ای زینب! تو جز مصیبت چیزی ندیدی.
به ما دیگر نگو «ما رایت الا جمیلا».
ما از دل تو خبر داریم.
ما می‌ دانیم معنای فراق را.

ای پرستار کودکان حسین!
ما با تو همدردیم...

از آن آشوب عاشورای‌ 61،
هنوز بر تن ما لباس مشکی است.

ما اما جز برای حسین تو، اشک نریخته‌ایم.
جز برای برادرت عباس شیون نکرده‌ایم.
جز برای علی‌اکبرت نگریسته‌ایم.

جز برای «بنت‌ الحسین»
بر سر و روی خود خاک غم نریخته‌ایم.

ما ای زینب صبور!
روزهای‌مان، جملگی عاشوراست
و شب‌های ما چیزی جز شام غریبان نیست.

ای زینب! سر بر در کدام خانه بگذاریم؛
جز تو کسی محرم راز ما و مرهم زخم ما نیست؛
ما از کودکان حسین، تنهاتریم.
خانه ما نیز در خرابه غربت است...






تاریخ : جمعه 91/10/15 | 11:12 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.