداشت آن گناهان را محو مى کنند و وقتى باز قدمى برداشت حسنات او را زیاد مى کنند و به همین صورت حسنات او زیاد مى شود تا این که بهشت بر او واجب مى گردد. سپس او را در بر مى گیرند و تقدیسش مى کنند، و فرشتگان آسمان ندا مى دهند که زوّار حبیب رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را تقدیس کنید، و وقتى غسل زیارت کردند حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله) ندایشان مى دهد که اى مسافران الهى! رفاقت با من در بهشت، بر شما بشارت باد! سپس امیرمؤمنان(علیه السلام) ندایشان مى دهد که من ضامن قضاى حوائج و دفع بلاها از شما در دنیا و آخرتم. سپس رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) با آنها از راست و چپ ملاقات مى کند تا این که با همراهى آن حضرت به سوى خانواده خود باز گردند.(17)
یادآورى لازم:
روشن است که این ثواب هاى عظیم و پاداش هاى فوق العاده از آن کسانى است که عارف به حقّ امام حسین(علیه السلام) باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قیام کرد و در چه راهى شربت شهادت نوشید و در ضمن زیارت، با آن حضرت پیوند تازه اى برقرار کنند و در مسیر اهداف آن بزرگوار قرار گیرند و محتواى سازنده زیارت نامه ها را در وجود خود پیاده کنند و با روحیّه اى تازه از کنار قبر آن بزرگوار بازگردند و لذا در روایتى که ابن عبّاس از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) درباره زیارت امام حسین(علیه السلام) و پاداش عظیم آن نقل مى کند جمله «عارفاً بحقّه» در آغاز روایت به چشم مى خورد.(18)

آداب زیارت امام حسین(علیه السلام) از نزدیک:

آدابى که شایسته است زائر در مسیر زیارت، رعایت کند به قرار زیر است (البتّه بعضى از این آداب در شرایط فعلى میسّر نیست، به آنچه ممکن است اکتفا کند):
1ـ بهتر است قبل از آن که از خانه خارج شود سه روز روزه بدارد و در روز سوم غسل کند و خانواده خود را جمع نماید و بگوید:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَوْدِعُکَ الْیَوْمَ نَفْسى وَاَهْلى وَمالى وَ وُلْدى وَکُلَّ مَنْ کانَ مِنّى بِسَبیل، اَلشّاهِدَ مِنْهُمْ وَالْغآئِبَ، اَللّـهُمَّ احْفَظْنا بِحِفْظِ الاْیمانِ، وَاحْفَظْ عَلَیْنا، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنا فى حِرْزِکَ، وَلا تَسْلُبْنا نِعْمَتَکَ، وَلا تُغَیِّرْ ما بِنا مِنْ نِعْمَة وَعافِیَة، وَزِدْنا مِنْ فَضْلِکَ، اِنّا اِلَیْکَ راغِبُونَ.(19)

خدایا به تو مى سپارم امروز خودم و خاندانم و مال و فرزندم را و هر که با من راهى دارد حاضرشان و غایبشان را خدایا نگهدار ما را به نگهدارى ایمان و نگهدارى کن بر ما خدایا قرار ده ما را در پناه خود و مگیر از ما نعمتت را و تغییر مده آنچه ما داریم از نعمت و تندرستى و بیفزا برما از فضل خود که ما براستى مشتاق توییم.

2ـ آنگاه با خضوع و خشوع از منزل خارج شود و «لاَ اِلهَ إِلاَّ الله» و «اللهُ اَکْبَر» و «اَلْحَمْدُ للهِِ» بسیار بگوید، و صلوات بر محمّد و آل محمّد (صلوات الله علیهم) بفرستد و با آرامش و وقار به راه بیفتد(20) و بداند هر زحمتى در این راه متحمّل شود، اجر و پاداش عظیم دارد.

3ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود: «در حالى به زیارت امام حسین(علیه السلام) برو که محزون و ژولیده و غبارآلود و گرسنه و تشنه باشى چرا که آن حضرت با چنین حالاتى به شهادت رسید، آنگاه حاجات خود را طلب کن و برگرد و کنار قبرش را وطن خود قرار مده»!(21)
4ـ توشه خویش را در این سفر، از غذاهاى لذیذ و شیرین قرار ندهد و از غذاهاى ساده استفاده کند چرا که از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: «شنیده ام جماعتى به زیارت امام حسین(علیه السلام) مى روند در حالى که با خود سفره هایى از بزغاله هاى بریان و حلواها حمل مى کنند، با آن که اگر به زیارت قبر پدران یا دوستان خود مى رفتند چنین عمل نمى کردند».(22)
5ـ اگر ممکن است گاهى با پاى پیاده و با کمال تواضع و فروتنى براى زیارت حرکت کند، چرا که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «در ازاى هر گامى که برمى دارد هزار حسنه براى او نوشته مى شود».(23)
6ـ وقتى به شطّ فرات رسید غسل کند و با پاى پیاده و برهنه حرکت کند.(24)

آب فرات و فضیلت آن:

