ظهر عاشورا تموم کاینات
خیره میشن به زمین کربلا
انگاری آسمونا حلقه میشن
برا سرخی نگین کربلا
سر سرگردونیاَن حسینیا
هر جا نیزه باشه، گردن میکشن
نمیشِه ظلمو تحمل بکنن
مگه روزی که همه شهید بشن
تا دمی که وارث خون حسین
مث ماه از ابر غیبت در بیاد
میسوزن تو دل ظلمت، مث شمع
تا که شب بشکنه و سحر بیاد
شیعه اونیه که تا جونی داره
موندة قلدر و یاغی نمیشه
مرگه زندگی با ذلت برا ما
اینه حرف کربلا تا همیشه
تو دل هر ذرهای یه رودخونهاس
که یزیدیا جلو اون وایسادن
ماها چون دور حسین خیمه زدیم
نمیخوان به بچههامون آب بِدن
مرگه زندگی با ذلت برا ما
اینو حنجرای خونی میخونن
رمز سقاهامون، اسم عباسه
اونا که فراتُ بستن بدونن
تاریخ : پنج شنبه 91/8/25 | 3:39 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()