درست کردن تسبیح با تربت
با تربت تسبیح درست کردن که با آن ذکر گفتن و در دست داشتن فضیلت عظیم دارد. از ویژگى هاى این تسبیح این است که در دست آدمى تسبیح مى گوید بدون آنکه صاحبش تسبیح بگوید. البته این همان تسبیحى است که خداوند فرمود: و ان من شى ء الا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم (12)؛ هر موجودى تسبیح و حمد او مى گوید، ولى شما تسبیح آنها را نمى فهمید. به هر حال تسبیح تربت، تسبیحى مى گوید که ما نمى فهمیم.)) و این ویژگى در تربت حضرت سید الشهداء ارواحناله الفداء است.(13)
126- ذکر با تربت امام حسین علیه السلام
از امام رضا علیه السلام روایت شده که هر کس با تربت امام حسین علیه السلام بگوید: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر با هر ذکر، خداوند شش هزار درجه بالا برده و شش هزار شفاعت براى او مى نویسد.
و از امام صادق علیه السلام نقل شده: هر کس سنگ هایى را که از تربت امام حسین علیه السلام درست مى کنند (یعنى تسبیح پخته) بگرداند، به تعداد هر استغفر الله ربى و اتوب الیه هفتاد استغفارى براى او ثبت مى شود و اگر تسبیح در دستش باشد و ذکر نگوید به عدد هر دانه هفت مرتبه استغفار براى او نوشته مى شود.
در روایت دیگر فرمودند: کسى که با تسبیح تربت یک مرتبه ((سبحان الله)) بگوید چهارصد حسنه براى او نوشته مى شود، چهارصد گناهش ‍ برطرف، چهارصد درجه اش بالا، چهارصد حاجتش برآورده مى گردد(14)

127: ماز فرشتگان در کنار قبر امام حسین علیه السلام
امام صادق علیه السلام در ضمن حدیثى فرمودند: سوگند به آنکه جانم به دست اوست، چهار هزار فرشته کنار قبر امام حسین علیه السلام تا روز قیامت خاک عزا بر سر مى ریزند و بر آن بزرگوار گریه مى کنند.
در روایت دیگر است که خداوند هفتاد هزار فرشته را بر قبر امام حسین علیه السلام باز داشته که سوگوارى کرده و نماز مى گزارند و براى زائران آن حضرت (که عارف به حق آن حضرت باشند) دعا مى کنند و به رئیس آنها منصور گفته مى شود، هیچ زائرى به زیارت امام حسین نمى رود مگر اینکه او را مشایعت مى نمایند، بیمار نمى شود مگر اینکه به عیادت او مى روند، نمى میرد مگر اینکه بر جنازه اش نماز مى گزارند و بعد از فوتش براى او استغفار مى کنند.(15)
128- شفاى چشم
محدث قمى در فواید الرضویة آورده که سید نعمت الله جزایرى قدس سره در تحصیل علم زحمت بسیار کشیده و رنج فراوان دیده در اوایل تحصیل که قادر نبوده چراغ تهیه کند به هنگام مطالعه بسیارى از شب ها از نور ماه استفاده مى کرده و شب هاى بى ماه متون محفوظه را مکرر مى کرده لاجرم از کثرت مطالعه در مهتاب و نوشتن دروس و کتاب چشمانش ضعیف شده، ولیکن آن بزرگوار تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام و خاک قبور سایر شهداء کربلا را به چشمان خود کشیده و به برکت آن تربت ها چشمانش ‍ روشن شده است.(16)
129- احترام امام زمان علیه السلام
یکى از بانوان مومنه پرهیزگار به نام خدیجه ظهوریان فرزند عباسعلى که هم اکنون قریب نود سال از عمر با برکت خود را پشت سر گذاشته و با آنکه نزدیک ده سال است بر اثر سکته از پا در آمده و با کمک دو عصا خود را به این سو و آن سو مى کشاند نماز جماعتش ترک نمى شود، نقل مى کند:
حدود سى سال قبل مهر تربتى را که خود از کربلا آورده بودم کثیف شده بود، آن را بردم در آب روان (آب خیابان وسط شهر مشهد مقدس) شستشو دادم و در میان سطل گذاشته برگشتم، روبروى مسجد دوازده امامى ها که رسیدم با خود گفتم: خوب است مهر را برگردانم، تا وقتى که به منزل مى رسم طرف دیگرش نیز خشک شود، مهر را که برگردانیدم بر اثر خیس ‍ بودن طرف زیرین مهر قدرى تربت به انگشت بزرگم چسبیده انگشتم را به دیوار رو به روى مسجد مالیده و رفتم.
