فضیلت زیارت آن حضرت از نزدیک:
از آن جا که روایات مربوط به فضایل زیارت امام حسین (صلوات الله علیه) بسیار زیاد است، مناسب دیدیم که تنها فهرستى را از اعظم فضایلى که در روایات آمده است بیان کنیم و در این رابطه بهترین شیوه را در این دیدیم که به یکى از مهمترین مصادر و منابع مورد اعتماد علماى شیعه یعنى کتاب «کامل الزیارات»(1) (تألیف محدّث و فقیه جلیل القدر، صاحب صدق و امانت، استاد مرحوم شیخ مفید(رحمه الله) و جمعى از بزرگان دیگر یعنى جعفر بن محمّد بن قولویه) اشاره کنیم; کتابى که یکى از منابع اصلى ما دربخش هاى دیگر این کتاب یعنى بخش هاى مربوط به زیارت رسول مکرّم و سایر ائمّه(علیهم السلام) نیز بوده، و خواهد بود.
83 باب از 108 باب این کتاب، مربوط به فضایل امام حسین (صلوات الله علیه) و بعضى از یاران آن حضرت است که بیش از 560 روایت دارد و ما تنها با مرورى بر روایات بسیار فراوان مربوط به زیارت آن بزرگوار بسنده مى کنیم:
1ـ هیچ ملک مقرّب و پیامبر مرسلى نیست مگر این که از خدا طلب مى کند که اذن زیارت امام حسین(علیه السلام) را برایش صادر کند، پس پیوسته، فوجى از ارواح انبیا و فرشتگان (از آسمانها) پایین مى آیند و فوجى بالا مى روند.(2)
2ـ هر شب هفتاد هزار فرشته از آسمان فرود مى آیند و پس از طواف خانه خدا و زیارت قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امیرمؤمنان(علیه السلام)، به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) مى روند و قبل از طلوع خورشید به آسمان عروج مى کنند.(3)
3ـ یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) از آن حضرت نقل مى کند که فرمود: «رسول گرامى و على(علیهما السلام) و فاطمه(علیها السلام) و همه ائمّه(علیهم السلام) براى زوّار امام حسین(علیه السلام) دعا مى کنند»(4) و نیز نقل مى کند که روزى بر آن حضرت وارد شدم دیدم با خداى خودش مناجات مى کند ودر حال سجده این دعا را مى خواند... (دعایى بسیار عالى و با مضامین بلند در حقّ زوّار امام حسین(علیه السلام) که در «کامل الزیارات» آمده است) پس از آن که از سجده سر برداشت فرمود: «کسانى که در آسمانها در حقّ زوّار امام حسین(علیه السلام) دعا مى کنند بیش از کسانى هستند که در زمین براى آنها دعا مى کنند»(5) و نیز نقل مى کند که آن حضرت فرمود: «آیا دوست ندارى از کسانى باشى که از دنیا بیرون مى روند در حالى که گناهى بر آنها نیست؟ آیا دوست ندارى از آنانى باشى که رسول الله(صلى الله علیه وآله) با آنان مصافحه مى کند؟»(6) (پس زیارت آن حضرت را فراموش مکن).
