آقا! بیا بخاطر باران ظهور کن
ما را از این هوای سراسیمه دور کن
آقا! بیا به حرمت مفهوم انتظار
اشعار ساده ی ما را مرور کن
یا این دل شکسته ما را صبور کن
یا لا اقل به خاطر زینب ظهور کن
*

دل ما و صفای بارانت
از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی»
همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب
دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست
لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

دجله هر شب هزار و یک قصه
از نیستان سامرا دارد
مثل ما که هزار و یک سال است
زائر غصه‌های سردابیم

بی‌ تو یک روزِ خوش نبود و نرفت
آبِ خوش از گلویمان پایین
یا سرابیم بی تو در پوچی
یا که در خواب خویش مردابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر
بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو
غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه
جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم
«مگر این چند روز دریابیم»

آمدی بغض کوچه‌ها وا شد
اشکها قطره قطره دریا شد
با شما هر جزیره خضراء شد
در بهارت چه سبز و شادابیم






تاریخ : پنج شنبه 91/9/23 | 5:21 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.