شطّ فرات از کربلا و از نزدیکى نجف یعنى شهر «کوفه» که هم اکنون متّصل به «نجف» شده است مى گذرد. روایات زیادى در فضیلت آب فرات در کتب روایى ما از جمله «کامل الزیارات ابن قولویه»، وارد شده و ویژگى ها و برکاتى را براى آن برشمرده است; از جمله:
الف) یکى از یاران امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که مردى از اهل کوفه بر آن حضرت وارد شد، حضرت فرمود: «آیا هر روز در آب فرات غسل مى کنى؟ گفت خیر، فرمود: هر هفته؟ گفت خیر، فرمود: هر ماه؟ گفت خیر، فرمود: هر سال؟ عرض کرد خیر، فرمود: به یقین که تو از خیر و برکت محرومى».(25)
ب) در روایتى امام صادق(علیه السلام) آیه (وَ آوَیْناهُما إِلى رَبْوَة ذَاتِ قَرَار وَ مَعِین)(26) (که درباره مریم و فرزندش حضرت عیسى(علیه السلام) وارد شده و ترجمه اش این است: «و ما عیسى و مادرش را در سرزمین مرتفعى که داراى امنیّت و آب جارى بود، جاى دادیم») را به نجف (که در نزدیکى کوفه است) و آب فرات تفسیر فرمودند.(27)
ج) در روایت دیگرى آن حضرت مى فرماید: «اگر من در نزدیکى فرات بودم صبح و شام کنارش مى رفتم و از آن بهره مى گرفتم».(28)
د) در روایت معتبر دیگرى نهر فرات از نهرهاى چهارگانه بهشتى معرّفى شده است.(29)
یادآورى:
لزومى ندارد که مردم براى تبرّک به آب فرات در نهر غسل کنند بلکه استفاده از آب لوله کشى که از آب فرات برگرفته شده باشد نیز، همین برکات را خواهد داشت، ان شاء الله.
7ـ به نیازمندان و واماندگان در راه کمک کند و تا حدّ ممکن در رفع مشکل آنها اهتمام ورزد و آنها را به منزل برساند; چرا که «شیخ کلینى» به سند معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که خطاب به جمعى که در نزد او بودند فرمود: چرا شما ما را خوار و سبک مى انگارید؟! فردى از آن جمع عرض کرد: پناه مى بریم به خداوند از این که بخواهیم شما و یا چیزى را که مربوط به شماست سبک بشماریم. فرمود: آرى! تو خودت یکى از آنها هستى! عرض کرد: به خدا پناه مى برم! فرمود: آیا نزدیک «جحفه» که بودیم صداى استعانت فلان کس را نشنیدى که از تو درخواست کرده بود مرا به قدر یک میل (حدود 5/1 کیلومتر) سوار کن که به خدا سوگند خسته شده ام و تو سرت را بالا گرفتى و با بى اعتنایى از او گذشتى؟! آنگاه فرمود: هر کس مؤمنى را خوار نماید ما را خوار نموده و احترام ما را ضایع کرده است.(30)
لازم به تذکّر است که این نکته اختصاص به زوّار امام حسین(علیه السلام) ندارد، بلکه نظیر قصّه اى که از على بن یقطین در آداب مطلق زیارات گذشت (و آن نیز مربوط به تکریم برادر دینى و پرهیز از بى حرمتى و بى اعتنایى نسبت به مؤمن بود) در هر سفر زیارتى باید مورد توجّه قرار گیرد.
8ـ مصاحبت و معاشرت نیکو داشته باشد و با دوستان و رفقا سخن کم بگوید، بسیار یاد خدا کند و جامه هاى پاکیزه بپوشد، قبل از ورود به حرم، غسل کند و با خشوع و رقّت قلب بوده باشد و نماز بسیار بخواند و بر محمّد و آل محمّد(علیهم السلام) بسیار صلوات بفرستد و از چیزهاى ناشایست، خویشتن را نگه دارد، و از حرام و چیزهاى شبهه ناک، کاملا بپرهیزد، و به برادران مؤمن پریشان حال، احسان کند و اگر کسى را دید که هزینه سفرش تمام شده از او دستگیرى کند و موجودى خود را میان خود و او، تقسیم کند و از جدال و نزاع و همه امورى که خدا از آن نهى کرده، دورى گزیند. همه این آداب را محمّد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند.(31)
9ـ از ابوسعید مدائنى نقل شده که مى گوید: محضر امام صادق(علیه السلام) رسیدم و پرسیدم: آیا به زیارت قبر حسین بن على(علیه السلام) بروم؟ فرمود: آرى، برو به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام)، نیک ترین نیکان، پاکیزه ترین پاکیزگان و نیکوکارترین نیکوکاران، و چون آن حضرت را زیارت کردى نزد آن حضرت دو رکعت نماز بجاى آور و در آن دو رکعت، سوره یس و الرحمن بخوان که اگر چنین کنى ثواب عظیمى براى تو خواهد بود.(32)
10ـ نماز فریضه و نافله را نزد قبر آن حضرت بجا آورد که مقبول است; چرا که نماز واجبى که نزد آن حضرت خوانده مى شود برابر با حج، و نماز نافله برابر با عمره است.(33)
یادآورى: الف) ظاهر اخبار این است که نماز زیارت و یا غیر آن را، هم مى تواند در پشت سر قبر آن حضرت بخواند و هم در بالاى سر،(34) (البتّه اگر مى خواهد در بالاى سر بخواند مقدارى عقب تر بایستد تا محاذى قبر مقدّس نباشد).
ب) دو رکعت نمازى که به عنوان نماز زیارت دربالاى سر خوانده مى شود بهتر است که در رکعت اوّل آن، حمد و سوره یس بخواند و در رکعت دوم، حمد و سوره الرحمن.(35)
ج) ابن قولویه از امام باقر(علیه السلام) روایت کرده که به شخصى فرمود: چه مانعى دارد که هرگاه حاجتى پیدا کردى نزد قبر امام حسین(علیه السلام)بروى و چهار رکعت نماز گزارى و حاجت خویش را از خدا طلب کنى; چرا که نماز فریضه نزد آن حضرت معادل با حج، و نماز نافله معادل با عمره است(36) و از روایت امام باقر(علیه السلام) نیز به دست مى آید که هر کس دو رکعت یا چهار رکعت نماز، کنار قبرش بخواند و حاجتش را طلب کند، حاجتش برآورده خواهد شد(37) و وقتى ابن ابى یعفور خدمت امام صادق(علیه السلام) عرض مى کند: اشتیاق زیارت تو باعث شد که من مشقّت هایى را متحمّل گردم تا به محضرت شرفیاب شوم، حضرت در جوابش فرمودند: از پروردگارت گلایه نکن! چرا نزد کسى که حقّش بر گردن تو از حقّ من بیشتر است نرفتى؟ ابن ابى یعفور مى گوید: این دو جمله حضرت خیلى بر من گران آمد و جمله دوم (چرا نزد کسى که حقّش بیشتر از حقّ من است نرفتى) از جمله اوّل (از پروردگارت گلایه نکن) گرانتر بود، لذا پرسیدم: آن چه کسى است که حقّش بر من از حقّ تو بیشتر است؟ فرمود: حسین بن على(علیهما السلام); چرا نزد امام حسین(علیه السلام) نرفتى و آن جا دعا نکردى و عرض حاجت ننمودى؟!».(38)
در روایات(39) آمده است که خداوند در برابر شهادت، سه چیز به امام حسین(علیه السلام) ارزانى داشت: «جَعَلَ الإِمامَةَ فِی ذُرِیَّتِهِ، وَ الشِّفاءَ فِی تُرْبَتِهِ، وَ إِجابَةَ الدُّعاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ; امامت را در فرزندان او قرار داد و شفا را در تربتش و اجابت دعا را در کنار قبرش (در بعضى از روایات نیز آمده: «تَحْتَ قُبَّتِهِ; زیر قبّه اش»).(40) حاج شیخ عباس قمى(ره) نوشته است از روایات به دست مى آید که اجابت دعا در زیر قبّه آن حضرت از امورى است که حق تعالى در عوض شهادتش به او عنایت فرموده است لذا زائر باید آن را غنیمت بشمرد و در تضرّع و انابه و دعا و عرض حاجات کوتاهى نکند و بهترین دعاها با عالى ترین مضامین را در این مکان مقدّس بخواند، و ما در این جا به چهار دعا اشاره مى کنیم:
یک ـ دعایى که در پایان زیارت امین الله (صفحه 262) وارد شده و از مضامین بسیار بلند و جامعى برخوردار است، که مى تواند همراه با خود این زیارت (که مطابق آنچه ضمن زیارات مطلقه امیرمؤمنان گذشت از معتبرترین زیارتهاست) امام حسین(علیه السلام) را نیز زیارت کند زیرا همچنان که گفته شد این زیارتى است که در همه مشاهد مشرّفه مى توان خواند.
دو ـ دعاهایى که در اواخر این بخش بعد از زیارات جامعه آمده است، (صفحه 552-561).
سه ـ دعاى عالیة المضامین که از جامع ترین دعاهاست و «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» بعد از زیارت جامعه ائمّة المؤمنین (سوّمین زیارت جامعه) آن را نقل کرده است و در تتمّه این بخش نیز خواهد آمد، (صفحه 555).