4ـ خداوند هزاران فرشته را مأمور قبر امام حسین(علیه السلام) قرار داده، و هیچ زائرى به زیارت آن حضرت نمى رود مگر این که از او استقبال مى کنند، و هیچ زائرى با آن حضرت وداع نمى کند مگر این که او را بدرقه مى نمایند، و هیچ زائرى مریض نمى شود مگر این که از او عیادت مى کنند و هیچ زائرى نمى میرد مگر این که بر جنازه اش نماز مى خوانند و بعد از مرگش براى او استغفار مى کنند،(7) و مطابق روایت دیگرى اگر در اثناى سفر از دنیا برود ملائکه غسلش مى دهند و درهاى بهشت به رویش باز مى شود!.(8)
5ـ هفتاد هزار فرشته را خداوند مأمور قبر امام حسین(علیه السلام) قرار داده که در آن جا عبادت خدا بجا مى آورند و یک نماز آنان برابر با هزار نماز از انسان هاست، ثواب نمازشان براى زوّار قبر امام حسین(علیه السلام) نوشته مى شود!(9)
6ـ هر کس نزد قبر آن حضرت دو رکعت نماز بخواند و چیزى را از خدا طلب کند حاجتش برآورده مى شود، و اگر براى زیارت او در آب فرات غسل کند تمام گناهانش ـ همانند روزى که از مادر متولّد شده ـ ریخته مى شود، و اگر کسى را در این راه کمک کند و هزینه سفرش را بدهد در برابر هر درهمى، خداوند چند برابر به او عطا مى کند و بلاهایى که مقدّر شده بود به او اصابت کند را از او دور مى سازد و از اموالش حفاظت مى شود.(10)
7ـ یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) از آن حضرت نقل مى کند: «کسى که به زیارت قبر ابى عبدالله(علیه السلام) برود صله رسول الله(صلى الله علیه وآله) و صله ما را به جا آورده است; غیبت کردن در پشت سر او حرام و گوشتش بر آتش جهنّم نیز حرام مى شود و خداوند پشتیبان او در رفع نیازها و حفظ آنچه (از مال و فرزند و عیال) بر جاى گذاشته، مى باشد; هر حاجتى را از خدا بخواهد دیر یا زود برآورده مى سازد».(11) و مطابق روایت دیگرى در ازاى هر درهمى، ده هزار درهم برایش ثواب نوشته مى شود و درحالى به سوى اهلش باز مى گردد که گناهان او از نامه اعمالش پاک شده است.(12) و مطابق روایت دیگرى بهتر از آن، رضایت خدا و دعاى محمّد(صلى الله علیه وآله) و دعاى امیرمؤمنان و ائمّه(علیهم السلام)است که شامل حالش مى شود.(13)
8ـ کسى که توان زیارت امام حسین(علیه السلام) را داشته باشد و در عین حال (بدون عذر) ترک کند مخالفت با رسول الله(صلى الله علیه وآله) و مخالفت با ما کرده(14) و به حسرت در «یوم الحسرة» گرفتار مى شود!(15)
9ـ بشیر بن دهان از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «زائر قبر حسین(علیه السلام) با اوّلین گامى که برمى دارد و از اهل بیتش جدا مى شود، مغفرت گناهانش آغاز مى گردد، سپس پیوسته با قدم هایى که بر مى دارد پاکتر مى شود تا به قبر آن حضرت برسد، وقتى نزد قبر مطهّر آمد خداوند سبحان مى فرماید: بنده من از من طلب کن تا عطایت کنم، دعا کن تا به اجابت رسانم و بر خداست که آنچه را در این راه بذل کرده، به او برگرداند».(16) و در روایت دیگرى آمده است: براى خداوند فرشتگانى موکّل بر قبر امام حسین(علیه السلام) مى باشند که وقتى کسى تصمیم به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) را گرفت خداوند گناهانش را به آن ملائکه مى سپرد و وقتى قدمى برداشت آن گناهان را محو مى کنند و وقتى باز قدمى برداشت حسنات او را زیاد مى کنند و به همین صورت حسنات او زیاد مى شود تا این که بهشت بر او واجب مى گردد. سپس او را در بر مى گیرند و تقدیسش مى کنند، و فرشتگان آسمان ندا مى دهند که زوّار حبیب رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را تقدیس کنید، و وقتى غسل زیارت کردند حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله) ندایشان مى دهد که اى مسافران الهى! رفاقت با من در بهشت، بر شما بشارت باد! سپس امیرمؤمنان(علیه السلام) ندایشان مى دهد که من ضامن قضاى حوائج و دفع بلاها از شما در دنیا و آخرتم. سپس رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) با آنها از راست و چپ ملاقات مى کند تا این که با همراهى آن حضرت به سوى خانواده خود باز گردند.(17)
یادآورى لازم:
روشن است که این ثواب هاى عظیم و پاداش هاى فوق العاده از آن کسانى است که عارف به حقّ امام حسین(علیه السلام) باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قیام کرد و در چه راهى شربت شهادت نوشید و در ضمن زیارت، با آن حضرت پیوند تازه اى برقرار کنند و در مسیر اهداف آن بزرگوار قرار گیرند و محتواى سازنده زیارت نامه ها را در وجود خود پیاده کنند و با روحیّه اى تازه از کنار قبر آن بزرگوار بازگردند و لذا در روایتى که ابن عبّاس از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) درباره زیارت امام حسین(علیه السلام) و پاداش عظیم آن نقل مى کند جمله «عارفاً بحقّه» در آغاز روایت به چشم مى خورد.(18)
