در آسمان غوطه ور کینه هاست
به سوی آزادی از دربند ها
مقصد آن سرزمین کربلاست
نویدی نوین در ره شستشوی دل
با سفیر حسین آغاز شهادت هاست
مسلم بن عقیل قرعه پرواز گرفت
رهسپار عراق شد در این ترفند هاست
سوار اشک فلک گشته این امین
رساله ای داشته برای خاطره هاست
چو آمد به کوفه و جمعی به گرد آن
هزاران مجیب گشته در این بیعت هاست
خبر چه زود پیچید در دیار کفر
که بکوبید این سفیر آرزوها ست
صدها سوار به دنبال وی گشته اند
در هر کوی و برزن و درغارهاست
زمانه کشید او را به کلبه ای
طوعه نامش ازمریدان حسین هاست
نا گاه با رشوه زنی یزیدیان
به دام انداخته اند طعمه در کمند هاست
با لشکری تا زیده اند سوی بازوان
خورشید گرفتار این دست بند هاست
بعد از نبرد سخت تن به تن
یکی در برابر این همه گرگهاست
خسته شد از این همه شمشیر زنان
همه جایش خون کرده زخم هاست
زمانه او را کشید است به حلقه ی دار
او رادریده اند بالای قصر اعدامهاست
کسی نبود که برساند خبرش
به امام حسین فرزند مرتضی است
به امید حق سیر داد حرکتش
ان امام به سوی آزادی قلب هاست
تا اینکه در صحرای کربلا
محاصره گشته از هزاران سواره هاست