عوامل و چگونگی فرار شاه
با اوج گیری مبارزات انقلابی مردم ایران، و پس از آنکه تمامی سیاستهای محمدرضا پهلوی برای آرام کردن مردم خشمگین به شکست انجامید، شاه شاپور بختیار که از چهره های شناخته شده جبهه ملی بود، به نخست وزیری برگزید، اما این اقدام شاه هم فایده نداشت و کارنامه خاندان پهلوی چنان سیاه بود که مردم تنها به سرنگونی آن رضایت می دادند. شاه که سالها تحت حمایت اربابان آمریکایی خویش و با تکیه بر اریکه سلطنت، کشور را تحت سلطه گرفته و عرصه ترکتازی و غارتگریهای خود قرار داده بود، سرانجام فرار را بر قرار ترجیح داد و مجبور به ترک ایران شد.
پادشاهی و سلطنت به عنوان موهبتی الهی و از طریق ارث تحت حمایت های امپراطوری انگلیس به وی تفویض شده بود. وی طی سالهای سلطنت خود، از هیچ گونه جنایتی دریغ نکرد و ضمن ترویج فساد و ایجاد رعب و وحشت، دلاور مردان بسیاری را در زندانها تحت شکنجه قرار داده و یا به شهادت رسانید.
تبعیض و شکافهای طبقاتی به اوج رسیده بود و دیکتاتور با توسل به حربههای گوناگون تلاش میکرد تا ملت آگاه و شجاع ایران را در خوابی خرگوشی فرو برد.
مورخان معتقدند شکلگیری و گسترش نهضت اسلامی و هماهنگی قیامهای مردمی به رهبری امام خمینی(ره) و برگزاری مراسم چهلمهای شهدا در شهرهای مختلف و کشتار 17 شهریور و اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت، کنترل امنیت کشور را از دست نیروهای رژیم و حتی حکومت نظامی خارج نموده و موجب شد که در زمان کوتاهی، پایههای اقتدار رژیم 2500 ساله شاهنشاهی سست شود. همین تحولات درنهایت منجر به فرار شاه در 26دی 1357 شد.
اعتصابات گسترده، مخالفت افکار عمومی با شاه، اقدامات امام خمینی و پیروانش علیه رژیم، همگی باعث سردرگمی و آشفتگی شاه و دربار شده بود.
آمریکا در این زمان، در جستجوی یک مکانیسم انتقالی و پیشدستی بر انقلاب بود تا عناصر معتدل سیاسی علاقمند به آمریکا را جایگزین نیروهای مذهبی کند.