آداب زیارت امام حسین(علیه السلام) از نزدیک:
آدابى که شایسته است زائر در مسیر زیارت، رعایت کند به قرار زیر است (البتّه بعضى از این آداب در شرایط فعلى میسّر نیست، به آنچه ممکن است اکتفا کند):
1ـ بهتر است قبل از آن که از خانه خارج شود سه روز روزه بدارد و در روز سوم غسل کند و خانواده خود را جمع نماید و بگوید:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَوْدِعُکَ الْیَوْمَ نَفْسى وَاَهْلى وَمالى وَ وُلْدى وَکُلَّ مَنْ کانَ مِنّى بِسَبیل، اَلشّاهِدَ مِنْهُمْ وَالْغآئِبَ، اَللّـهُمَّ احْفَظْنا بِحِفْظِ الاْیمانِ، وَاحْفَظْ عَلَیْنا، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنا فى حِرْزِکَ، وَلا تَسْلُبْنا نِعْمَتَکَ، وَلا تُغَیِّرْ ما بِنا مِنْ نِعْمَة وَعافِیَة، وَزِدْنا مِنْ فَضْلِکَ، اِنّا اِلَیْکَ راغِبُونَ.(19)
خدایا به تو مى سپارم امروز خودم و خاندانم و مال و فرزندم را و هر که با من راهى دارد حاضرشان و غایبشان را خدایا نگهدار ما را به نگهدارى ایمان و نگهدارى کن بر ما خدایا قرار ده ما را در پناه خود و مگیر از ما نعمتت را و تغییر مده آنچه ما داریم از نعمت و تندرستى و بیفزا برما از فضل خود که ما براستى مشتاق توییم.
2ـ آنگاه با خضوع و خشوع از منزل خارج شود و «لاَ اِلهَ إِلاَّ الله» و «اللهُ اَکْبَر» و «اَلْحَمْدُ للهِِ» بسیار بگوید، و صلوات بر محمّد و آل محمّد (صلوات الله علیهم) بفرستد و با آرامش و وقار به راه بیفتد(20) و بداند هر زحمتى در این راه متحمّل شود، اجر و پاداش عظیم دارد.
3ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود: «در حالى به زیارت امام حسین(علیه السلام) برو که محزون و ژولیده و غبارآلود و گرسنه و تشنه باشى چرا که آن حضرت با چنین حالاتى به شهادت رسید، آنگاه حاجات خود را طلب کن و برگرد و کنار قبرش را وطن خود قرار مده»!(21)
4ـ توشه خویش را در این سفر، از غذاهاى لذیذ و شیرین قرار ندهد و از غذاهاى ساده استفاده کند چرا که از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: «شنیده ام جماعتى به زیارت امام حسین(علیه السلام) مى روند در حالى که با خود سفره هایى از بزغاله هاى بریان و حلواها حمل مى کنند، با آن که اگر به زیارت قبر پدران یا دوستان خود مى رفتند چنین عمل نمى کردند».(22)
5ـ اگر ممکن است گاهى با پاى پیاده و با کمال تواضع و فروتنى براى زیارت حرکت کند، چرا که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «در ازاى هر گامى که برمى دارد هزار حسنه براى او نوشته مى شود».(23)
6ـ وقتى به شطّ فرات رسید غسل کند و با پاى پیاده و برهنه حرکت کند.(24)
آب فرات و فضیلت آن:
شطّ فرات از کربلا و از نزدیکى نجف یعنى شهر «کوفه» که هم اکنون متّصل به «نجف» شده است مى گذرد. روایات زیادى در فضیلت آب فرات در کتب روایى ما از جمله «کامل الزیارات ابن قولویه»، وارد شده و ویژگى ها و برکاتى را براى آن برشمرده است; از جمله:
الف) یکى از یاران امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که مردى از اهل کوفه بر آن حضرت وارد شد، حضرت فرمود: «آیا هر روز در آب فرات غسل مى کنى؟ گفت خیر، فرمود: هر هفته؟ گفت خیر، فرمود: هر ماه؟ گفت خیر، فرمود: هر سال؟ عرض کرد خیر، فرمود: به یقین که تو از خیر و برکت محرومى».(25)
ب) در روایتى امام صادق(علیه السلام) آیه (وَ آوَیْناهُما إِلى رَبْوَة ذَاتِ قَرَار وَ مَعِین)(26) (که درباره مریم و فرزندش حضرت عیسى(علیه السلام) وارد شده و ترجمه اش این است: «و ما عیسى و مادرش را در سرزمین مرتفعى که داراى امنیّت و آب جارى بود، جاى دادیم») را به نجف (که در نزدیکى کوفه است) و آب فرات تفسیر فرمودند.(27)
ج) در روایت دیگرى آن حضرت مى فرماید: «اگر من در نزدیکى فرات بودم صبح و شام کنارش مى رفتم و از آن بهره مى گرفتم».(28)
د) در روایت معتبر دیگرى نهر فرات از نهرهاى چهارگانه بهشتى معرّفى شده است.(29)
یادآورى:
لزومى ندارد که مردم براى تبرّک به آب فرات در نهر غسل کنند بلکه استفاده از آب لوله کشى که از آب فرات برگرفته شده باشد نیز، همین برکات را خواهد داشت، ان شاء الله.