تاریخ : سه شنبه 91/9/28 | 10:29 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
چهار ـ دعایى که در ضمن یکى از زیارات امام حسین(علیه السلام) نقل شده، به این صورت که دست هاى خود را به سوى آسمان بالا برده، مى گویى:
اَللّهُمَّ قَدْ تَرى مَکانى،وَتَسْمَعُ کَلامى، وَتَرى مَقامى وَتَضَرُّعى، وَمَلاذى
خدایا تو مى بینى جاى مرا و مى شنوى سخنم را و بنگرى توقّفگاهم و زاریم و پناه جستنم را
بِقَبْرِ وَلِیِّکَ وحُجَّتِکَ، وَابْنِ نَبِیِّکَ، وَقَدْ عَلِمْتَ یا سَیِّدى حَوائِجى،وَلا
به قبر ولى و حجّتت و فرزند پیامبرت و بخوبى مى دانى اى آقاى من حاجتهایم را و
یَخْفى عَلَیْکَ حالى، وَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِابْنِ رَسُولِکَ وَحُجَّتِکَ وَاَمینِکَ،
پوشیده نیست بر تو حالم و اکنون رو کرده ام بسویت بوسیله فرزند رسول تو و حجّتت و امانتدارت
وَقَدْ اَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً بِهِ اِلَیْکَ وَاِلى رَسُولِکَ، فَاجْعَلْنى بِهِ عِنْدَکَ وَجیهاً
و آمده ام تقرّب جویان بوسیله او بدرگاهت و بدرگاه رسولت پس قرارم ده بوسیله او در پیش خود آبرومند
فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ، وَاَعْطِنى بِزِیارَتى اَمَلى، وَهَبْ
در دنیا و آخرت و از نزدیکان و عطا کن به من بوسیله زیارتم آرزویم را و ببخش
لى مُناىَ، وَتَفَضَّلْ عَلَىَّ بِشَهْوَتى وَرَغْبَتى، وَاقْضِ لى حَوآئِجى
به من آرمانم را و تفضّل کن بر من بدادن خواسته و اشتیاقم و برآور حاجاتم را
وَلاتَرُدَّنى خآئِباً، وَ لا تَقْطَعْ رَجآئى، وَ لا تُخَیِّبْ دُعآئى، وَعَرِّفْنِى
و بازم مگردان نا امید و قطع مکن امیدم را و نومید مکن دعایم را و نشانم ده
الاِْجابَةَ فى جَمیعِ ما دَعَوْتُکَ مِنْ اَمْرِالدّینِ وَالدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاجْعَلْنى
اجابت دعایم را در تمام دعاهایى که کردم از کار دین و دنیا و آخرت و قرارم ده
مِنْ عِبادِکَ الَّذینَ صَرَفْتَ عَنْهُمُ الْبَلایا، وَالاَْمْراضَ وَالْفِتَنَ وَالاَْعْراضَ،
از آن بندگانت که گردانى از ایشان بلاها و بیماریها و آشوبها و عوارض (و پیش آمدها) را
مِنَ الَّذینَ تُحْییهِمْ فى عافِیَة، وَ تُمیتُهُمْ فى عافِیَة، وَتُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ
از آنهایى که زنده شان دارى در تندرستى و بمیرانیشان در سلامتى و وارد بهشتشان کنى
فى عافِیَة، وَ تُجیرُهُمْ مِنَ النّارِ فى عافِیَة، وَ وَفِّقْ لى بِمَنٍّ مِنْکَ صَلاحَ
در سلامتى و پناهشان دهى از آتش در سلامتى و فراهم کن برایم به منّت خود صلاح
ما اُؤَمِّلُ فى نَفْسى وَاَهْلى وَوُلْدى وَاِخْوانى وَمالى، وَجَمیعِ ما اَنْعَمْتَ
آنچه را آرزو دارم درباره خودم و خاندانم و فرزندانم و برادرانم و مال و داراییم و همه آن نعمتهایى که
بِهِ عَلَىَّ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.(41)
از کرم به من داده اى مهربانترین مهربانان.
11ـ در داخل حرم بر آن حضرت صلوات بفرستد و بهتر است این صلوات را که مرحوم «علاّمه مجلسى» از «سیّد بن طاووس» نقل کرده، بخواند:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،وَصَلِّ عَلى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ،
خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و درود فرست بر حسین مظلوم و شهید
قَتیلِ الْعَبَراتِ، وَاَسیرِ الْکُرُباتِ، صَلاةً نامِیَةً زاکِیَةً مُبارَکَةً، یَصْعَدُ اَوَّلُها،
کشته اشکهاى دیدگان و اسیر گرفتاریها درودى فزاینده و پاکیزه و با برکت که بالا رود آغازش
وَلا یَنْفَدُ آخِرُها، اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ على اَحَد مِنْ اَوْلادِ الاَْنْبِیآءِ
و پایان نپذیرد انجامش بهترین درودى که فرستى بر یکى از فرزندان پیمبران
وَالْمُرْسَلینَ، یا رَبَّ الْعالِمینَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَى الاِْمامِ الشَّهیدِ الْمَقْتُولِ
و رسولان اى پروردگار جهانیان خدایا درود فرست بر امام شهید کشته (راه حق)
الْمَظْلُومِ الْمَخْذُولِ، وَالسَّیِّدِ الْقآئِدِ، اَلْعابِدِ الزّاهِدِ، اَلْوَصِىِّ الْخَلیفَةِ،
آن مظلوم بى کس و آن آقاى پیشوا و آن عابد پارسا و وصىّ جانشین
اَلاِْمامِ الصِّدّیقِ، اَلطُّهْرِ الطّاهِرِ، اَلطَّیِّبِ الْمُبارَکِ، وَ الرَّضِىِّ الْمَرْضِىِّ،
و امام راستگو و پاک پاکیزه خوب و مبارک آن راضى و پسندیده
وَالتَّقِىِّ الْهادِى الْمَهْدِىِّ، اَلزّاهِدِ الذّائِدِ الْمُجاهِدِ الْعالِمِ، اِمامِ الْهُدى، وَ
و با تقواى راهنماى راه یافته آن زاهد مدافع (دین) و مجاهد (راه حق) و عالم پیشواى هدایت
سِبْطِ الرَّسُولِ، وَقُرَّةِ عَیْنِ الْبَتُولِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، اَللّهُمَّ صَلِّ
نوه رسول (خدا) و نور دیده زهراى بتول درود خدا بر او وآلش و سلام، خدایا درود فرست
عَلى سَیِّدى وَمَوْلاىَ، کَما عَمِلَ بِطاعَتِکَ، وَ نَهى عَنْ مَعْصِیَتِکَ، وَبالَغَ
بر آقا و سرور من چنانچه عمل کرد به طاعت تو و نهى کرد از نافرمانیت و سخت کوشید
فى رِضْوانِکَ، وَاَقْبَلَ عَلى اِیمانِکَ غَیْرَ قابِل فیکَ عُذْراً، سِرّاً وَ عَلانِیَةً
در راه خشنودیت و رو آورد بر ایمان تو بدون آن که درباره تو عذر و بهانه اى بپذیرد چه پنهانى و چه آشکارا
یَدْعُو الْعِبادَ اِلَیْکَ، وَ یَدُلُّهُمْ عَلَیْکَ، وَقامَ بَیْنَ یَدَیْکَ، یَهْدِمُ الْجَوْرَ
مى خواند بندگانت را بسوى تو و راهنماییشان مى کرد بر تو و بپاخواست در پیش رویت، ویران کرد (کاخ ظلم و) جور را
بِالصَّوابِ، وَ یُحْیِى السُّنَّةَ بِالْکِتابِ، فَعاشَ فى رِضْوانِکَ مَکْدُوداً،