شب در خواب دیدم آقاى بزرگوارى که به ذهنم رسید حضرت حجة بن الحسین امام زمان ارواحنا له الفداء هستند، سرشان را به همان جاى دیوار که ذکر شد گذاشته و به من مى فرمایند: ((اینجا تربت جدم (حسین علیه السلام را مالیده اى!(17)))
130- بى احترامى به تربت امام حسین علیه السلام
موسى بن عبدالعزیز مى گوید: یوحنّا (طبیب نصرانى) به من گفت: تو را به حق پیغمبرت و دینت سوگند مى دهم که بگویى این کیست که مردم به زیارت قبر او مى روند؟ آیا او از اصحاب پیغمبر شما است؟
گفتم: نه، بلکه او امام حسین علیه السلام پسر دختر پیغمبر ما است. منظورت از این سوال چیست؟
گفت: خبر شگفتى دارم و ادامه داد که: یک شب شاپور، خادم رشید مرا احضار کرد، نزد او رفتم، امر مرا به خانه موسى بن عیسى که از خویشان خلیفه بود برد، دیدم موسى بى هوش در رختخواب خود افتاده و طشتى پیش روى او گذاشته اند که تمام احشاء و امعاء او در آن ریخته بود.
شاپور از خادم موسى پرسید: این چه حال است که براى موسى رخ داده؟
خادم گفت: یک ساعت قبل حالش خوب و با خوشحالى نشسته بود و با ندیمان خود صحبت مى کرد! شخصى از بنى هاشم اینجا بود، گفت: من بیمارى سختى داشتم و با هر چه معالجه کردم مفید واقع نشد تا اینکه کاتب من گفت: از تربت امام حسین علیه السلام استفاده کنم، این کار را کردم و شفا یافتم.
موسى گفت: از آن تربت چیزى نزد تو باقى مانده است؟
گفت: بله، شخصى را فرستاد و قدرى از آن تربت را که باقى مانده بود آورد.
موسى آن را گرفت و از روى بى احترامى در نشیمنگاه خود داخل کرد!
در همان ساعت فریاد او بلند شد که ((النار، النار؛ آتش، آتش)) طشتى بیاورید، این طشت را آوردند و اینها امعاء و احشاء اوست که از او خارج شده است!
ندیمانش متفرق شدند و مجلس سرور موسى به ماتم مبدل شد. شاپور به من گفت: بیا نگاه کن، آیا مى توانى او را معالجه کنى؟
من چراغ طلبیدم و آنچه در طشت بود به دقت نگاه کردم دیدم جگر، سپرز و شش و دلش همه از او خارج شده است!
تعجب کردم و گفتم: مالا حد فى هذا صنع الا ان یکون لعیسى الذى کان یحیى الموتى؛ هیچ کس نمى تواند درباره این شخص کارى بکند مگر حضرت عیسى که مرده را زنده مى کرد.))
شاپور خادم گفت: راست گفتى، ولیکن اینجا باش تا معلوم شود که حال موسى به کجا ختم مى گردد.
یوحنّا گفت: من آن شب نزد ایشان ماندم و موسى سحرگاه به جهنم واصل گردید.
پسر عبدالعزیز مى گوید: یوحنّا با وجودى که نصرانى بود مدتى به زیارت امام حسین مى آمد، تا اینکه به دین اسلام گروید و اسلامش نیکو گردید.(18)
131- قداست تربت امام حسین علیه السلام
او در سرزمین کربلا، در آن بیابان خشک و بى آب به شهادت رسید.
کربلا فرودگاه حسین بود و سرزمین آن در برگیرنده پیکر حسین علیه السلام و یاران و فرزندان اوست.
مراسم شب عاشوراى حسین و یارانش در آن سرزمین برگزار شد.
صداى زمزمه مناجات او و یاران و اهل خانواده اش آن منطقه و آن سرزمین را عطر آگین کرده بود. فریاد حق طلبى حسین علیه السلام، صداى هل من ناصر حسین، حق گویى هاى حماسه آفرین حسین علیه السلام، احتجاجات خدا پسندانه حسین، نصایح و مواعظ او در روز عاشورا و قبل از آن همه و همه در آن سرزمین است.