7ـ به نیازمندان و واماندگان در راه کمک کند و تا حدّ ممکن در رفع مشکل آنها اهتمام ورزد و آنها را به منزل برساند; چرا که «شیخ کلینى» به سند معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که خطاب به جمعى که در نزد او بودند فرمود: چرا شما ما را خوار و سبک مى انگارید؟! فردى از آن جمع عرض کرد: پناه مى بریم به خداوند از این که بخواهیم شما و یا چیزى را که مربوط به شماست سبک بشماریم. فرمود: آرى! تو خودت یکى از آنها هستى! عرض کرد: به خدا پناه مى برم! فرمود: آیا نزدیک «جحفه» که بودیم صداى استعانت فلان کس را نشنیدى که از تو درخواست کرده بود مرا به قدر یک میل (حدود 5/1 کیلومتر) سوار کن که به خدا سوگند خسته شده ام و تو سرت را بالا گرفتى و با بى اعتنایى از او گذشتى؟! آنگاه فرمود: هر کس مؤمنى را خوار نماید ما را خوار نموده و احترام ما را ضایع کرده است.(30)
لازم به تذکّر است که این نکته اختصاص به زوّار امام حسین(علیه السلام) ندارد، بلکه نظیر قصّه اى که از على بن یقطین در آداب مطلق زیارات گذشت (و آن نیز مربوط به تکریم برادر دینى و پرهیز از بى حرمتى و بى اعتنایى نسبت به مؤمن بود) در هر سفر زیارتى باید مورد توجّه قرار گیرد.
8ـ مصاحبت و معاشرت نیکو داشته باشد و با دوستان و رفقا سخن کم بگوید، بسیار یاد خدا کند و جامه هاى پاکیزه بپوشد، قبل از ورود به حرم، غسل کند و با خشوع و رقّت قلب بوده باشد و نماز بسیار بخواند و بر محمّد و آل محمّد(علیهم السلام) بسیار صلوات بفرستد و از چیزهاى ناشایست، خویشتن را نگه دارد، و از حرام و چیزهاى شبهه ناک، کاملا بپرهیزد، و به برادران مؤمن پریشان حال، احسان کند و اگر کسى را دید که هزینه سفرش تمام شده از او دستگیرى کند و موجودى خود را میان خود و او، تقسیم کند و از جدال و نزاع و همه امورى که خدا از آن نهى کرده، دورى گزیند. همه این آداب را محمّد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند.(31)
9ـ از ابوسعید مدائنى نقل شده که مى گوید: محضر امام صادق(علیه السلام) رسیدم و پرسیدم: آیا به زیارت قبر حسین بن على(علیه السلام) بروم؟ فرمود: آرى، برو به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام)، نیک ترین نیکان، پاکیزه ترین پاکیزگان و نیکوکارترین نیکوکاران، و چون آن حضرت را زیارت کردى نزد آن حضرت دو رکعت نماز بجاى آور و در آن دو رکعت، سوره یس و الرحمن بخوان که اگر چنین کنى ثواب عظیمى براى تو خواهد بود.(32)
10ـ نماز فریضه و نافله را نزد قبر آن حضرت بجا آورد که مقبول است; چرا که نماز واجبى که نزد آن حضرت خوانده مى شود برابر با حج، و نماز نافله برابر با عمره است.(33)
یادآورى: الف) ظاهر اخبار این است که نماز زیارت و یا غیر آن را، هم مى تواند در پشت سر قبر آن حضرت بخواند و هم در بالاى سر،(34) (البتّه اگر مى خواهد در بالاى سر بخواند مقدارى عقب تر بایستد تا محاذى قبر مقدّس نباشد).
