برای دانلود روی لینک ها کلیک کنید
بمیره خواهرت برات داداش (زمینه)
حسینا ابد والله ما ننسا حسینا(واحد)
تا عمر دارم عبد این دربارم (شور)
شب پنجم محرم :
حسینا ابد والله ما ننسا حسینا (واحد)
1ـ نافرجام و خوش انجام
فلرب حریص على امر من امور الدنیا قد ناله,فلما ناله کان علیه و بالا و شقى به و لـرب کـاره لامـر مـن امـور الاخـره قـد ناله فسعدبه.(1)
چه بسا حـریصـى بـر امـرى از امـور دنیا دست یافته و چـون بدان رسیده باعث نافرجامى و بدبختـى او گردیده است, و چه بسا کسـى که براى امرى از امـور آخرت کـراهت داشته و بـدان رسیـده , ولى به وسیله آن سعادتمنـد گـردیـده است.
2ـ بهترین فضیلت و برترین جهاد
لا فضیله کـالجهاد, و لاجهاد کمجـاهــده الهوى.(2)
فضیلتـى چـون جهاد نیست , و جهادى چـون مبـارزه بـا هـواى نفـس نیست.
3ـ استقامت بزرگ
اوصیک بخمـس: ان ظلمت فلا تظلـم و ان خـانـوک فلا تخـن و ان کذبت فلا تغضب, و ان مدحت فلا تفرح و ان ذممت فلاتجزع.(3)
تو را به پنج چیز سفارش مى کنم:
1 ـ اگر مورد ستم واقع شدى ستم مکن,
2 ـ اگر به تو خیانت کردند, خیانت مکن,
3 ـ اگر تکذیبت کردند, خشمگین مشو,
4 ـ اگر مدحت کنند, شاد مشو,
5 ـ و اگر نکوهشت کنند بیتابى مکن.
4ـ پذیرش سخن پاک
خذوا الکلمه الطیبه ممـن قـالها و ان لم یعمل بها.(4)
سخن طیب و پاکیزه را از هر که گفت بگیرد, اگر چه او خود , بدان عمل نکند .
5 ـ زیبایى حلم با علم
ما شیب شىء بشىء احسن من حلم بعلم.(5)
چیزى بـا چیزى نیـامیزد که بهتـر از حلـم بـا علـم بـاشد.
6ـ کمال جامع انسانى
الکمال کل الکمال التفقه فى الدین و الصبر على النائبه و تقدیر المعیشه.(6) همه کمال در سه چیز است:
1ـ فهم عمیق در دین,
2ـ صبر بر مصیبت و ناگوارى,
3ـ و اندازه گیرى خرج زندگانى.
7ـ سه خصلت نیکو
ثلاثه من مکارم الدنیا و الاخره: ان تعفو عمـن ظلمک و تصـل مـن قطعک , و تحلم اذا جهل علیک.(7)
سه چیز از مکارم دنیا و آخرت است:
1ـ گذشت کنـى از کسـى که به تـو ستـم کـرده است,
2ـ بپیوندى به کسى که از تو بریده است,
3ـ و بـردبـارى ورزى در وقتـى که بـا تـو به نـادانى برخـورد شود.
8 ـ اصرار در دعا
ان الله کره الحاح الناس بعضهم على بـعـض فـى الـمساله و احـب ذلـک لـنفسه, ان الله جل ذکـره یحب ان یسـال و یطلب مـا عنـده,(8)
خـدا را بـد آید که مردم در خواهش از یکدیگر اصرار ورزند, ولى اصرار را در سوال از خـودش دوست دارد, همانا خداوند ـ که یادش بزرگ است ـ دوست دارد که از او سوال شود و آنچه نزد اوست طلب گردد.
9ـ فضیلت عالم بر عابد
عالـم ینتفع بعلمه افضل مـن سبعیـن الف عابـد.(9)
دانشمنـدى که از علمـش استفـاده شـود, از هفتاد هزار عابـد بهتر است.
10ـ دو خصلت عالم
لایکون العبـد عالما حتـى لایکـون حاسـدا لمـن فوقه و لا محقرا لمن دونه.(10) هیچ بنده اى عالـم نباشد تا ایـن که به بالا دست خود حسد نبرد و زیر دست خود را خوار نشمارد.
11ـ سه پاداش
من صدق لسانه زکا عمله, و من حسنت نیته زید فى رزقه, و من حسن بـره باهلـه زید فى عمره.(11)
هر که زبانش راست است کردارش پاک است, و هر که خوش نیت است روزىاش فزون است, و هـر که بـا اهلـش نیکـى مـى کنـد به عمـرش افزوده شـود.
12ـ پرهیز از کسالت
ایاک و الکسل و الضجـر فـانهما مفتـاح کل شر, من کسل لم یـود حقا و مـن ضجر لم یصبر على حق.(12)
از کسالت و تنگـدلى بپرهیز که این دو کلید هر بدى باشند, هر که کسالت ورزد حقـى را نپـردازد , و هـر که تنگـدل شـود بـر حق شکیبـا نبود.
13ـ بدترین حسرت در روز قیامت
ان اشـد النـاس حسـره یـوم القیمه عبـد وصف عدلا ثـم خالفه الـى غیـره.(13) پر حسرت ترین مردم در روز قیامت,بنده اى است که عدلى را وصف کند و خودش خلاف آن را عمل کند.
