
بندگی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وسلم
شبی حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله وسلم در خانه امسلمه بود. نیمههای شب، ام سلمه از خواب بیدار شد و پیامبر را در بسترش نیافت. ناگاه متوجه گردید که پیامبر در گوشه اتاق مشغول عبادت است. ایشان دست به دعا برداشته، میگرید و میگوید: «خدایا! مرا به بدیهایی که از آنها رهانیدهای برنگردان. خدایا! مرا دشمن شاد نفرما. خدایا! مرا یک لحظه و یک چشم به هم زدن به خود وامگذار».
ام سلمه پس از شنیدن این سخنان، بیاختیار شروع به گریستن کرد.
چون حضرت رسول صدای او را شنید فرمودند: امسلمه! برای چه میگریی؟ گفت: یا رسول اللّه! چرا نگریم در حالی که شما با آن جایگاه و منزلتی که نزد خدا داری، چنین میگویی و میگریی؟ حضرت فرمودند: «ای ام سلمه! چگونه ایمن باشم که خداوند متعالی حضرت یونس را به قدر چشم به هم زدنی به خود واگذاشت؛ آمد بر سرش آنچه آمد».
جلوههای رفتاری پیامبراعظم صلیاللهعلیهوآله وسلم
آداب مجلسی پیامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم
حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله وسلم در هیچ مجلسی جز با یاد خدا نمینشست و از آن برنمیخاست. ایشان در مجالس عمومی جای ویژهای برای خود در نظر نمیگرفت. هنگامی که داخل مجلسی میشد، در هرجا که خالی بود مینشست و مردم را نیز به این کار امر میفرمود.
با جملات کوتاه و پرمعنا سخن میگفت و هیچ گاه سخن دیگری را قطع نمیکرد و با کسی مجادله نمینمود.
آن گاه که در برابر مخاطب قرار میگرفت، به رسم جباران به گوشه چشم به او نمینگریست. معاشرت او در اجتماع چنان ساده و بیپیرایه بود که اگر در میان جمعی مینشست، شناخته نمیشد.
مجلس پیامبر، مجلس بردباری، حیا و رازداری بود؛ به نحوی که در حضور ایشان از کسی بَد گفته نمیشد و اگر از کسی خطایی سر میزد نقل نمیگردید. حضرت، به یاران خود بسیار احترام میکرد، پاهای خود را بین آنها دراز نمینمود و وقتی مکان مجلسی تنگ میشد، برای اصحاب خود جا باز میکرد.