ب) دو رکعت نمازى که به عنوان نماز زیارت دربالاى سر خوانده مى شود بهتر است که در رکعت اوّل آن، حمد و سوره یس بخواند و در رکعت دوم، حمد و سوره الرحمن.(35)
ج) ابن قولویه از امام باقر(علیه السلام) روایت کرده که به شخصى فرمود: چه مانعى دارد که هرگاه حاجتى پیدا کردى نزد قبر امام حسین(علیه السلام)بروى و چهار رکعت نماز گزارى و حاجت خویش را از خدا طلب کنى; چرا که نماز فریضه نزد آن حضرت معادل با حج، و نماز نافله معادل با عمره است(36) و از روایت امام باقر(علیه السلام) نیز به دست مى آید که هر کس دو رکعت یا چهار رکعت نماز، کنار قبرش بخواند و حاجتش را طلب کند، حاجتش برآورده خواهد شد(37) و وقتى ابن ابى یعفور خدمت امام صادق(علیه السلام) عرض مى کند: اشتیاق زیارت تو باعث شد که من مشقّت هایى را متحمّل گردم تا به محضرت شرفیاب شوم، حضرت در جوابش فرمودند: از پروردگارت گلایه نکن! چرا نزد کسى که حقّش بر گردن تو از حقّ من بیشتر است نرفتى؟ ابن ابى یعفور مى گوید: این دو جمله حضرت خیلى بر من گران آمد و جمله دوم (چرا نزد کسى که حقّش بیشتر از حقّ من است نرفتى) از جمله اوّل (از پروردگارت گلایه نکن) گرانتر بود، لذا پرسیدم: آن چه کسى است که حقّش بر من از حقّ تو بیشتر است؟ فرمود: حسین بن على(علیهما السلام); چرا نزد امام حسین(علیه السلام) نرفتى و آن جا دعا نکردى و عرض حاجت ننمودى؟!».(38)
در روایات(39) آمده است که خداوند در برابر شهادت، سه چیز به امام حسین(علیه السلام) ارزانى داشت: «جَعَلَ الإِمامَةَ فِی ذُرِیَّتِهِ، وَ الشِّفاءَ فِی تُرْبَتِهِ، وَ إِجابَةَ الدُّعاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ; امامت را در فرزندان او قرار داد و شفا را در تربتش و اجابت دعا را در کنار قبرش (در بعضى از روایات نیز آمده: «تَحْتَ قُبَّتِهِ; زیر قبّه اش»).(40) حاج شیخ عباس قمى(ره) نوشته است از روایات به دست مى آید که اجابت دعا در زیر قبّه آن حضرت از امورى است که حق تعالى در عوض شهادتش به او عنایت فرموده است لذا زائر باید آن را غنیمت بشمرد و در تضرّع و انابه و دعا و عرض حاجات کوتاهى نکند و بهترین دعاها با عالى ترین مضامین را در این مکان مقدّس بخواند، و ما در این جا به چهار دعا اشاره مى کنیم:
یک ـ دعایى که در پایان زیارت امین الله (صفحه 262) وارد شده و از مضامین بسیار بلند و جامعى برخوردار است، که مى تواند همراه با خود این زیارت (که مطابق آنچه ضمن زیارات مطلقه امیرمؤمنان گذشت از معتبرترین زیارتهاست) امام حسین(علیه السلام) را نیز زیارت کند زیرا همچنان که گفته شد این زیارتى است که در همه مشاهد مشرّفه مى توان خواند.
دو ـ دعاهایى که در اواخر این بخش بعد از زیارات جامعه آمده است، (صفحه 552-561).
سه ـ دعاى عالیة المضامین که از جامع ترین دعاهاست و «سیّد بن طاووس» در «مصباح الزائر» بعد از زیارت جامعه ائمّة المؤمنین (سوّمین زیارت جامعه) آن را نقل کرده است و در تتمّه این بخش نیز خواهد آمد، (صفحه 555).