با درستى و زنده کرد طریقه و آیین (پیمبر) را به قرآن پس زندگى کرد در خشنودى تو با سختى و مشقّت
وَمَضى عَلى طاعَتِکَ وَ فى اَوْلِیآئِکَ مَکْدُوحاً، وَ قَضى اِلَیْکَ مَفْقُوداً، لَمْ
و درگذشت بر حال اطاعت تو و در زمره دوستانت با حال رنج و ناراحتى و جان خود را به تو تسلیم کرد چون گم گشته،
یَعْصِکَ فى لَیْل وَلا نَهار، بَلْ جاهَدَ فیکَ الْمُنافِقینَ وَالْکُفّارَ، اَللّـهُمَّ
نافرمانیت نکرد نه در شب و نه در روز بلکه پیکار کرد درباره تو با منافقان و کفار خدایا
فَاجْزِهِ خَیْرَ جَزآءِ الصّادِقینَ الأَْبْرارِ، وَضاعِفْ عَلَیْهِمُ الْعَذابَ، وَلِقاتِلیهِ
پس او را پاداش ده به بهترین پاداش راستگویان نیک کردار و چند برابر کن بر آنها (منافقان و کفار) عذاب را و براى کشندگانش
الْعِقابَ، فَقَدْ قاتَلَ کَریماً، وَقُتِلَ مَظْلُوماً، وَمَضى مَرْحُوماً، یَقُولُ اَ نَا ابْنُ
کیفر را زیرا که آن حضرت بزرگوارانه جنگید و مظلومانه کشته شد و در حالى که مورد مهر خدا بود درگذشت، در آن حالى که مى فرمود منم فرزند
رَسُولِ اللهِ مُحَمَّد، وَابْنُ مَنْ زَکّى وَعَبَدَ، فَقَتَلُوهُ بِالْعَمْدِ الْمُعْتَمَدِ، قَتَلُوهُ
رسول خدا محمّد، وفرزند آن کس که زکات داد و خدا را پرستش کرد پس او را دانسته و از روى عمد کشتند، کشتندش
عَلَى الاْیمانِ، وَ اَطاعُوا فى قَتْلِهِ الشَّیْطانَ، وَلَمْ یُراقِبُوا فیهِ الرَّحْمنَ،
بر حال ایمان و پیروى کردند در کشتن آن حضرت از شیطان و ملاحظه نکردند درباره آن حضرت از خداى رحمان
اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى سَیِّدى وَمَوْلاىَ، صَلاةً تَرْفَعُ بِها ذِکْرَهُ، وَتُظْهِرُ بِها اَمْرَهُ،
خدایا درود فرست بر آقا و مولایم درودى که بالا برى بدان نامش را و چیره سازى بدان فرمانش را
وَتُعَجِّلُ بِها نَصْرَهُ، وَاخْصُصْهُ بِاَفْضَلِ قِسَمِ الْفَضآئِلِ یَوْمَ الْقِیمَةِ، وَزِدْهُ
و شتاب کنى بدان در یاریش و مخصوصش گردان به بهترین اقسام فضایل در روز قیامت و بیفزا
شَرَفاً فى اَعْلى عِلِّیّینَ، وَبَلِّغْهُ اَعْلى شَرَفِ الْمُکَرَّمینَ، وَارْفَعْهُ مِنْ شَرَفِ
بر شرفش در بلندترین درجات بهشت و برسان او را به برترین شرافت گرامى داشتگان و بالا بر او را از شرافت
رَحْمَتِکَ فى شَرَفِ الْمُقَرَّبینَ فىِ الرَّفیعِ الأَْعْلى، وَ بَلِّغْهُ الْوَسیلَةَ،
رحمتت به شرافت مقرّبان دربلندترین جایگاهها و او را برسان به مقام وسیله
وَالْمَنْزِلَةَ الْجَلیلَةَ، وَ الْفَضْلَ وَالْفَضیلَةَ، وَالْکَرامَةَ الْجَزیلَةَ، اَللّـهُمَّ وَاجْزِهِ
و منزلت شایسته و فضل و فضیلت و بزرگوارى بس شایان خدا، و او را پاداش ده
عَنّا اَفْضَلَ ما جازَیْتَ اِماماً عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَصَلِّ عَلى سَیِّدى ومَوْلاىَ،
از ما بهترین پاداشى که به یک پیشوا از رعیتش مى دهى و درود فرست بر آقا و سرورم
کُلَّما ذُکِرَ وَکُلَّما لَمْ یُذْکَرْ، یا سَیِّدى وَمَوْلاىَ، اَدْخِلْنى فى حِزْبِکَ
هر زمان که نامش برده شود و هرگاه که برده نشود اى آقاى من و اى مولاى من مرا در حزب خود
وَزُمْرَتِکَ، وَاسْتَوْهِبْنى مِنْ رَبِّکَ وَرَبّى، فَاِنَّ لَکَ عِنْدَاللهِ جاهاً وَقَدْراً
و زمره خود داخل گردان و بخواه بخششم را از پروردگار خودت و پروردگار من زیرا تو را نزد خدا آبرو و مقام
وَمَنْزِلَةً رَفیعَةً، اِنْ سَئَلْتَ اُعْطیتَ، وَاِنْ شَفَعْتَ شُفِّعْتَ، اَللهَ اللهَ فى عَبْدِکَ
و منزلتى والا است که اگر چیزى بخواهى به تو مى دهد و اگر وساطت کنى پذیرفته مى شود خداى را خداى را (در نظر بگیر) درباره بنده
وَ مَوْلاکَ، لا تُخَلِّنى عِنْدَ الشَّدآئِدِ وَالأَْهْوالِ لِسُوءِ عَمَلى، وَقَبیحِ فِعْلى،
و دوستت وامگذار مرا هنگام سختیها و هراسها در برابر کردار بد و رفتار زشت
وَعَظیمِ جُرْمى، فَاِنَّکَ اَمَلى وَرَجآئى وَثِقَتى وَمُعْتَمَدى، وَوَسیلَتى اِلىَ
و گناه بزرگم زیرا تویى آرزو و امید و تکیه گاه و محل اعتماد و وسیله ام به درگاه
اللهِ رَبّى وَرَبِّکَ، لَمْ یَتَوَسَّلِ الْمُتَوَسِّلُونَ اِلَى اللهِ بِوَسیلَة هِىَ اَعْظَمُ حَقّاً،
خدا پروردگار من و پروردگار تو کسى متوسّل نشود به خدا بوسیله اى که حقّش بزرگتر
وَلا اَوْجَبُ حُرْمَةً، وَلا اَجَلُّ قَدْراً عِنْدَهُ مِنْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، لاخَلَّفَنِىَ اللهُ
و حرمتش لازمتر و مقامش شایسته تر باشد در پیش او از شما خاندان، خدا مرا از شما جدا نکند
عَنْکُمْ بِذُنُوبى، وَجَمَعَنى وَاِیّاکُمْ فى جَنَّةِ عَدْن الَّتى اَعَدَّها لَکُمْ
بخاطر گناهانم و گرد آورد مرا با شما در بهشت عدن که آماده کرده است آن را براى شما
وَلاَِوْلِیآئِکُمْ، اِنَّهُ خَیْرُ الْغافِرینَ، وَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، اَللّـهُمَّ اَبْلِغْ سَیِّدى
و دوستان شما که براستى او بهترین آمرزندگان و مهربانترین مهربانان است خدایا برسان به آقاى من
وَمَوْلاىَ تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاماً، وَارْدُدْ عَلَیْنا مِنْهُ السَّلامَ، اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ،
و سرورم تحیّتى بسیار و سلامى (زیاد) و بازگردان از او نیز بر ما سلامى که براستى تو بخشنده و بزرگوارى
وَصَلِّ عَلَیْهِ کُلَّما ذُکِرَ السَّلامُ وَکُلَّما لَمْ یُذْکَرْ، یا رَبَّ الْعالَمینَ.(42)
و درود فرست بر او هر زمان که ذکر سلامى بشود و هرگاه نشود اى پروردگار جهانیان.
یادآورى: در پایان این بخش (بخش زیارات، صفحه 561) صلواتى بر معصومین(علیهم السلام) نقل خواهد شد که مشتمل بر صلواتى بر امام حسین(علیه السلام) نیز هست، علاقه مندان مى توانند آن را نیز قرائت کنند.





