موفقیّت پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله از نگاه حضرت على‏علیه السلام
بهترین فرد براى تبیین موفقیت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) در مبارزه با مفاسد اجتماعى حضرت على(علیه السلام) است .




بعد از کلام خدا، بهترین شخصیتى که مى‏تواند در مقام تبیین موفقیّت‏هاى رسول خداصلى الله علیه وآله سخن بگوید حضرت على‏علیه السلام است. در نهج البلاغه سخنان فراوان و گهربارى از آن حضرت پیرامون این موضوع نقل شده است که به تعدادى از آن‏ها اشاره مى‏شود.
آن حضرت در قسمتى از خطبه قاصعه مى‏فرماید:
1-«تأملوا أمرهم فی حال تشتتهم و تفرقهم لیالی کانت الأکاسرة و القیاصرة أربابا لهم یحتازونهم عن ریف الآفاق ...»
؛ در احوالات آنها روزگارى که از هم جدا و پراکنده بودند اندیشه کنید، زمانى که پادشاهان کسرى و قیصر بر آنان حکومت مى‏کردند، و آنها را از سرزمین‏هاى آباد، از کنارهاى دجله و فرات، و از محیط هاى سرسبز و خرم دور کردند، و به صحراهاى کم گیاه، و بى آب و علف، محل وزش بادها، و سرزمین‏هایى که زندگى در آنجاها مشکل بود تبعید کردند، آنان را که در مکانهاى نامناسب، مسکین و فقیر، هم نشین شتران ساختند، خانه‏هاشان پست‏ترین خانه ملتها، و سرزمین زندگى‏شان خشک‏ترین بیابان‏ها بود، نه دعوت حقى وجود داشت که به آن روى آورند و پناهنده شوند، و نه سایه محبتى وجود داشت که در عزت آن زندگى کنند. حالات آنان دگرگون، و قدرت آنان پراکنده، و جمعیت انبوهشان متفرق بود.
در بلایى سخت، و در جهالتى فراگیر فرو رفته بودند دختران را زنده به گور، و بتها را پرستش مى‏کردند، و قطع رابطه با خویشاوندان، و غارت گری هاى پیاپى در میانشان رواج یافته بود. حال به نعمت‏هاى بزرگ الهى که به هنگامه بعثت پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله بر آنان فرو ریخت بنگرید، که چگونه اطاعت آنان را با دین خود پیوند داد. و با دعوتش آنها را به وحدت رساند! چگونه نعمت‏هاى الهى بالهاى کرامت خود را بر آنان گستراند، و جویبارهاى آسایش و رفاه برایشان روان ساخت! و تمام برکات آیین حق، آنها را در بر گرفت! در میان نعمت‏ها غرق گشتند، و در خرمى زندگانى شادمان شدند، امور اجتماعى آنان در سایه قدرت و حکومت اسلام استوار شد، و در پرتو عزتى پایدار آرام گرفتند، و به حکومتى پایدار رسیدند. آن گاه آنان حاکم و زمامدار جهان شدند، و سلاطین روى زمین گردیدند، و فرمانروایى کسانى شدند که در گذشته حاکم بودند، و قوانین الهى را بر کسانى اجرا مى‏کردند که مجریان احکام بودند، و درگذشته کسى قدرت در هم شکستن نیروى آنان را نداشت، و هیچ کس خیال مبارزه با آنان را در سر نمى‏پروراند.
2- «مستقره خیر مستقر و منبته أشرف منبت فی معادن الکرامة و مماهد السلامة قد صرفت نحوه أفئدة الأبرار و ...»؛ قرار گاه پیامبر صلى الله علیه وآله بهترین قرارگاه و محل پرورش و خاندان او شریف‏ترین پایگاه است در معدن بزرگوارى و گاهواره سلامت رشد کرد، دلهاى نیکوکاران شیفته او گشته، توجه دیده‏ها به سوى اوست. خدا به برکت وجود او کینه‏ها را دفع کرد و آتش دشمنى‏ها را خاموش کرد. با او میان دلها الفت و مهربانى ایجاد کرد و نزدیکانى را از هم دور ساخت.
انسان‏هاى خوار و ذلیل و محروم در پرتو او عزت یافتند و عزیزانى خودسر ذلیل شدند. گفتار او روشنگر واقعیت‏ها و سکوت او زبانى گویا بود.

3- «أرسله بالضیاء و قدمه فی الاصطفاء فرتق به المفاتق و ساور به المغالب و ذلل به الصعوبة و سهل به الحزونة حتى سرح الضلال عن یمین و شمال
»؛خدا پیامبر صلى الله علیه وآله را با روشنایى اسلام فرستاد، و در گزینش، او را بر همه مقدم داشت؛ با بعثت او شکاف‏ها را پر و سلطه گران پیروز را در هم شکست، و سختی ها را آسان و ناهمواری ها را هموار فرمود تا آنکه گمراهى را از چپ و راست تار و مار کرد.
4- «فصدع بما أمر به و بلغ رسالات ربه فلم الله به الصدع و رتق به الفتق و ألف به الشمل بین ذوی الأرحام ...؛ پیامبر اسلام‏ صلى الله علیه وآله آنچه را که به او ابلاغ شد آشکار کرد، با پیام‏هاى پروردگارش را رساند. او شکاف‏هاى اجتماعى را به وحدت اصلاح، و فاصله‏ها را به هم پیوند داد و پس از آنکه آتش دشمنى‏ها و کینه‏هاى برافروخته در دلها راه یافته بود، میان خویشاوندان یگانگى برقرار کرد.
5- « لقد رأیت أصحاب محمد ص فما أرى أحدا یشبههم منکم لقد کانوا یصبحون شعثا غبرا و قد باتوا سجدا و قیاما ...؛ من اصحاب محمّد صلى الله علیه وآله را دیدم، اما هیچ کدام از شما را همانند آنان نمى‏نگرم، آنها صبح مى‏کردند در حالى که موهاى ژولیده و چهره‏هاى غبار آلوده داشتند، شب را تا به صبح در حال سجده و قیام به عبادت مى‏گذراندند، و پیشانى و گونه‏هاى صورت را در پیشگاه خدا بر خاک مى‏ساییدند، با یاد معاد چنان ناآرام بودند گویا بر روى آتش ایستاده‏اند. بر پیشانى آنها از سجده‏هاى طولانى پینه بسته بود.)چون پینه زانوهاى بزها( اگر نام خدا برده مى‏شد چنان مى‏گریستند که گریبان‏هاى آنان‏تر مى‏شد. و چون درخت در روز تند باد مى‏لرزیدند، از کیفرى که از آن بیم داشتند، یا براى پاداشى که به آن امیدوار بودند.
نتیجه آن که سخنان امیر المؤمنین در این رابطه در واقع تفسیر آیات نورانى قرآن است و لذا آن حضرت از ایجاد وحدت و تربیت انسانهاى نمونه بعنوان مهم‏ترین موقعیت‏ها نام مى‏برد .






تاریخ : دوشنبه 91/11/9 | 5:6 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.