2. در روایت کافى به جاى «السلام علیک یا ابا عبدالله» «صلى اللهُ علیک یا ابا عبدالله» آمده، ولى روایت کامل الزیارات (السلام علیک یا اباعبدالله) با ادامه حدیث هماهنگ تر است، زیرا در هر دو روایت امام(علیه السلام) بعد از آن فرمود: «چرا که «سلام» از دور یا نزدیک به او مى رسد».
3. در کافى «ثائر الله و ابن ثائره» آمده است.
4. در کافى «تسیخ الارض» آمده است.
5. در کافى «مثواهم» آمده است.
6. این تعبیر اشاره به این است که آن حضرت فرزند نسبى امام حسین(علیه السلام) و فرزند روحانى و معنوى امام حسن(علیه السلام) بود.
7. کامل الزیارات، باب 79، صفحه 197، حدیث 2، کافى، جلد 4، صفحه 575، حدیث 2 و فقیه، جلد 2، صفحه 594، حدیث 3199 .
![]() |
![]() |
مؤلّف گوید:این دعا همان دعاى رسول خدا صلى اللّه علیه و آله در روز بدر و احزاب،و دعاى حضرت سید الشهدا علیه السّلام در روز عاشورا است،و جز این دعا دو دعاى دیگر از حضرت روایت شده که در روز عاشورا خواندند،یکى دعایى است که به حضرت سجاد علیه السّلام تعلیم فرمودند،زمانى که ایشان را به سینه خود چسباند در حالىکه از بدن مبارکشان خون مىجوشید،و این دعا را براى حاجت و نیاز مهم و اندوه و بلاى سخت و امر بزرگدشوار مىخوانند،و آن دعا این است:
بِحَقِّ یسَّ وَالْقُرْآنِ الْحَکیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلى حَوآئِجِ السّآئِلینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِى الضَّمیرِ یا مُنَفِّساً عَنِ الْمَکْرُوبینَ یا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغیرِ یا مَنْ لایَحْتاجُ اِلَى التَّفْسیرِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى کَذا و کَذا
به حق یس و قرآن حکیم،و به حق ط و قرآن عظیم،اى که بر نیازهاى خواهندگان توانایى،اى که آنچه در باطن است مىدانى، اى خارجکننده غم و اندوه از گرفتاران،اى گشاینده غم از غمناکان،اى رحم کننده به پیرمرد،اى روزىدهنده به کودک صغیر،اى که نیاز به تفسیر ندارى،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و با من چنین و چنانکن.
و حاجت خود را بخواه.پنجم:از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده:دست خود را به جانب آسمان برداشت و گفت:
رَبِّ لاتَکِلْنى اِلى نَفْسى طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَدَاً لا اَقَلَّ مِنْ ذلِکَ وَلا اَکْثَرَ
اى پروردگارم هرگز چشم برهمنهادنى مرا به خود وامگذار نه کمتر از این و نه بیشتر
ششم:و از آن حضرت روایت شده:این کلمات را مىگفت:
اِرْحَمْنى مِمّا لاطاقَةَ لى بِهِ وَلاصَبْرَ لى عَلَیْهِ
بر آنچه تابش را ندارم و بر آن توان صبر برایم نیست به من رحم کن
هفتم:از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده:بگو:
اَللّهُمَّ اِنّى اسْئَلُکَ بِجَلالِکَ وَ جَمالِکَ وَ کَرَمِکَ اَنْ تَفْعَلَ بى کَذا وَ کَذا
خداوندا به جلال و جمال و کرمت از تو مىخواهم با من چنین و چنان کنى
هشتم:از فضل بن یونس نقل شده:موسى بن جعفر علیه السّلام به من فرمود که بسیار بگو:الّلهمّ لا تجعلنى من المعارینو لا تخرجنى من التّقتصیر یعنى:خدایا مرا از کسانى که ایمانشان عاریه و ناپایدار است قرار مده،یا مرا از کسانى که آنها را به خودشان وانهادى،همانند چهارپایى که مهارش را به گردنش افکنند و او را به چراکردن رها کنند،که هرکارى بخواهد بکند،و هرکجا بخواهد برود و مرا از تقصیر بیرون مکن،یعنى چنان مکن که من خود را مقصّر ندانم،بلکه چنان باشم که همیشه خود را مقصّر در گاه تو بدانم.نهم:از حضرت باقر علیه السّلام روایت شده:حق تعالى مردى از بادیه را به سبب این دو کلمه که به آن دعا کرد آمرزید:
اَللّهُمَّ اِنْ تُعَذِّبْنى فَاَهْلٌ لِذلِکَ اَنَا وَ اِنْ تَغْفِرْلى فَاَهْلٌ لِذلِکَ اَنْتَ
خدایا اگر عذابم کنى،من سزاوار آنم،و اگر بیامرزىام تو شایسته آنى.