14ـ نتایج صله رحم صله
صله الارحام تزکى الاعمـال و تنمـى الامـوال و تـدفع البلوى و تیسـر الحساب و تنسى فى الاجل.(14)
صله ارحام, اعمال را پاکیزه گرداند و امـوال را بیفزاید و بلا را بگرداند و حسـاب را آسـان کنـد و اجل را به تـاخیـر اندازد.
15ـ نیکو گفتارى با دیگران
قـولـوا للناس احسـن مـا تحبـون ان یقـال لکـم.(15)
به مـردم بگـوییـد بهتر از آن چیزى که خـواهیـد به شمـا بگـوینـد.
16ـ هدیه الهى
ان الله یتعهد عبده المومن بالبلاء کما یتعهد الغائب اهله بـالهدیه و یحمیه عن الدنیا کما یحمى الطبیب المریض.(16)
همانا خـداوند بنده مومنش را با بلا مورد لطف قرار دهد, چنان که سفر کرده اى بـراى خانـواده خـود هدیه بفرستـد, و او را از دنیا پرهیز دهـد, چنان که طبیب مریض را پرهیز دهد.
17ـ راستگویى و اداى امانت
علیکم بالورع و الاجتهاد و صدق الحدیث و اداء الامانه الى من ائتمنکـم علیها بـرا کان او فاجـرا, فلـو ان قاتل على بـن ابى طالب علیه السلام ائتمننـى علـى امانه لادیتها الیه.(17)
بر شما باد پارسایى و کوشش وراستگویى و پرداخت امانت به کسى که شمارا امین بر آن دانسته, نیک باشد یا بد.و اگر قاتل على بـن ابیطالب (ع) به مـن امانتـى سپـرد , هـر آینه آن را به او بـر خـواهـم گـرداند.
18ـ تعریف غیبت و بهتان
مـن الغیبه ان تقول فى اخیک ما ستره الله علیه , وان البهتان ان تقـول فـى اخیک ما لیس فیه.(18)
غیبت آن است که درباره برادرت چیزى را بگویى که خداوند بر او پوشیده و مستور داشته است . و بهتـان آن است که عیبـى را که در بـرادرت نیست به او ببندى.
19ـ دشنام گو , مبغوض خداست
ان الله یبغض الفاحش المتفحش.(19)
خـداونـد, دشنـام گـوى بـىآبـرو را دشمن دارد.
20ـ نشانه هاى تواضع
التـواضع الرضا بالمجلس دون شرفه, و ان تسلم على من لقیت و ان تترک المراء و ان کنت محقا.(20)
تواضع و فروتنى آن است که(آدمى) به نشستن در آنجا که شانش نیست راضى باشد, و ایـن که به هـر کـس رسیـدى سلام کنـى, و جـدال را وانهى گـرچه بـر حق باشـى.
21ـ پاکدامنی, بهترین عبادت
افضل العباده عفه البطن و الفرج.(21)
بالاترین عبادت, عفت شکم و شهوت است.
22ـ نشانه شیعه واقعى
مـا شیعتنـا الا مـن اتقـى الله و اطـاعه.(22)
شیعه مـا نیست مگـر آن که تقـواى الهى داشته بـاشـد و خدا را فـرمان بـرد.
23ـ ریشه گناه , نشناختن خداست
ما عرف الله من عصاه .(23)
خدا را نشناخته آن که نافرمانى اش کند.
24ـ عقل, بهترین مخلوق الهى
لما خلق الله العقل استنطقه ثـم قال له: اقبل فاقبل. ثم قال له ادبر فادبر ثـم قال: و عزتى و جلالى ما خلقت خلقا هو احب الى منک و لا اکملتک الا فیمـن احب امـا انى ایـاک آمر و ایاک انهى و ایاک اعاقب و ایاک اثیب.(24)
چـون خداوند, عقل را آفرید از او بازپرسى کرد ,به او گفت: پیش آى! پیش آمد گفت: بازگرد. بازگشت. فرمـود: به عزت و جلالـم سـوگند , مخلـوقى راکه از او به پیشـم محبـوبتر باشد نیافریدم. و تـو را تنهابه کسانى که دوستشان دارم به طور کـامل دادم همـانـا امـر و نهى وکیفـر و پـاداشـم متـوجه توست.
25ـ بر اساس عقل
انما یداق الله العباد فى الحساب یوم القیمه على قدر ما آتاهم مـن العقـول فى الدنیا(25)
خـداوند در روز قیامت در حساب بندگانش, به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است, دقت و باریک بینى مى کند.
26ـ مزد معلم و متعلم
ان الذى یعلم العلم منکم له اجر مثل اجر المتعلم و له الفضل علیه, فتعلموا العلـم مـن حمله العلـم و علمـوه اخـوانکـم کمـا علمکمـوه العلماء. (26)
آن که از شما به دیگرى علم آموزد مزد او به مقدار مزد دانشجوست و از او هم بیشتر. از دانشمندان دانـش فراگیرید و آن را به برادران دینى خـود بیاموزید , چنان که دانشمندان به شما آموختند.