تاریخ : سه شنبه 91/9/28 | 10:28 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()

12ـ «ابن فهد» در «عدّة الداعى» از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که فرمود: هر کس به درگاه خداى عزّوجل حاجتى دارد، بالاى سر امام حسین(علیه السلام) بایستد و بگوید:
یا اَبا عَبْدِ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ تَشْهَدُ مَقامى، وَتَسْمَعُ کَلامى، وَ اَنَّکَ حَىٌّ عِنْـدَ
اى ابا عبدالله گواهى دهم که براستى تو جاى مرا مى نگرى و سخنم را مى شنوى و تو زنده اى در پیش
رَبِّـکَ تُـرْزَقُ، فَـاسْئَلْ رَبَّـکَ وَرَبّـى فى قَـضآءِ حَوآئِجى.
پروردگارت و روزى مى خورى پس بخواه از پروردگار خودت و من، برآوردن حاجاتم را.
به یقین حاجت او برآورده مى شود، ان شاءالله تعالى.(43)
13ـ اگر مشکل و یا کار مهمّى دارد مى تواند زیر آن قبّه شریف استخاره و طلب خیر کند; به این نحو که در قسمت بالاى سر امام حسین(علیه السلام) بایستد، صد مرتبه طلب خیر کند و «اَلْحَمْدُ لِلّه» و «لا اِلهَ اِلاَّ الله» و «سُبْحانَ الله» بگوید و خدا را به بزرگى یاد کند و حمد و ثناى او - آن گونه که سزاوار اوست - بجا آورد که اگر چنین کند مطابق روایت «قرب الاسناد حمیرى» که به سند صحیح نقل شده، آنچه خیر اوست به او داده مى شود(44) و طلب خیر - مطابق روایات دیگر - به این نحو است که صد مرتبه بگوید: «اَسْتَخیرُ اللهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فى عافِیَة».(45)
14ـ در روایتى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که به یکى از یارانش فرمود: «به من خبر رسیده که گروهى در نیمه ماه شعبان از اطراف کوفه و غیر آن، نزد قبر امام حسین(علیه السلام) مى آیند و نوحه گرى مى کنند; عدّه اى مصیبت مى خوانند و عدّه اى دیگر اشک مى ریزند و گروهى مرثیه مى خوانند؟» عرض کرد: آرى
فدایت شوم من خودم شاهد بعضى از آنچه مى فرمایید بودم. فرمود: «سپاس خداوندى را که در میان مردم کسانى را قرار داد که نزد ما مى آیند و ما را مدح مى کنند و براى ما مرثیه مى خوانند، و دشمن ما را از کسانى قرار داد که بر آنها طعنه مى زنند و آنها را تهدید کرده، کارهایشان را زشت مى شمرند».(46)
در صدر همین روایت آمده: امام حسین(علیه السلام) کسى است که آن کس که به زیارتش مى رود برایش مى گرید و کسى که توفیق زیارتش را نیابد بر او محزون مى شود، و کسى که بر قبر پسرش در پایین پاى او، نظر مى افکند قلبش به ترحّم مى آید، خصوصاً وقتى ملاحظه مى کند که در بیابان، غریبانه و بدون دوست و خویشان و نزدیکان افتاده، حقّش را غصب کردند و جمعى از مرتدّین و برگشتگان از دین، دست به دست هم دادند و او را شهید کردند; حتّى او را دفن نکرده در بیابان رهایشان ساختند و از آب فراتى که حتّى حیوانات از آن مى نوشند، منعش کردند و از این طریق، حقّ رسول الله(صلى الله علیه وآله) و وصیّتى را که آن حضرت در حقّ او و اهل بیتش کرده بود، ضایع نمودند...(47)
15ـ «علاّمه مجلسى» به نقل از «سیّدبن طاووس» مى گوید: مستحب است کسى که از زیارت آن حضرت فارغ شد و مى خواهد از حرم مطهر بیرون رود، ضریح را ببوسد (اگر ممکن است) و بگوید:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
سلام بر تو اى مولاى من سلام بر تو اى حجت خدا سلام بر تو اى
صَفْوَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خالِصَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قَتیلَ الظَّمآءِ،
برگزیده خدا سلام بر تو اى بنده زبده خدا سلام بر تو اى کشته تشنگى
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا غَریبَ الْغُرَبآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ سَلامَ مُوَدِّع لا سَئِم وَلا
سلام بر تو اى غریب تر از هر غریب سلام بر تو سلام خداحافظى کننده اى که نه خسته شده و نه
قال، فَاِنْ اَمْضِ فَلا عَنْ مَلالَة، وَاِنْ اُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللهُ
خشمگین پس اگر بروم نه از روى ملال است و اگر بمانم نه از روى بدگمانى به وعده اى است که خدا
الصّابِرینَ، لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکَ، وَرَزَقَنِىَ اللهُ الْعَوْدَ اِلى
به بردباران داده قرارش ندهد خدا آخرین بار زیارت من از تو و روزیم کند خدا بازگشت بسوى
مَشْهَدِکَ، وَالْمَقامَ بِفِنآئِکَ، وَالْقِیامَ فى حَرَمِکَ، وَاِیّاهُ اَسْئَلُ اَنْ یُسْعِدَنى
زیارتگاه تو را و ماندن در آستانت و ایستادن در حرمت را و از خدا خواهم که مرا بوسیله شما سعادتمند
بِکُمْ، وَیَجْعَلَنى مَعَکُمْ فى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ.(48)
کند و با شما قرارم دهد در دنیا و آخرت.
و این در واقع، زیارت وداع آن حضرت به حساب مى آید.
کیفیّت زیارت امام حسین(علیه السلام) از نزدیک:
زیاراتى که براى امام حسین(علیه السلام) نقل شده، بر دو قسم است: نخست زیاراتى است که مقیّد به زمان خاصّى نیست و «زیارات مطلقه» نام گرفته است. دیگر زیاراتى است که مخصوص زمان معیّنى مى باشد و «زیارات مخصوصه» نام دارد:
1. مؤلّف این کتاب در مقدّمه آن مى گوید: «آنچه در این کتاب نقل کرده ام از طریق موثّقین از اصحاب ما مى باشد» و بر این اساس بعضى از بزرگان تمام روات آن را معتبر و از ثقات شمرده اند.
2. کامل الزیارات، باب 39، صفحه 114، حدیث 4.
3. همان مدرک، حدیث 2.
4. همان مدرک، باب 40، صفحه 116، حدیث 1.
5. کامل الزیارات، باب 40، صفحه 117، حدیث 2.
6. همان مدرک، باب 41، صفحه 118، حدیث 3.
7. همان مدرک، صفحه 119، حدیث 1.
8. همان مدرک، باب 46، صفحه 128، حدیث 2.
9. همان مدرک، باب 42، صفحه 121، حدیث 1.
10. همان مدرک، باب 44، صفحه 123، حدیث 2.
11. همان مدرک، باب 46، صفحه 127، حدیث 1.
12. همان مدرک، صفحه 128، حدیث 2.
13. همان مدرک، حدیث 4.
14. کامل الزیارات، باب 46، صفحه 128، حدیث 2.
15. همان مدرک، حدیث 3.
16. همان مدرک، باب 49، صفحه 132، حدیث 2.
17. همان مدرک، حدیث 3 و رجوع شود به باب 62.
18. رجوع شود به: بحارالانوار، جلد 36، صفحه 286، حدیث 107 .
19. مزار کبیر، صفحه 417.
20. همان مدرک.
21. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 140، حدیث 2 و کامل الزیارات، باب 48، صفحه 131، حدیث 3. مرحوم علاّمه مجلسى مى گوید: شاید نهى از وطن قرار دادن، حمل بر زمان تقیّه و خوف شود چنان که غالب در آن اعصار چنین حالتى بوده و یا مقصود، توقّف کردن کنار قبر است (تا مزاحمتى براى سایر زوّار پیش نیاید) (بحارالانوار، جلد 98، صفحه 115).
22. ثواب الاعمال، صفحه 89.
23. کامل الزیارات، باب 49، صفحه 134، حدیث 8.
24. همان مدرک، صفحه 133، حدیث 4.
25. همان مدرک، باب 8، صفحه 31، حدیث 12.
26. سوره مؤمنون، آیه 50.
27. کامل الزیارات، باب 13، صفحه 47، حدیث 5.
28. همان مدرک، حدیث 4.
29. همان مدرک، حدیث 1.
30. کافى، جلد 8، صفحه 102، حدیث 73.
31. کامل الزیارات، باب 48، صفحه 130، حدیث 1.
32. همان مدرک، باب 79، صفحه 213، حدیث 10.
33. همان مدرک، باب 83، صفحه 251، حدیث 1.
34. کامل الزیارات، باب 44، صفحه 123، حدیث 2 و باب 79، صفحه 240، حدیث 17.
35. همان مدرک، باب 79، صفحه 214، حدیث 10.
36. همان مدرک، باب 83، صفحه 251، حدیث 1.
37. همان مدرک، باب 69، صفحه 168، حدیث 7.
38. همان مدرک، حدیث 8.
39. بحارالانوار، جلد 44، صفحه 221، حدیث 1.
40. عدّة الداعى، صفحه 57.
41. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 212 .
42. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 225 .
43. عدة الداعى، صفحه 64.
44. قرب الاسناد، صفحه 28.
45. کافى، جلد 3، صفحه 471، حدیث 3.
46. کامل الزیارات، باب 108، صفحه 325، حدیث 1.
47. همان مدرک.
48. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 230.