دهم:از داور رقّى روایت شده:از حضرت صادق علیه السّلام مىشنیدم،بیشتر چیزى که در دعا به آن اصرار مىورزید،خدا را به حقپنج تن:محمّد و امیر مؤمنان و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام مىخواند.یازدهم:از یزید ضایغ روایت شده:به حضرت صادق علیه السّلامگفتم:خدا را براى ما بخوان،حضرت این دعا را براى ما خواند:اللّهمّ ارزقهم صدق الحدیث،و اداء الامانة،و المحافظة على الصّلوات،الّلهمّ انّهم احقّ خلقکان تفعله بهم،الّلهم افعله بهم.دوازدهم:این دعا را که امیر مؤمنان مىخواند بخواند:
اَللّهُمَّ مُنَّ عَلَىَّ بِالتَّوَکَّلِ عَلَیْکَ وَالتَّفْویضِ اِلَیْکَ وَالرِّضا بِقَدَرِکَ وَ التَّسْلیمِ لاَِمْرِکَ حَتّى لا اُحِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ وَ لاتَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ یا رَبَّ الْعالَمینَ
خدایا به توکّل بر خودت،و واگذاشتن به نگاهت،و خشنودى به تقدیرت،و تسلیم در برابر امرت بر من منّت گذار،تا شتاب آنچه را تأخیر انداختى،و تأخیر آنچه را در آن شتاب کردى دوست نداشته باشم،اى پروردگار جهانیان.
سیزدهم:روایت شده:جبرئیل خدمت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آمد و عرض کرد:پروردگارت مىفرماید:هرگاه روزوشبى خواستى مرا عبادتى کنى،و حق عبادت را بجا آورى،دستهایت را به جانب من بلند کن و بگو:
اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً خالِداً مَعَ خُلُودِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لا مُنْتَهى لَهُ دُونَ عِلْمِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لا اَمَدَ لَهُ دُونَ مَشِیَّتِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لاجَزآءَ لِقآئِلِهِ اِلاّ رِضاکَ اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ کُلُّهُ وَ لَکَ الْمَنُّ کُلُّهُ وَ لَکَ الْفَخْرُ کُلُّهُ وَ لَکَ الْبَهاَّءُ کُلُّهُ وَلَکَ الْنُّورُ کُلُّهُ وَ لَکَ الْعِزَّةُ کُلُّها وَ لَکَ الجَبَروُتُ کُلُّها وَ لَکَ الْعَظَمَةُ کُلُّها وَ لَکَ الدُّنْیا کُلُّها وَ لَکَ الاْخِرَةُ کُلُّها و لَکَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ کُلُّهُ وَ لَکَ الْخَلْقُ کُلُّهُ وَ بِیَدِکَ الْخَیْرُ کُلُّهُ وَ اِلَیْکَ یَرْجِعُ الاَْمْرُ کُلُّهُ عَلانِیَتُهُ وَ سِرُّهُ اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً اَبَداً اَنْتَ حَسَنُ الْبَلاَّءِ جَلیلُ الثَّناءِ سابِغُ النَّعْم آءِعَدْلُ الْقَضآءِ جَزیلُ الْعَطآءِ حَسَنُ الاْلاَّءِ اِلهٌ فِى الاَْرْضِ وَ اِلهٌ فِى السَّمآءِ اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ فِى السَّبْعِ الشِّدادِ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى الاَْرْضِ الْمِهادِ وَ لَکَ الْحَمْدُ طاقَةَ الْعِبادِ وَ لَکَ الْحَمْدُ سَعَةَ الْبِلادِ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى الْجِبالِ الاَْوْتادِ وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى اللَّیْلِ اِذا یَغْشى وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى النَّهارِ اِذا تَجَلّى وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى الاْخِرَةِ وَ الاُْولى وَ لَکَ الْحَمْدُ فِى الْمَثانى وَالْقُرْآنِ الْعَظیمِ،