27ـ گناه فتوا دهنده بى دانش
مـن افتى الناس بغیر علم و لاهدى لعنته ملائکه الرحمه و ملائکه العذاب و لحقه وزر من عمل بفتیاه.(27)
هرکه بدون علم و هدایت به مردم فتوا دهد,فرشتگان رحمت و فرشتگان عذب او را لعنت کننـد وگنـاه آن که به فتـوایـش عمل کنـد دامنگیـرش شود.
28ـ عالمان دوزخى
من طلب العلم لیباهى به العلماء او یمارى به السفهاء او یصرف به وجوه الناس الیه فلیتبـوا مقعده مـن النـار ان الرئاسه لاتصلح الا لاهلها. (28)
هرکه علم و دانش را جـوید براى آن که بر علماء ببالد یا با سفهاء بستیزد یا مردم را متـوجه خود کند, باید آتـش دوزخ را جاى نشستـن خود گیرد; همانا ریاست جز براى اهلش شایسته نیست.
29ـ سرنگونان جهنمى
فـى قول الله عزوجل (( فکبکبـوا فیها هم و الغاون)) قال: هم قوم وصفوا عدلا بالسنتهم ثم خالفوه الى غیره.(29)
دربـاره آیه شـریفه (( فکبکبـوا فیها هـم و الغاون)) (30)
یعنـى: ((اینها و گمـراهـان در دوزخ سـرنگـون گـردنـد)) . فـرمـود: ایشان گـروهـى باشند که عدالت را به زبان بستایند, اما در عمل با آن مخالفت ورزند.
30ـ غیر خدا را تکیه گاه نگیرید
لاتتخذوا من دون الله ولـیجه فلا تکونوا مـومنین فان کل سبب و نسب و قرابه و ولیجه و بـدعه وشبهه منقطع الا مـا اثبته القران.(31)
غیر خدا را براى خود تکیه گاه و محرم راز مگیرید که در آن صورت مومن نیستید زیرا هر وسیله و پیـوند وخـویشى ومحرم راز و هر گـونه بدعت و شبهتى, نزد خدا, بریـده و بـى اثر است جز آنچه را که قرآن , اثابت کرده است. (و آن ایمان و عمل صالح است.)
31ـ نشانه هاى فقیه پارسا
ان الفــقیه حـق الفقیه الزاهـد فـى الـدنیـا , الـراغب فـى الاخـره المتمسک بسنه النبى(ص).(32)
فقیه حقیقـى, زاهد در دنیا , مایل بـه آخـــرت و چنــگ زننده بــه سنــت پیامبر اکرم (ص) است.
32ـ شوخى بدون فحش
ان الله عزوجل یحب الملاعب فـى الجمـاعه بلا رفث.(33)
خداى عزوجل آن کـس را که میان جمعى شوخى وخوشمزگى کند دوست دارد, در صورتى که فحشى در میان نباشد.
33ـ عذاب زود رس سه خصلت
ثلاث خصـال لایمـوت صـاحبهن ابـدا حتـى یـرى وبـالهن : البغى, وقطیعه الـرحـم و الیمیـن الکـاذبه یبــارز الله بها.(34)
سه خصلت است که مـرتکبشـان نمیـرد تـا وبـالشـان را بینـد: ستمکـارى و از خـویشـان بـریـدن و قسـم دروغ که نبـرد بـا خـداست.
34ـ مطلوب خدا
مـا مـن شـىء افضل عنـد الله عزوجل مـن ان یسـال و یطلب ممـا عنــده. (35) چیزى نزد خـداونـد عزوجل بهتر از این نیست که از او درخواست شود و از آنچه نزد اوست خواسته شود.
35ـ پافشارى در دعا
و الله لا یلح عبد مـومـن علـى الله عزوجل فـى حاجته الا قضـاهـا له.(36) به خدا سوگند هیچ بنده اى در دعا پافشارى و اصرار به درگاه خداى عزوجل نکند جز این که حاجتش را برآورد.
36ـ دعا کردن در سحر
ان الله عزوجل یحب من عباده المومنین کل عبد دعاء فعلیکم بالدعاء فى السحر الى طلوع الشمـس فانها ساعه تفتح فیها ابـواب السماء , و تقسـم فیها الارزاق , و تقضى فیها الحوائج العظام.(37)
همانا خداوند عزوجل از میان بندگان مومنش آن بنده اى را دوست دارد که بسیار دعا کند, پـس بر شما باد دعا در هنگام سحر تا طلوع آفتاب , زیرا آن ساعتى است که درهاى آسمان در آن هنگام باز گـردد و روزیها در آن تقسیـم گـردد و حاجتهاى بزرگ برآورده شود.
37ـ دعا براى دیگران
اوشک دعـوه و اسـرع اجـابه دعاء المـرء لاخیه بظهر الغیب . (38)
دعایـى که بیشتر امیـد اجابت آن مـى رود و زودتـر به اجابت مى رسد, دعا براى برادر دینى است در پشت سر او.
38ـ چشمهایى که نمى گریند
کل عیـن بـاکیه یـوم القیامه غیر ثلاث: عیـن سهرت فـــى سبیل الله و عیـن فـاضت مـن خشیه الله, و عیـن غضت عن محــارم الله.(39)
هـر چشمـى روز قیـامت گـریـان است , جز سه چشــم:
1ـ چشمـى که در راه خـدا شب را بیـدار بـاشـد,
2ـ چشمى که از ترس خدا گرایان شود,
3ـ و چشمى که از محرمات الهى بسته شود.