تاریخ : سه شنبه 91/9/28 | 10:27 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا مَلائِکَةَ اللهِ
سلام بر تو اى حجّت خدا و فرزند حجّت خدا سلام بر شما اى فرشتگان خدا
وَزُوّارَ قَبْرِ ابْنِ نَبِىِّ اللهِ
و زائرین قبر فرزند پیغمبر خدا
سپس ده گام بردار و توقّف کن و سى مرتبه «الله اکبر» بگو، آنگاه به جانب قبر مقدّس حرکت کن و مقابل آن ـ در حالى که پشت به قبله کرده اى ـ بایست و بگو:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قَتیلَ اللهِ وَابْنَ
سلام بر تو اى حجّت خدا و فرزند حجّت خدا سلام بر تو اى کشته راه خدا و فرزند
قَتیلِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وِتْرَ اللهِ
کشته راه خدا سلام بر تو اى خون (ریخته در راه) خدا و فرزند چنین خونى سلام بر تو اى خون بازجسته خدا
الْمَوْتُورَ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، اَشْهَدُ اَنَّ دَمَکَ سَکَنَ فِى الْخُلْدِ،
که انتقام نگرفتى از کشتگانت در آسمانها و زمین گواهى دهم که خون تو جایگیر شد در بهشت جاوید
وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اَظِلَّةُ الْعَرْشِ، وَبَکى لَهُ جَمیعُ الْخَلایِقِ، وَبَکَتْ لَهُ
و بلرزید براى آن سایه هاى عرش و گریه کردند برایش تمام خلایق و گریست بر آن
السَّمواتُ السَّبْعُ، وَالاَْرَضُونَ السَّبْعُ، وَما فیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ، وَمَنْ یَتَقَلَّبُ
آسمانهاى هفتگانه و زمینهاى هفتگانه و آنچه در آنها و مابین آنهاست و هر که مى گردد
فى الْجَنَّةِ وَالنّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنا، وَما یُرى وَما لا یُرى، اَشْهَدُ اَ نَّکَ حُجَّةُ
در بهشت و دوزخ از مخلوقات پروردگار ما و آنچه دیده شود و آنچه دیده نشود گواهى دهم که تو حجّت
اللهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ قَتیلُ اللهِ وابْنُ قَتیلِهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ ثارُ اللهِ
خدا و فرزند حجّت خدایى و گواهى دهم که تو کشته خدا و فرزند کشته خدایى و گواهى دهم که تویى کسى که خدا خونخواهیت کند
وَابْنُ ثارِهِ(3)، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وِتْرُ اللهِ الْمَوْتُورُ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، وَاَشْهَدُ
و فرزند چنین خونى و گواهى دهم که تویى کشته اى که انتقام کشتگانت را نگرفتى در آسمانها و زمین و گواهى دهم
اَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ وَنَصَحْتَ وَوَفَیْتَ وَاَوْفَیْتَ وَجاهَدْتَ فى سَبیلِ اللهِ،
که تو برساندى (آنچه برعهده داشتى) و خیرخواهى کردى و وفادارى کردى و حق را کامل ادا کردى و در راه خدا جهاد کردى
وَمَضَیْتَ لِلَّذى کُنْتَ عَلَیْهِ شَهیداً وَمُسْتَشْهِداً، وَشاهِداً وَمَشْهُوداً، اَ نَا
و بدنبال هدفى که داشتى از جهان درگذشتى بصورت شهادت و شهادت جویى و گواه و مورد گواهى (حق) من
عَبْدُاللهِ وَمَوْلاکَ وَفى طاعَتِکَ، وَالْوافِدُ اِلَیْکَ، اَلْتَمِسُ کَمالَ الْمَنْزِلَةِ
بنده خدا و دوست تو و در تحت اطاعت تو و وارد بر توام که جویایم مقام کاملى را
عِنْدَاللهِ، وَثَباتَ الْقَدَمِ فِى الْهِجْرَةِ اِلَیْکَ، وَالسَّبیلَ الَّذى لا یَخْتَلِجُ دُونَکَ
در پیش خدا و پایدارى در هجرت کردن بدرگاهت و (ورود بدان) راهى که در پیش تو اضطراب (و دغدغه) ندارد
مِنَ الدُّخُولِ فى کِفالَتِکَ الَّتى اُمِرْتَ بِها، مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَءَ بِکُمْ، بِکُمْ یُبَیِّنُ
از وارد شدن در تحت سرپرستى تو که بدان مأمور گشته اى، هر که آهنگ خدا کند از شما آغاز کند، بوسیله شما
اللهُ الْکَذِبَ، وَبِکُمْ یُباعِدُ اللهُ الزَّمانَ الْکَلِبَ، وَبِکُمْ فَتَحَ اللهُ، وَبِکُمْ یَخْتِمُ
خدا آشکار کند دروغ را و بخاطر شما دور کند خداوند روزگار دشوار و گزنده را و بوسیله شما خداوند (در خیر) بگشاید و به شما ببندد
اللهُ، وَبِکُمْ یَمْحُو ما یَشآءُ وَ بِکُمْ یُثْبِتُ،وَبِکُمْ یَفُکُّ الذُّلَّ مِنْ رِقابِنا،وَبِکُمْ
و بوسیله شما محو کند آنچه را خواهد و (یا) ثبت کند و به شما باز کند (طوق) خوارى را از گردنهاى ما و به شما
یُدْرِکُ اللهُ تِرَةَ کُلِّ مُؤْمِن یُطْلَبُ بِها، وَبِکُمْ تُنْبِتُ الاَْرْضُ اَشْجارَها،
بگیرد خدا انتقام خون هر مؤمنى را که مورد مطالبه است و به شما برویاند زمین بر خود درختان را
وَبِکُمْ تُخْرِجُ الاَْرْضُ اَثْمارَها، وَبِکُمْ تُنْزِلُ السَّمآءُ قَطْرَها وَرِزْقَها،
و به شما بیرون آرد زمین میوه هاى خود را و به شما ببارد آسمان قطرات بارانش و روزیش را
وَبِکُمْ یَکْشِفُ اللهُ الْکَرْبَ، وَبِکُمْ یُنَزِّلُ اللهُ الْغَیْثَ، وَبِکُمْ تُسَبِّحُ الاَْرْضُ(4)
و به شما برطرف گرداند خدا گرفتارى را و به شما فرو بارد خدا باران را و بوسیله شما تسبیح گوید زمینى
الَّتى تَحْمِلُ اَبْدانَکُمْ، وَتَسْتَقِرُّ جِبالُها عَنْ مَراسیها، اِرادَةُ الرَّبِّ فى
که بدنهاى مطهر شما را برخود دارد و مستقر گردد کوههایش بوسیله لنگرهاى آن، و خواست پروردگار در
مَقادیرِ اُمُورِهِ تَهْبِطُ اِلَیْکُمْ، وَتَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِکُمْ، وَالصّادِرُ عَمّا فُصِّلَ مِنْ
اندازه گیرى کارهایش بسوى شما فرود آید و از خانه هاى شما صادر گردد و نیز آنچه صدور یابد از تفصیل
اَحْکامِ الْعِبادِ، لُعِنَتْ اُمَّةٌ قَتَلَتْکُمْ، وَاُمَّةٌ خالَفَتْکُمْ، وَاُمَّةٌ جَحَدَتْ
احکام بندگان، لعنت بر آن امتى که شما را کشتند وآن مردمى که با شما مخالفت کردند و آن جمعیتى که منکر شدند
وِلایَتَکُمْ، وَاُمَّةٌ ظـاهَرَتْ عَلَیْکُمْ،وَاُمَّةٌ شَهِدَتْ وَلَمْ تُسْتَشْهَدْ، اَلْحَمْدُ للهِِ
ولایت شما را و آن امتى که از دشمن شما پشتیبانى کردند و آن ملتى که حاضر بودند ولى تن به شهادت ندادند ستایش خدایى را
الَّذى جَعَلَ النّارَ مَاْویهُمْ(5)، وَبِئْسَ وِرْدُ الْوارِدینَ، وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ،
که دوزخ را جایگاهشان قرار داد و بد جایى است بـراى واردیـن و چـه بـد جـایگـاهى است ورودگـاهشـان
وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمینَ.
و ستـایش بـراى خـدا پـروردگار جهانیان.
آنگاه سه مرتبه بگو:
«صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، أَنَا اِلَى اللهِ مِمَّنْ خالَفَکَ بَرىءٌ»
درود خدا بر تو باد اى اباعبدالله من به سوى خداوند از هر کس که با تو مخالفت کرد بیزارم
سپس بر مى خیزى و نزد قبر فرزند آن حضرت، على بن الحسین(علیهما السلام) (على اکبر) که در پایین پاى آن حضرت مدفون است مى روى و مى گویى:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ
سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند امیر مؤمنان سلام
عَلَیْکَ یَابْنَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ(6)، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ خَدیجَةَ وَ فاطِمَةَ *
بر تو اى فرزند حسن و حسین سلام بر تو اى فرزند خدیجه و فاطمه *
سپس سه مرتبه مى گویى:
صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ، لَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ *
درود خدا بر تو لعنت خدا بر کسى که تو را کشت
و نیز سه مرتبه مى گویى:
أَنَا اِلَى اللهِ مِنْهُمْ بَرىءٌ
من بسوى خدا از آنها بیزاریم
سپس برمى خیزى و با دست خود به سوى سایر شهدا اشاره مى کنى و مى گویى:
اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ، فُزْتُمْ وَاللهِ،
سلام بر شما سلام بر شما سلام بر شما رستگار شدید به خدا، رستگار شدید به خدا،
فُزْتُمْ وَاللهِ، فُزْتُمْ وَاللهِ، فَلَیْتَ اَنّى مَعَکُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً.
رستگار شدید به خدا، و اى کاش من هم با شما بودم و به رستگارى بزرگى نائل مى گشتم.
بعد از آن دور مى زنى و پشت قبر ابى عبدالله(علیه السلام) رو به قبله مى ایستى و شش رکعت نماز بجا مى آورى، وقتى چنین کردى زیارتت به اتمام مى رسد. آنگاه اگر خواستى توقّف مى کنى و اگر خواستى برمى گردى.(7) (البتّه بجا آوردن تمام این آداب براى همه زوّار در حال حاضر مشکل است، کافى است در کنارى بایستند و با توجّه متن زیارت را بخوانند).