خدایا ستایش توراست،ستایشى همیشگى با همیشگىات،و ستایش توراست ستایش که برایش پایانى جز علم تو نیست،و ستایش توراست،ستایشى که جز خواست تو اندازهاى ندارد،و ستایش توراست ستایشى که براى گویندهاش پاداشى جز خشنودى تو نیست،خدایا توراست هر ستایشى،و هر احسانى،و هر فخرى،و هر زیبایى،و هر نورىو هر عزّتى،و هر جبروتى،و هر عظمتى،و همه دنیا و همه آخرت،و هر شب و روزى،و همه خلق،و هر خیرى به دست توست،و همه امور چه آشکار و چه نهان به سوى تو بازمىگردد،خدایا ستایش توراست،ستایشى ابدى، تو نیکو آزمایشى،بزرگ ثنایى،کامل نعمتى،عادلانه حکمى،شایان عطایى، نیکو نعمتهایى،معبودى در زمین و معبودى در آسمان،خدایا ستایش توراست در هفت آسمان، و ستایش توراست در زمین گسترده،و ستایش توراست به طاقت بندگان،و ستایش توراست به وسعت سرزمینها، و ستایش توراست در کوهها آن میخهاى زمین،و ستایش توراست در شب آنگاه که بپوشاند،و ستایش توراست در روز هنگامىکه روشنى بخشد،و ستایش توراست در آخرت و دنیا،و ستایش توراست در سوره حمد و قرآن بزرگ،
وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ وَالاَرْضُ جَمیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیمَةِ وَالسَّمواتُ مَطْوِیّاتٌ بِیَمینِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمّا یُشْرِکُونَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ کُلُّ شَیْئٍ هالِکٌ اِلاّ وَجْهَهُ سُبْحانَکَ رَبَّنا وَ تَعالَیْتَ وَ تَبارَکْتَ وَ تَقَدَّسْتَ خَلَقْتَ کُلَّ شَیْئٍ بِقُدْرَتِکَ وَ قَهَرْتَ کُلَّ شَیْئٍ بِعِزَّتِکَ وَ عَلَوْتَ فَوْقَ کُلِّ شَیْئٍ بِارْتِفاعِکَ وَ غَلَبْتَ کُلَّشَیْئٍ بِقُوَّتِکَ وَ ابْتَدَعْتَ کُلَّشَیْئٍ بِحِکْمَتِکَ وَ عِلْمِکَ وَ بَعَثْتَ الرُّسُلَ بِکُتُبِکَ وَ هَدَیْتَ الصّالِحینَبِاِذْنِکَ وَ اَیَّدْتَ الْمُؤْمنینَ بِنَصْرِکَ وَ قَهَرْتَ الْخَلْقَ بِسُلْطانِکَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ لا نَعْبُدُ غَیْرَکَ وَلانَسْئَلُ اِلاّ اِیّاکَ وَلانَرْغَبُ اِلاّ اِلَیْکَ اَنْتَ مَوْضِعُ شَکْوانا وَ مُنْتَهى رَغْبَتِنا وَ اِلهُنا وَ مَلیکُنا
و منزّه است خدا به ستایشش اندرم و همه زمین در روز قیامت در دست اوست،و آسمانها به دست قدرتشپیچیده است،منزّه و برتر است از انچه شریکش نمایند،منزّه است خدا و به ستایشش اندرم،همهچیز هلاک شونده است جز جلوه او، منزّهى تو پروردگار ما،برتر و خجسته و مقدّسى،همهچیز را به قدرتت آفریدى، همهچیز را با عزّتت مقهور نمودى،و بالاى همهچیز فراز آمدى به بلندىات،و بر همهچیز چیره گشتى بهنیرویت،و پدید آوردى همهچیز را به حکمت و علمت،و انبیا را برانگیختى با کتابهایت،و شایستگانرا هدایت نمودى به اجازهات،و مؤمنان را تأیید کردى به یارىات،و خلق را مقهور کردى به سلطنتت،معبودىجز تو نیست،یگانهاى،برایت شریکى نیست،جز تو را عبادت نمىکنیم،و جز از تو نمىخواهیم،و رغبتى جز به تو نداریم،تو جایگاه گلایهها،و نهایت رغبت و معبود ومالک همه مایى.