39ـ حریص همچون کرم ابریشم
مثل الحـریص علـى الـدنیا مثل دوده القز, کلما ازدادت مـن القز علـى نفسها لفـا کـان ابعد لها مـن الخـروج حتـى تمـوت غما.(40)
شخص حـریص به دنیا , مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشـم بر خـود مى پیچـد راه بیرون شـدنـش دورتر و بسته تر مـى گردد, تا ایـن که از غم و اندوه بمیرد.
40ـ دو رویى و دوزبانى
بئس العبد عبد یکـون ذاوجهین و ذالسانین, یطرى اخاه شاهـدا و یاکله غائبا, ان اعطى حسده و ان ابتلى خذله.(41)
بـد بنده اى است آن بنده اى که دو رو و دو زبان باشد, در حضـور برادرش او را ستایـش کند, ودر پشت سـر, او را بخـورد! اگر دارا شـود بر او حسـد بـرد و اگر گرفتار شود, دست از یارى او بردارد.
1ـ نافرجام و خوش انجام
فلرب حریص على امر من امور الدنیا قد ناله,فلما ناله کان علیه و بالا و شقى به و لـرب کـاره لامـر مـن امـور الاخـره قـد ناله فسعدبه.(1)
چه بسا حـریصـى بـر امـرى از امـور دنیا دست یافته و چـون بدان رسیده باعث نافرجامى و بدبختـى او گردیده است, و چه بسا کسـى که براى امرى از امـور آخرت کـراهت داشته و بـدان رسیـده , ولى به وسیله آن سعادتمنـد گـردیـده است.
2ـ بهترین فضیلت و برترین جهاد
لا فضیله کـالجهاد, و لاجهاد کمجـاهــده الهوى.(2)
فضیلتـى چـون جهاد نیست , و جهادى چـون مبـارزه بـا هـواى نفـس نیست.
3ـ استقامت بزرگ
اوصیک بخمـس: ان ظلمت فلا تظلـم و ان خـانـوک فلا تخـن و ان کذبت فلا تغضب, و ان مدحت فلا تفرح و ان ذممت فلاتجزع.(3)
تو را به پنج چیز سفارش مى کنم:
1 ـ اگر مورد ستم واقع شدى ستم مکن,
2 ـ اگر به تو خیانت کردند, خیانت مکن,
3 ـ اگر تکذیبت کردند, خشمگین مشو,
4 ـ اگر مدحت کنند, شاد مشو,
5 ـ و اگر نکوهشت کنند بیتابى مکن.
4ـ پذیرش سخن پاک
خذوا الکلمه الطیبه ممـن قـالها و ان لم یعمل بها.(4)
سخن طیب و پاکیزه را از هر که گفت بگیرد, اگر چه او خود , بدان عمل نکند .
5 ـ زیبایى حلم با علم
ما شیب شىء بشىء احسن من حلم بعلم.(5)
چیزى بـا چیزى نیـامیزد که بهتـر از حلـم بـا علـم بـاشد.
6ـ کمال جامع انسانى
الکمال کل الکمال التفقه فى الدین و الصبر على النائبه و تقدیر المعیشه.(6) همه کمال در سه چیز است:
1ـ فهم عمیق در دین,
2ـ صبر بر مصیبت و ناگوارى,
3ـ و اندازه گیرى خرج زندگانى.
7ـ سه خصلت نیکو
ثلاثه من مکارم الدنیا و الاخره: ان تعفو عمـن ظلمک و تصـل مـن قطعک , و تحلم اذا جهل علیک.(7)
سه چیز از مکارم دنیا و آخرت است:
1ـ گذشت کنـى از کسـى که به تـو ستـم کـرده است,
2ـ بپیوندى به کسى که از تو بریده است,
3ـ و بـردبـارى ورزى در وقتـى که بـا تـو به نـادانى برخـورد شود.
8 ـ اصرار در دعا
ان الله کره الحاح الناس بعضهم على بـعـض فـى الـمساله و احـب ذلـک لـنفسه, ان الله جل ذکـره یحب ان یسـال و یطلب مـا عنـده,(8)
خـدا را بـد آید که مردم در خواهش از یکدیگر اصرار ورزند, ولى اصرار را در سوال از خـودش دوست دارد, همانا خداوند ـ که یادش بزرگ است ـ دوست دارد که از او سوال شود و آنچه نزد اوست طلب گردد.
9ـ فضیلت عالم بر عابد
عالـم ینتفع بعلمه افضل مـن سبعیـن الف عابـد.(9)
دانشمنـدى که از علمـش استفـاده شـود, از هفتاد هزار عابـد بهتر است.
10ـ دو خصلت عالم
لایکون العبـد عالما حتـى لایکـون حاسـدا لمـن فوقه و لا محقرا لمن دونه.(10) هیچ بنده اى عالـم نباشد تا ایـن که به بالا دست خود حسد نبرد و زیر دست خود را خوار نشمارد.
11ـ سه پاداش
من صدق لسانه زکا عمله, و من حسنت نیته زید فى رزقه, و من حسن بـره باهلـه زید فى عمره.(11)
هر که زبانش راست است کردارش پاک است, و هر که خوش نیت است روزىاش فزون است, و هـر که بـا اهلـش نیکـى مـى کنـد به عمـرش افزوده شـود.