1. این زیارت را غیر از مرحوم کلینى، شیخ الطائفه مرحوم طوسى در تهذیب و شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه نیز نقل کرده اند و مرحوم صدوق در همین کتاب در جلد 2، صفحه 598 مى نویسد: «با آن که من در بعضى از کتاب هاى دیگرم زیارات متعدّدى را براى امام حسین(علیه السلام) نقل کرده ام، امّا در این کتاب (من لا یحضره الفقیه) به همین یک زیارت بسنده مى کنم; چون آن را صحیح ترین زیارات از نظر سند مى دانم، پس همین ما را بس است».
2. در روایت کافى به جاى «السلام علیک یا ابا عبدالله» «صلى اللهُ علیک یا ابا عبدالله» آمده، ولى روایت کامل الزیارات (السلام علیک یا اباعبدالله) با ادامه حدیث هماهنگ تر است، زیرا در هر دو روایت امام(علیه السلام) بعد از آن فرمود: «چرا که «سلام» از دور یا نزدیک به او مى رسد».
3. در کافى «ثائر الله و ابن ثائره» آمده است.
4. در کافى «تسیخ الارض» آمده است.
5. در کافى «مثواهم» آمده است.
6. این تعبیر اشاره به این است که آن حضرت فرزند نسبى امام حسین(علیه السلام) و فرزند روحانى و معنوى امام حسن(علیه السلام) بود.
7. کامل الزیارات، باب 79، صفحه 197، حدیث 2، کافى، جلد 4، صفحه 575، حدیث 2 و فقیه، جلد 2، صفحه 594، حدیث 3199 .





تاریخ : سه شنبه 91/9/28 | 10:27 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
 


مؤلّف گوید:این دعا همان دعاى رسول‏ خدا صلى اللّه علیه و آله در روز بدر و احزاب،و دعاى حضرت سید الشهدا علیه السّلام در روز عاشورا است،و جز این دعا دو دعاى دیگر از حضرت روایت‏ شده که در روز عاشورا خواندند،یکى دعایى است که به حضرت سجاد علیه السّلام تعلیم فرمودند،زمانى که ایشان را به سینه خود چسباند در حالى‏که از بدن مبارکشان خون مى‏جوشید،و این دعا را براى حاجت و نیاز مهم و اندوه و بلاى سخت و امر بزرگ‏دشوار مى‏خوانند،و آن دعا این است:

بِحَقِّ یسَّ وَالْقُرْآنِ الْحَکیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلى حَوآئِجِ السّآئِلینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِى الضَّمیرِ یا مُنَفِّساً عَنِ الْمَکْرُوبینَ یا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغیرِ یا مَنْ لایَحْتاجُ اِلَى التَّفْسیرِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى کَذا و کَذا
به حق یس و قرآن حکیم،و به حق ط و قرآن عظیم،اى که بر نیازهاى خواهندگان توانایى،اى که آنچه در باطن است مى‏دانى، اى خارج‏کننده غم و اندوه از گرفتاران،اى گشاینده غم از غمناکان،اى رحم کننده به پیرمرد،اى روزى‏دهنده به کودک صغیر،اى که نیاز به تفسیر ندارى،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و با من چنین و چنان‏کن.

و حاجت خود را بخواه.پنجم:از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده:دست خود را به جانب آسمان برداشت و گفت:

رَبِّ لاتَکِلْنى اِلى نَفْسى طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَدَاً لا اَقَلَّ مِنْ ذلِکَ وَلا اَکْثَرَ
اى پروردگارم هرگز چشم برهم‏نهادنى مرا به خود وامگذار نه کمتر از این و نه بیشتر

ششم:و از آن حضرت‏ روایت شده:این کلمات را مى‏گفت:

اِرْحَمْنى مِمّا لاطاقَةَ لى بِهِ وَلاصَبْرَ لى عَلَیْهِ
بر آنچه تابش را ندارم و بر آن توان صبر برایم نیست به من رحم کن

هفتم:از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده:بگو:

اَللّهُمَّ اِنّى اسْئَلُکَ بِجَلالِکَ وَ جَمالِکَ وَ کَرَمِکَ اَنْ تَفْعَلَ بى کَذا وَ کَذا
خداوندا به جلال و جمال و کرمت از تو مى‏خواهم با من چنین و چنان کنى

هشتم:از فضل بن یونس نقل شده:موسى بن جعفر علیه السّلام به من فرمود که بسیار بگو:الّلهمّ لا تجعلنى من المعارین‏و لا تخرجنى من التّقتصیر یعنى:خدایا مرا از کسانى که ایمانشان عاریه و ناپایدار است قرار مده،یا مرا از کسانى که آنها را به خودشان وانهادى،همانند چهارپایى که مهارش را به گردنش افکنند و او را به چراکردن رها کنند،که هرکارى بخواهد بکند،و هرکجا بخواهد برود و مرا از تقصیر بیرون مکن،یعنى چنان مکن که من خود را مقصّر ندانم،بلکه چنان باشم که همیشه خود را مقصّر در گاه تو بدانم.نهم:از حضرت باقر علیه السّلام روایت شده:حق تعالى مردى از بادیه را به سبب این دو کلمه که به آن دعا کرد آمرزید:

اَللّهُمَّ اِنْ تُعَذِّبْنى فَاَهْلٌ لِذلِکَ اَنَا وَ اِنْ تَغْفِرْلى فَاَهْلٌ لِذلِکَ اَنْتَ
خدایا اگر عذابم کنى،من سزاوار آنم،و اگر بیامرزى‏ام تو شایسته آنى.