و از همه مهم تر کدام سرزمین است که آن همه خون هاى مقدس و به راه خدا ریخته، و توام با خلوص و اخلاص را در خود ذخیره داشته باشد؟ و کدام سرزمین است که آن همه پیکرهاى مقدس شهیدان و آن همه ثار الله را در خود جاى داده باشد.
پس آن سرزمین به برکت خون مظلومان تاریخ مقدس است، خاک و تربت آن نیز قد است یافته است. آنچنان که خداى در تربت او شفا قرار داده است، و خاک او را حرز و پاسدار جان ها به حساب آورده است.
همچنان خاک او سجده گاه عاشقان است و مهر و تسبیح عبادت کاران است و کام کودکان نوزاد شیعى در ولادت با تربت حسین متبرک و آشنا مى شود و هم در طول مدت عمر یک شیعى، خاک کربلایش مهر نماز است و در حین دفن زینت بخش کفن و مایه آرامش و امان میت است. على علیه السلام در گذر از آن سرزمین، در واقعه صفین فرمود: واها لک ایتها التربة، لیحشرن منک اقوام یدخلون الجنة بغیر حساب؛
خوشا به سعادت تو اى خاک پاک کربلا! از تو قومى محشور مى شوند که بدون حساب وارد بهشت مى گردند(19).))
132- برکت تربت امام حسین علیه السلام
در زمان امام صادق علیه السلام زن بدکارى بود که هرگاه بچه دار مى شد، بچه خود را مى سورانید. هنگامى که از دنیا رفت چند مرتبه او را به خاک سپردند ولیکن زمین او را قبول نکرد و او را از قبر بیرون افکند!
جریان را به عرض امام صادق علیه السلام رسانیدند، فرمودند: اجعلوا معها شیئا من تربه الحسین؛ قدرى از تربت جدم حسین علیه السلام را با او دفن کنید.)) به دستور امام علیه السلام عمل کردند، خاک او را قبول کرد و دیگر او را بیرون نینداخت.(20)
133- سلام امام زمان علیه السلام بر تربت امام حسین علیه السلام
در عظمت حسین و قبول تقرب و اخلاص او در پیشگاه خدا همین بس که خداى در خاک حسین علیه السلام شفا قرار داده. در این زمینه اسناد بسیارى وجود دارد که در دسترس ترین آنها زیارت منسوب به امام زمان علیه السلام است:
السلام على من جعل الله الشفاء فى تربته؛ سلام بر (حسین) کسى که خداوند در تربت او شفاء قرار داده است.
از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود:
ان الله تعالى عوض الحسین من قتله: اءن جعل الامامة فى ذریته و الشفاء فى تربته، واجابة الدعاء عند قبره؛
خداوند تبارک و تعالى در پاداش قتل حسین این عوض را معین فرمود:
که امامت را در ذریه او قرار داد، و در تربت او شفا قرار داد، و در کنار قبرش ‍ وعده اجابت به در خواست ها داد.(21)
----------------------------------------
1-تهذیب الاحکام ، ج 6، ص 75.
2-وسائل الشیعه ، ج 3، ص 608 - جامع ، ج 2، ص 42.
3-طهارت روح ، ص 214.
4-زمین و تربت امام حسین ص 63.
5-شفاعت امام حسین ، ص 20.
6-بحارالانوار، ج 10، ص 51.
7-من لا یحضره الفقیه ، ج 1، ص 268.
8-بحارالانوار، ج 85، ص 153.
9-بحارالانوار، 85، ص 158.
10-شفاعت امام حسین ، ص 19.
11-شفاعت امام حسین علیه السلام ، ص 20 - 21.
12-سوره اسراء، آیه 44.
13-شفاعت امام حسین علیه السلام ، ص 21.
14-مصباح المتهجد شیخ طائفه (ره )، ص 678.
15-بحارالانوار، ج 101، ص 62. شفاعت امام حسین علیه السلام ، ص 24.
16-72 داستان از شفاعت امام حسین علیه السلام ، ص 67.
17-شفاعت امام حسین علیه السلام ، ص 72.
18-وقایع الایام ، ج 2، ص 182. شفاعت امام حسین علیه السلام ، ص 73.
19-در مکتب مهتر شهیدان ، ص 228.
20-72 داستان از شفاعت امام حسین علیه السلام ، ص 72.
21-در مکتب مهتر شهیدان ، ص






تاریخ : چهارشنبه 91/10/6 | 1:43 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.