
بررسی واقعیتهای تاریخی درسیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران
امروز ، بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران میگذرد؛ انقلابی که پژواک آن، تاریخ ساز انقلاب های گوناگون در سرزمینهای دیگر است؛
انقلابی که مدعیان وراثت سدهها شاهنشاهی را از اوج تبختر به زیر آورده، تا بار دیگر، ملتی تاریخ نگار واقعیتهای عریان ثمربخش اتحاد و مقاومت در برابر نهادهای فاسد آسیبرسان باشد و از یک زاویه میتوان گفت که انقلاب، فرآیند طبیعی ساختارهای خودکامه است.
پس به تاریخ دست مییازیم تا از راه بررسی سیر واقعیتهای آمده در اسناد، به حقیقت برسیم و انقلابی را درک کنیم که به گفتهی جیمی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا، نه فقط سازمان جاسوسی آمریکا بلکه هیچ سازمان اطلاعاتی دیگر جهان نیز قادر به پیشبینی رویدادهای آن نبود.
تاریخ انقلاب اسلامی ایران به سالهای پیش برمیگردد؛ به آن زمان که شاه میخواست هرچه بیشتر مبانی خودکامگی و سلطهاش را تحکیم بخشد که با مقاومت مراجع عظام و حضرت امام خمینی و مردم مواجه گردید.
این مواجهه، با لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی و رفراندوم 6 بهمن 1341 آغاز شد و سپس به قیام 15 خرداد 1342 منجر گردید. اگر قیام مردم ایران در پانزدهم خرداد 1342 را تبلوری از پویایی نهاد فطری و هدفدار انسان مسلمان علیه خودکامگی و انقیاد بدانیم، از تابستان 1356 این پویش، رهگشای عمل صالح، در تداوم پیگیر انقلاب میشود.
خیزش مردم ایران در واقع پاسخ به تباهیهای بود که طی سالها، انسان ایرانی را در رنج فرو برده بود؛ دیوانسالاری ، فساد ، اختناق ، شکنجه ، امحای اقتصاد ملی و انهدام اصول دینی، اعتقادی و اخلاقی که آن را « انقلاب سفید» میدانستند و با وابستگی روز افزون به آمریکا همراه بود.
به نوشتهی سولیوان ، آخرین سفیر آمریکا در ایران، اعمال شکنجه و سیاست پلیسی در زمانی صورت میگرفت که شاه با اجرای برنامههای اصلاحی خود معروف به «انقلاب سفید» میخواست کشور را به سوی «دروازههای تمدن بزرگ» هدایت کند.
انقلاب اسلامی ایران نیز در مواجهه با خودکامگی پهلوی دوم در قالب انقلاب سفید و اصلاحات دیکته شده به وقوع پیوست که یکی از زلالترین ونابترین پدیدههای اجتماعی و تاریخی است.
این پیروزی با جانفشانیهای مردم مسلمان و پیشاهنگی روحانیت متعهد و شرکت همهی اقشار مردم با رهبری مدیری مدبر، همچون امام خمینی(ره) در روزگار ما، از قلب صخرهی سنگ تاریخ بیرون جهیده است.
حفظ ارزشها و اصالتهای ناب این انقلاب بزرگ در دراز مدت ، مرهون عوامل زیادی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
در زمینهی فرهنگی، یکی از عوامل اساسی و ارزشمند نگهداری آن، از عوامل تهدیدکنندهی محیطی در بستر زمان و مکان، «مطالعه و نگارش تاریخ این انقلاب» شکوهمند است؛ چرا که شناسنامهی اصیل و مدون این انقلاب برای نسلهای آینده و برای کسانی که انقلاب را ندیدهاند، تنها از رهگذر تدوین تاریخ کامل، درست و همهجانبهی آن، قابل ارائه میباشد. تاریخ انقلاب بایستی در قالبهای گوناگون نوشته شده و در اختیار همگان قرار داده شود؛
آثاری همچون خاطرات مبارزان، اسناد نهضت و قیام و سرانجام روزشمار انقلاب اسلامی که به ثبت وقایع روزانه میپردازد.