12ـ پرهیز از کسالت
ایاک و الکسل و الضجـر فـانهما مفتـاح کل شر, من کسل لم یـود حقا و مـن ضجر لم یصبر على حق.(12)
از کسالت و تنگـدلى بپرهیز که این دو کلید هر بدى باشند, هر که کسالت ورزد حقـى را نپـردازد , و هـر که تنگـدل شـود بـر حق شکیبـا نبود.
13ـ بدترین حسرت در روز قیامت
ان اشـد النـاس حسـره یـوم القیمه عبـد وصف عدلا ثـم خالفه الـى غیـره.(13) پر حسرت ترین مردم در روز قیامت,بنده اى است که عدلى را وصف کند و خودش خلاف آن را عمل کند.
14ـ نتایج صله رحم صله
صله الارحام تزکى الاعمـال و تنمـى الامـوال و تـدفع البلوى و تیسـر الحساب و تنسى فى الاجل.(14)
صله ارحام, اعمال را پاکیزه گرداند و امـوال را بیفزاید و بلا را بگرداند و حسـاب را آسـان کنـد و اجل را به تـاخیـر اندازد.
15ـ نیکو گفتارى با دیگران
قـولـوا للناس احسـن مـا تحبـون ان یقـال لکـم.(15)
به مـردم بگـوییـد بهتر از آن چیزى که خـواهیـد به شمـا بگـوینـد.
16ـ هدیه الهى
ان الله یتعهد عبده المومن بالبلاء کما یتعهد الغائب اهله بـالهدیه و یحمیه عن الدنیا کما یحمى الطبیب المریض.(16)
همانا خـداوند بنده مومنش را با بلا مورد لطف قرار دهد, چنان که سفر کرده اى بـراى خانـواده خـود هدیه بفرستـد, و او را از دنیا پرهیز دهـد, چنان که طبیب مریض را پرهیز دهد.
17ـ راستگویى و اداى امانت
علیکم بالورع و الاجتهاد و صدق الحدیث و اداء الامانه الى من ائتمنکـم علیها بـرا کان او فاجـرا, فلـو ان قاتل على بـن ابى طالب علیه السلام ائتمننـى علـى امانه لادیتها الیه.(17)
بر شما باد پارسایى و کوشش وراستگویى و پرداخت امانت به کسى که شمارا امین بر آن دانسته, نیک باشد یا بد.و اگر قاتل على بـن ابیطالب (ع) به مـن امانتـى سپـرد , هـر آینه آن را به او بـر خـواهـم گـرداند.
18ـ تعریف غیبت و بهتان
مـن الغیبه ان تقول فى اخیک ما ستره الله علیه , وان البهتان ان تقـول فـى اخیک ما لیس فیه.(18)
غیبت آن است که درباره برادرت چیزى را بگویى که خداوند بر او پوشیده و مستور داشته است . و بهتـان آن است که عیبـى را که در بـرادرت نیست به او ببندى.
19ـ دشنام گو , مبغوض خداست
ان الله یبغض الفاحش المتفحش.(19)
خـداونـد, دشنـام گـوى بـىآبـرو را دشمن دارد.
20ـ نشانه هاى تواضع
التـواضع الرضا بالمجلس دون شرفه, و ان تسلم على من لقیت و ان تترک المراء و ان کنت محقا.(20)
تواضع و فروتنى آن است که(آدمى) به نشستن در آنجا که شانش نیست راضى باشد, و ایـن که به هـر کـس رسیـدى سلام کنـى, و جـدال را وانهى گـرچه بـر حق باشـى.
21ـ پاکدامنی, بهترین عبادت
افضل العباده عفه البطن و الفرج.(21)
بالاترین عبادت, عفت شکم و شهوت است.
22ـ نشانه شیعه واقعى
مـا شیعتنـا الا مـن اتقـى الله و اطـاعه.(22)
شیعه مـا نیست مگـر آن که تقـواى الهى داشته بـاشـد و خدا را فـرمان بـرد.
23ـ ریشه گناه , نشناختن خداست
ما عرف الله من عصاه .(23)
خدا را نشناخته آن که نافرمانى اش کند.
24ـ عقل, بهترین مخلوق الهى
لما خلق الله العقل استنطقه ثـم قال له: اقبل فاقبل. ثم قال له ادبر فادبر ثـم قال: و عزتى و جلالى ما خلقت خلقا هو احب الى منک و لا اکملتک الا فیمـن احب امـا انى ایـاک آمر و ایاک انهى و ایاک اعاقب و ایاک اثیب.(24)
چـون خداوند, عقل را آفرید از او بازپرسى کرد ,به او گفت: پیش آى! پیش آمد گفت: بازگرد. بازگشت. فرمـود: به عزت و جلالـم سـوگند , مخلـوقى راکه از او به پیشـم محبـوبتر باشد نیافریدم. و تـو را تنهابه کسانى که دوستشان دارم به طور کـامل دادم همـانـا امـر و نهى وکیفـر و پـاداشـم متـوجه توست.
25ـ بر اساس عقل
انما یداق الله العباد فى الحساب یوم القیمه على قدر ما آتاهم مـن العقـول فى الدنیا(25)
خـداوند در روز قیامت در حساب بندگانش, به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است, دقت و باریک بینى مى کند.