دهم:از داور رقّى روایت شده:از حضرت صادق علیه السّلام مى‏شنیدم،بیشتر چیزى که در دعا به آن اصرار مى‏ورزید،خدا را به حق‏پنج تن:محمّد و امیر مؤمنان و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام مى‏خواند.یازدهم:از یزید ضایغ روایت شده:به حضرت صادق علیه السّلام‏گفتم:خدا را براى ما بخوان،حضرت این دعا را براى ما خواند:اللّهمّ ارزقهم صدق الحدیث،و اداء الامانة،و المحافظة على الصّلوات،الّلهمّ انّهم احقّ خلقک‏ان تفعله بهم،الّلهم افعله بهم.دوازدهم:این دعا را که امیر مؤمنان مى‏خواند بخواند:

اَللّهُمَّ مُنَّ عَلَىَّ بِالتَّوَکَّلِ عَلَیْکَ وَالتَّفْویضِ اِلَیْکَ وَالرِّضا بِقَدَرِکَ وَ التَّسْلیمِ لاَِمْرِکَ حَتّى لا اُحِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ وَ لاتَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ یا رَبَّ الْعالَمینَ
خدایا به توکّل بر خودت،و واگذاشتن به نگاهت،و خشنودى به تقدیرت،و تسلیم در برابر امرت بر من‏ منّت گذار،تا شتاب آنچه را تأخیر انداختى،و تأخیر آنچه را در آن شتاب کردى دوست نداشته باشم،اى پروردگار جهانیان.

سیزدهم:روایت شده:جبرئیل خدمت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آمد و عرض کرد:پروردگارت مى‏فرماید:هرگاه روزوشبى‏ خواستى مرا عبادتى کنى،و حق عبادت را بجا آورى،دستهایت را به جانب من بلند کن و بگو:

اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً خالِداً مَعَ خُلُودِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لا مُنْتَهى لَهُ دُونَ عِلْمِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لا اَمَدَ لَهُ دُونَ مَشِیَّتِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لاجَزآءَ لِقآئِلِهِ اِلاّ رِضاکَ اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ کُلُّهُ وَ لَکَ الْمَنُّ کُلُّهُ وَ لَکَ الْفَخْرُ کُلُّهُ وَ لَکَ الْبَهاَّءُ کُلُّهُ وَلَکَ الْنُّورُ کُلُّهُ وَ لَکَ الْعِزَّةُ کُلُّها وَ لَکَ الجَبَروُتُ کُلُّها وَ لَکَ الْعَظَمَةُ کُلُّها وَ لَکَ الدُّنْیا کُلُّها وَ لَکَ الاْخِرَةُ کُلُّها و لَکَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ کُلُّهُ وَ لَکَ الْخَلْقُ کُلُّهُ وَ بِیَدِکَ الْخَیْرُ کُلُّهُ وَ اِلَیْکَ یَرْجِعُ الاَْمْرُ کُلُّهُ عَلانِیَتُهُ وَ سِرُّهُ اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً اَبَداً اَنْتَ حَسَنُ الْبَلاَّءِ جَلیلُ الثَّناءِ سابِغُ النَّعْم آءِعَدْلُ الْقَضآءِ جَزیلُ الْعَطآءِ حَسَنُ الاْلاَّءِ اِلهٌ فِى الاَْرْضِ وَ اِلهٌ فِى السَّمآءِ اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ فِى السَّبْعِ الشِّدادِ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى الاَْرْضِ الْمِهادِ وَ لَکَ الْحَمْدُ طاقَةَ الْعِبادِ وَ لَکَ الْحَمْدُ سَعَةَ الْبِلادِ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى الْجِبالِ الاَْوْتادِ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى اللَّیْلِ اِذا یَغْشى وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى النَّهارِ اِذا تَجَلّى وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى الاْخِرَةِ وَ الاُْولى وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى الْمَثانى وَالْقُرْآنِ الْعَظیمِ،
خدایا ستایش توراست،ستایشى همیشگى با همیشگى‏ات،و ستایش توراست ستایش که برایش پایانى جز علم تو نیست،و ستایش توراست،ستایشى که جز خواست تو اندازه‏اى ندارد،و ستایش توراست ستایشى که براى گوینده‏اش پاداشى جز خشنودى تو نیست،خدایا توراست هر ستایشى،و هر احسانى،و هر فخرى،و هر زیبایى،و هر نورى‏و هر عزّتى،و هر جبروتى،و هر عظمتى،و همه دنیا و همه آخرت،و هر شب و روزى،و همه خلق،و هر خیرى به دست توست،و همه امور چه آشکار و چه نهان به سوى تو بازمى‏گردد،خدایا ستایش توراست،ستایشى ابدى، تو نیکو آزمایشى،بزرگ ثنایى،کامل نعمتى،عادلانه حکمى،شایان عطایى، نیکو نعمتهایى،معبودى در زمین و معبودى در آسمان،خدایا ستایش توراست در هفت آسمان، و ستایش توراست در زمین گسترده،و ستایش توراست به طاقت بندگان،و ستایش توراست به وسعت سرزمینها، و ستایش توراست در کوهها آن میخهاى زمین،و ستایش توراست در شب آنگاه که بپوشاند،و ستایش توراست در روز هنگامى‏که روشنى بخشد،و ستایش توراست در آخرت و دنیا،و ستایش توراست در سوره حمد و قرآن بزرگ،

وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ وَالاَرْضُ جَمیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیمَةِ وَالسَّمواتُ مَطْوِیّاتٌ بِیَمینِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمّا یُشْرِکُونَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ کُلُّ شَیْئٍ هالِکٌ اِلاّ وَجْهَهُ سُبْحانَکَ رَبَّنا وَ تَعالَیْتَ وَ تَبارَکْتَ وَ تَقَدَّسْتَ خَلَقْتَ کُلَّ شَیْئٍ بِقُدْرَتِکَ وَ قَهَرْتَ کُلَّ شَیْئٍ بِعِزَّتِکَ وَ عَلَوْتَ فَوْقَ کُلِّ شَیْئٍ بِارْتِفاعِکَ وَ غَلَبْتَ کُلَّشَیْئٍ بِقُوَّتِکَ وَ ابْتَدَعْتَ کُلَّشَیْئٍ بِحِکْمَتِکَ وَ عِلْمِکَ وَ بَعَثْتَ الرُّسُلَ بِکُتُبِکَ وَ هَدَیْتَ الصّالِحینَبِاِذْنِکَ وَ اَیَّدْتَ الْمُؤْمنینَ بِنَصْرِکَ وَ قَهَرْتَ الْخَلْقَ بِسُلْطانِکَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ لا نَعْبُدُ غَیْرَکَ وَلانَسْئَلُ اِلاّ اِیّاکَ وَلانَرْغَبُ اِلاّ اِلَیْکَ اَنْتَ مَوْضِعُ شَکْوانا وَ مُنْتَهى رَغْبَتِنا وَ اِلهُنا وَ مَلیکُنا
و منزّه است خدا به ستایشش اندرم و همه زمین در روز قیامت در دست اوست،و آسمانها به دست قدرتش‏پیچیده است،منزّه و برتر است از انچه شریکش نمایند،منزّه است خدا و به ستایشش اندرم،همه‏چیز هلاک شونده است جز جلوه او، منزّهى تو پروردگار ما،برتر و خجسته و مقدّسى،همه‏چیز را به قدرتت آفریدى، همه‏چیز را با عزّتت مقهور نمودى،و بالاى همه‏چیز فراز آمدى به بلندى‏ات،و بر همه‏چیز چیره گشتى به‏نیرویت،و پدید آوردى همه‏چیز را به حکمت و علمت،و انبیا را برانگیختى با کتابهایت،و شایستگان‏را هدایت نمودى به اجازه‏ات،و مؤمنان را تأیید کردى به یارى‏ات،و خلق را مقهور کردى به سلطنتت،معبودى‏جز تو نیست،یگانه‏اى،برایت شریکى نیست،جز تو را عبادت نمى‏کنیم،و جز از تو نمى‏خواهیم،و رغبتى جز به تو نداریم،تو جایگاه گلایه‏ها،و نهایت رغبت و معبود ومالک همه مایى.






تاریخ : سه شنبه 91/9/28 | 10:25 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.