اقا دلم امروز خیلی گرفته بغض گلومو گرفته
اقا من کربلا نیومدم تا حالا دوست دارم بیا حرمت بشیم های های گریه کنم انقدر گریه کنم تا ارومشم ولی انقدر گناه کردم که رو سیاهم چه جوری بیا م حرمت اقا تو خیلی مهربونی امیدوارم منو ببخشی و بطلبی بیام پابوست
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: یقبر ابنى بأرض یقال لها کربلا هى البقعة التى کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فى الطوفان.
پیامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مىشود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنان که خدا یاران مومن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد .
ظهر عاشورا تموم کاینات
خیره میشن به زمین کربلا
انگاری آسمونا حلقه میشن
برا سرخی نگین کربلا
سر سرگردونیاَن حسینیا
هر جا نیزه باشه، گردن میکشن
نمیشِه ظلمو تحمل بکنن
مگه روزی که همه شهید بشن
تا دمی که وارث خون حسین
مث ماه از ابر غیبت در بیاد
میسوزن تو دل ظلمت، مث شمع
تا که شب بشکنه و سحر بیاد
شیعه اونیه که تا جونی داره
موندة قلدر و یاغی نمیشه
مرگه زندگی با ذلت برا ما
اینه حرف کربلا تا همیشه
تو دل هر ذرهای یه رودخونهاس
که یزیدیا جلو اون وایسادن
ماها چون دور حسین خیمه زدیم
نمیخوان به بچههامون آب بِدن
مرگه زندگی با ذلت برا ما
اینو حنجرای خونی میخونن
رمز سقاهامون، اسم عباسه
اونا که فراتُ بستن بدونن
بـر آستـان عبـاس نهـم سـر ارادت به نـام یا ابالفضـل لبـم نمـوده عـادت
به بام قلب و جانـم نشسته با رشادت به مهـر سینه سوزم زبان دهد شهـادت
به دام دل اسیـرم به روی ماه عبـاس دلم به سینـه لـرزد به یک نگـاه عباس
خـدا کنـد کنم طی، همیشه راه عباس بـر آستـان عبـاس نهـم سـر ارادت
شمیـم عطـر نابش همیشه دل نواز است در کرامتـش بر قلـوب شیعـه بـاز است
گره گشا به لطف دو دست چاره ساز است به فضـل حـق نصیبـم پرنده ی سیادت
کتاب عشـق مصوّر به بازوی جـدا شد وفـای او بنـازم که اسـوه ی وفـا شد
امیــر جــاودان قیــام نیـنـــوا شـد ز نام او برم فیض چو فیض صدعبادت
نمـوده عشق عبـاس درون سینه منزل نسیـم یا ابالفضـل وزد به خانـه ی دل
میـان بحر ماتـم رسانـدم به سـاحـل ز جـام او بنـوشم مِی خوش سعـادت
نشانده نام عبـاس به دشت دل طراوت گرفتـه کام جانـم به لطـف او حـلاوت
سرای دل مصفّاست به یمن این سخاوت به عشـق یا ابالفضل دلم نموده عادت
به هیبـت و صلابت نشستـه در دل مـا محبـت ابالفضل سـرشتـه با گـل مـا
همـآره با کرامـت گشـوده مشکـل مـا برای سـروری این عنایت است زیادت