26ـ مزد معلم و متعلم
ان الذى یعلم العلم منکم له اجر مثل اجر المتعلم و له الفضل علیه, فتعلموا العلـم مـن حمله العلـم و علمـوه اخـوانکـم کمـا علمکمـوه العلماء. (26)
آن که از شما به دیگرى علم آموزد مزد او به مقدار مزد دانشجوست و از او هم بیشتر. از دانشمندان دانـش فراگیرید و آن را به برادران دینى خـود بیاموزید , چنان که دانشمندان به شما آموختند.
27ـ گناه فتوا دهنده بى دانش
مـن افتى الناس بغیر علم و لاهدى لعنته ملائکه الرحمه و ملائکه العذاب و لحقه وزر من عمل بفتیاه.(27)
هرکه بدون علم و هدایت به مردم فتوا دهد,فرشتگان رحمت و فرشتگان عذب او را لعنت کننـد وگنـاه آن که به فتـوایـش عمل کنـد دامنگیـرش شود.
28ـ عالمان دوزخى
من طلب العلم لیباهى به العلماء او یمارى به السفهاء او یصرف به وجوه الناس الیه فلیتبـوا مقعده مـن النـار ان الرئاسه لاتصلح الا لاهلها. (28)
هرکه علم و دانش را جـوید براى آن که بر علماء ببالد یا با سفهاء بستیزد یا مردم را متـوجه خود کند, باید آتـش دوزخ را جاى نشستـن خود گیرد; همانا ریاست جز براى اهلش شایسته نیست.
29ـ سرنگونان جهنمى
فـى قول الله عزوجل (( فکبکبـوا فیها هم و الغاون)) قال: هم قوم وصفوا عدلا بالسنتهم ثم خالفوه الى غیره.(29)
دربـاره آیه شـریفه (( فکبکبـوا فیها هـم و الغاون)) (30)
یعنـى: ((اینها و گمـراهـان در دوزخ سـرنگـون گـردنـد)) . فـرمـود: ایشان گـروهـى باشند که عدالت را به زبان بستایند, اما در عمل با آن مخالفت ورزند.
30ـ غیر خدا را تکیه گاه نگیرید
لاتتخذوا من دون الله ولـیجه فلا تکونوا مـومنین فان کل سبب و نسب و قرابه و ولیجه و بـدعه وشبهه منقطع الا مـا اثبته القران.(31)
غیر خدا را براى خود تکیه گاه و محرم راز مگیرید که در آن صورت مومن نیستید زیرا هر وسیله و پیـوند وخـویشى ومحرم راز و هر گـونه بدعت و شبهتى, نزد خدا, بریـده و بـى اثر است جز آنچه را که قرآن , اثابت کرده است. (و آن ایمان و عمل صالح است.)
31ـ نشانه هاى فقیه پارسا
ان الفــقیه حـق الفقیه الزاهـد فـى الـدنیـا , الـراغب فـى الاخـره المتمسک بسنه النبى(ص).(32)
فقیه حقیقـى, زاهد در دنیا , مایل بـه آخـــرت و چنــگ زننده بــه سنــت پیامبر اکرم (ص) است.
32ـ شوخى بدون فحش
ان الله عزوجل یحب الملاعب فـى الجمـاعه بلا رفث.(33)
خداى عزوجل آن کـس را که میان جمعى شوخى وخوشمزگى کند دوست دارد, در صورتى که فحشى در میان نباشد.
33ـ عذاب زود رس سه خصلت
ثلاث خصـال لایمـوت صـاحبهن ابـدا حتـى یـرى وبـالهن : البغى, وقطیعه الـرحـم و الیمیـن الکـاذبه یبــارز الله بها.(34)
سه خصلت است که مـرتکبشـان نمیـرد تـا وبـالشـان را بینـد: ستمکـارى و از خـویشـان بـریـدن و قسـم دروغ که نبـرد بـا خـداست.
34ـ مطلوب خدا
مـا مـن شـىء افضل عنـد الله عزوجل مـن ان یسـال و یطلب ممـا عنــده. (35) چیزى نزد خـداونـد عزوجل بهتر از این نیست که از او درخواست شود و از آنچه نزد اوست خواسته شود.
35ـ پافشارى در دعا
و الله لا یلح عبد مـومـن علـى الله عزوجل فـى حاجته الا قضـاهـا له.(36) به خدا سوگند هیچ بنده اى در دعا پافشارى و اصرار به درگاه خداى عزوجل نکند جز این که حاجتش را برآورد.
36ـ دعا کردن در سحر
ان الله عزوجل یحب من عباده المومنین کل عبد دعاء فعلیکم بالدعاء فى السحر الى طلوع الشمـس فانها ساعه تفتح فیها ابـواب السماء , و تقسـم فیها الارزاق , و تقضى فیها الحوائج العظام.(37)
همانا خداوند عزوجل از میان بندگان مومنش آن بنده اى را دوست دارد که بسیار دعا کند, پـس بر شما باد دعا در هنگام سحر تا طلوع آفتاب , زیرا آن ساعتى است که درهاى آسمان در آن هنگام باز گـردد و روزیها در آن تقسیـم گـردد و حاجتهاى بزرگ برآورده شود.
37ـ دعا براى دیگران
اوشک دعـوه و اسـرع اجـابه دعاء المـرء لاخیه بظهر الغیب . (38)
دعایـى که بیشتر امیـد اجابت آن مـى رود و زودتـر به اجابت مى رسد, دعا براى برادر دینى است در پشت سر او.
38ـ چشمهایى که نمى گریند
کل عیـن بـاکیه یـوم القیامه غیر ثلاث: عیـن سهرت فـــى سبیل الله و عیـن فـاضت مـن خشیه الله, و عیـن غضت عن محــارم الله.(39)
هـر چشمـى روز قیـامت گـریـان است , جز سه چشــم:
1ـ چشمـى که در راه خـدا شب را بیـدار بـاشـد,
2ـ چشمى که از ترس خدا گرایان شود,
3ـ و چشمى که از محرمات الهى بسته شود.
39ـ حریص همچون کرم ابریشم
مثل الحـریص علـى الـدنیا مثل دوده القز, کلما ازدادت مـن القز علـى نفسها لفـا کـان ابعد لها مـن الخـروج حتـى تمـوت غما.(40)
شخص حـریص به دنیا , مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشـم بر خـود مى پیچـد راه بیرون شـدنـش دورتر و بسته تر مـى گردد, تا ایـن که از غم و اندوه بمیرد.
40ـ دو رویى و دوزبانى
بئس العبد عبد یکـون ذاوجهین و ذالسانین, یطرى اخاه شاهـدا و یاکله غائبا, ان اعطى حسده و ان ابتلى خذله.(41)
بـد بنده اى است آن بنده اى که دو رو و دو زبان باشد, در حضـور برادرش او را ستایـش کند, ودر پشت سـر, او را بخـورد! اگر دارا شـود بر او حسـد بـرد و اگر گرفتار شود, دست از یارى او بردارد.
ماه صفر دومین ماه قمری پس از محرم است و از آن رو که مردم دوران جاهلیت در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماه های حرام بود - از جنگ دست می کشیدند و با فرا رسیدن ماه صفر به جنگ روی می آوردند و خانه ها خالی می ماند به آن صفر می گفتند.

در چرایی منحوس بودن ماه صفر دلایلی از جمله رحلت پیامبر اکرم(ص)، شهادت امام حسن (ع) و امام رضا (ع) در این ماه را ذکر می کنند. همچنین ابتدای ماه صفر با ورود کاروان اسرا به شهر شام مصادف است،آغاز جنگ صفین نیز در نخستین روز صفر بوده است.
حجت الاسلام ?سیدعلیمراد کاظمی? از کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در این باره می گوید: در برخی از روایات اسلامی آمده است که مسلمانان از انجام کارهای مهم در ماه صفر، پرهیز و برای دفع آفات و بلایای این ماه بسیار صدقه دهند.
وی به وفات پیامبر اکرم (ص) در ماه صفر اشاره کرد و گفت: به همین دلیل مسلمانان از این ماه به عنوان ماهی نحس و بدیمن یاد می کنند، چرا که در این ماه وحی قطع می شود.
وی یادآورشد که حضرت علی (ع) در این مورد فرموده است: با رحلت پیامبر (ص) چیزی قطع شد که با فوت هیچ احدی قطع نشد.
حجت الاسلام و المسلمین ?محسن جنتی منش? از کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی نیز در این باره گفت: در ماه صفر بزرگترین مصیبت وارده به امت اسلامی یعنی رحلت پیامبر اعظم (ص) رخ داده است؛ از این رو این ماه را ماه مصیبت و عزا می خوانند و شیعیان در این بسیار محزون هستند، چرا که امام صادق (ع) فرموده است: ?لیفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا? یعنی شیعیان در شادی اهل بیت، شاد و در عزای آنها غمگین هستند.
حوادث تاریخی فراوانی در ماه صفر رخ داده است که به برخی از آنها اشاره می شود:
اول صفر: وارد کردن سر مطهر امام حسین (ع) به شام، ورود اهل بیت علیهم السلام به شام ، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام (به روایتی)، آغاز جنگ صفین (بنا بر روایتی)
دوم صفر : مجلس یزید لعنت الله علیه بنا بر نقلی، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام (به روایت دیگر)
سوم صفر : ولادت حضرت امام محمد باقر (ع) به سال 57 هجری قمری به روایتی.
پنجم صفر : شهادت حضرت رقیه (س) در سال 61 هجری.
هفتم صفر:ولادت امام موسی کاظم (ع) به سال 128 هجری،شهادت امام حسن مجتبی (ع)
هشتم صفر : وفات حضرت سلمان فارسی (سلمان محمدی) رضی الله عنه در سال 35 هجری قمری
نهم صفر : شهادت عمار یاسر رضی الله عنه در جنگ صفین 37 هجری، شروع جنگ نهروان 38 هجری قمری.
دوازدهم صفر : وفات هارون برادر حضرت موسی (ع)
سیزدهم صفر : اختیار حکمین در صفین و حیله عمروعاص.
چهاردهم صفر : شهادت محمدبن ابوبکر به دست عمروعاص (بنابر روایتی)
هجدهم صفر : شهادت اویس قرنی در جنگ صفین 37 هجری قمری.
بیستم صفر : اربعین حسینی.
بیست و دوم صفر : صدور توقیع شریف امام عصر(عج) برای مرحوم شیخ مفید اعلی الله مقامه 420 قمری.
بیست و سوم صفر : پی کردن ناقه حضرت صالح نبی (ع) توسط قومش - گرفتار شدن حضرت یونس علیه السلام در شکم ماهی.
بیست و چهارم صفر : شدت یافتن بیماری حضرت رسول اکرم (ص)
بیست و پنجم صفر : شانه گوسفند و دوات طلبیدن پیامبر اعظم (ص) برای نوشتن وصیت نامه و منع عمر از این کار.
بیست و ششم صفر: دستور پیامبر اکرم (ص) به لشکر اسامه جهت آماده شدن در جنگ با رومیان ( بنابر نقل واقدی 11 هجری) ، سالروز انقراض حکومت امویان.
بیست و هشتم صفر: رحلت جانسوز رحمت للعالمین پیامبر اکرم (ص) در روز دوشنبه 28 صفر سال 11 هجری قمری - شهادت مظلومانه سبط اکبر امام مجتبی (ع) در سال 50 قمری.
سی ام صفر : شهادت امام رضا (ع) به سال 203 هجری قمری
* اعمال ماه صفر
بدان که این ماه معروف به نحوست است و برای رفع نحوست هیچ چیز بهتر از تصدق و ادعیه و استعاذات وارده نیست و اگر کسی خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه در هر روز ده مرتبه بخواند چنانکه محدث فیض و غیره فرموده: ? یا شدید القوی و یا شدید المحال یا عزیز یا عزیز ذلت یعظمتک جمیع خلقک فاکفنی شر خلقک یا محسن یا مجمل یا منعم یا مفضل یا لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننحی المومنین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین.
?ای سخت نیرو، و ای سختگیر! ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز! خوارند از بزرگیات همه خلقت. پس کفایت کن از من شر خلق خودت را، ای احسان بخش! ای نیکوکار! ای نعمت بخش! ای عطا ده! ای که معبودی جز تو نیست! منزهی تو! به راستی من از ظالمانم. اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غم و همچنین نجات دهیم مومنان را، و رحمت کند خدا بر محمد و آل پاک و پاکیزهاش!?
سید بن طاوس از کتب اصحابنا الامامیه نقل کرده که مستحب است در این روز دو رکعت نماز در رکعت اول حمد و انا فتحنا و در دوم حمد و توحید بخواند و بعد از سلام صد مرتبه صلوات بفرستد و صد مرتبه بگوید:اللهم العن آل ابی سفیان و صد مرتبه استغفار کند پس حاجت خود را بخواهد.
درباره اعمال مستحبی که در ماه صفر ذکر شده، اهم آن ها خواندن دعا، تلاوت قرآن، اقامه نماز و روزه داری است.
چنانچه مرحوم علامه مجلسی در ?زاد المعاد? با اشاره به سه روز روزه گرفتن در هر ماه می نویسد: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.
همچنین درباره خواندن نماز دو رکعتی اول ماه نیز آمده است: در رکعت اول بعد از حمد 30 مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد 30 مرتبه سوره قدر بخواند و بعد از نماز صدقه ای در راه خدا بدهد.
* اعمال خرافی پایان ماه صفر
در برخی منابع آمده است که پیامبر اکرم(ص) درباره ماه صفر فرموده است: ?هر کس خبر تمام شدن این ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او می دهم.?
حجت الاسلام جنتی منش با اشاره به این روایت می گوید: به اعتقاد ما این روایت از سندیت متقنی برخوردار نیست و به احتمال فراوان در مورد ابوذر غفاری بیان شده است، اما عده ای این روایت را دال بر این گرفته اند که بشارت دادن پیامبر به اتمام ماه صفر، ثواب و پاداش دارد.
وی ادامه می دهد: نفس این کار اشکالی ندارد، اما متاسفانه در بسیاری از موارد این اعمال با خرافات مخلوط شده و به مواردی انحرافی در دین تبدیل می شوند. یکی از معروف ترین رسومی که در زمان حاضر نیز از طریق عوام انجام می شود، ?دق الباب کردن هفت مسجد? و خطاب قرار دادن پیامبر مبنی بر اتمام ماه صفر است.
این کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی با تاکید بر اینکه دق الباب کردن مساجد ، سند تاریخی ندارد و از سیره بزرگان و علما نبوده است،ادامه داد: اگر عملی در دین وارد نشده باشد و با عنوان دین انجام شود، علاوه بر اینکه ثوابی ندارد، بلکه گناه نیز محسوب می شود، چرا که بدعت در دین نهی شده است.
حجت الاسلام کاظمی نیز درباره برخی سنت های رایج شده در سال های اخیر از جمله دق الباب کردن هفت مسجد و روشن کردن شمع پشت در هفت مسجد می گوید: این موارد، پیشینه روایی ندارد و بیشتر آداب و رسومی قومی و بومی است. به عنوان مثال در برخی مناطق استان بوشهر دیده ام که مردم به نشانه پایان نحسی ماه صفر، قلیان می شکنند!
وی در پاسخ به این پرسش که آیا آداب خاصی برای خروج از ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول در روایات اسلامی ذکر شده است یا خیر، گفت: در مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی آداب خاصی برای این امر ذکر نشده و تنها به ذکر اعمال شب اول ماه بسنده شده است. البته در برخی روایات، اقامه نماز شکر به شکرانه اقامه دو ماه عزاداری و عبادت توصیه شده است.