آثار و پیامدهای فکری و فرهنگی حرکت امام حسین(ع) چگونه می تواند در زندگی ما اثر بگذارد و ایفای نقش کند؟
در این ایام میلاد پربرکت امام حسین(ع)، درسی را که می توان یادآور شد این است روش و حرکت زندگی خود را بر مسیر خواسته ها و روشهای حسینی استوار کنیم، ائمه علیهم السلام فرموده اند: "شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا، یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا" یعنی شیعیان ما، خوشه چین فضل و متخلق به خصوصیات ما هستند. آنان، با شادی ما شادند و در غم ما اندوهناکند. در ایام میلاد هر امامی، مردم و جامعه ما باید غرق در نور و شادی و تأسی به روش آن بزرگان باشد کما اینکه در ایام وفات و شهادت آنان نیز وظیفه داریم مجالس گسترده ای را در شأن آن بزرگواران برپا داریم. ما باید درک خود را هر روز نسبت به معارف اهل بیت(ع) گسترش و ارتقا دهیم، تنها در این صورت است که می توانیم در غم و شادی آنها شریک باشیم.
جناب عالی از نگاه یک اندیشمند، آیا با گسترش حرکتهای حسینی در جهان اسلام، بعد از پیروزی انقلاب موافقید؟

من هم اکنون به عینه می بینم که در جهان اسلام، توجه به اهل بیت(ع) زیاد شده و این تنها یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی است. انقلابی که در ماهیت خود، از قیام حسین(ع) الهام گرفته و طبیعی است که باید تأثیرات خود را در بین علاقه مندانش در جهان اسلام داشته باشد. یکی از همین تأثیرات، عشق و ارادت به اهل بیت(ع) و بخصوص سیدالشهدا(ع) است که هر روز شاهد گسترش آن هستیم. من اطلاع دارم که هم اینک بالغ بر دویست جلد کتاب توسط اندیشمندان خارجی، فقط پیرامون ماهیت قیام و شخصیت اباعبدا...الحسین(ع) نوشته اند.
ایام میلاد حضرت اباالفضل العباس(ع) در پیش روی ماست. در زندگی مادی امروز که متأسفانه فاصله برادران و اقوام را نسبت به یکدیگر زیاد شده، الگوهای رفتاری حضرت عباس(ع) را چگونه باید مورد نظر قرار داد؟

تردیدی نیست که زندگی و روابط امام حسین(ع) و حضرت ابالفضل العباس(ع) به عنوان دو سرچشمه فیض برای زندگی ما مسلمانان، می تواند درسهای ارزنده ای را در پی داشته باشد. البته منشأ ارادت حضرت عباس(ع) به امام حسین(ع) را نیز در تربیت آن بزرگوار باید جستجو کرد. تربیتی که بر مبنای آن، قبل از اینکه حسین(ع) را برادر خود بداند، او را به عنوان مراد و امام خویش می شناخت و به امامت او اعتقاد داشت، کما اینکه در زمان امام حسن مجتبی(ع) هم دیدیم وقتی آن بزرگوار با معاویه صلح کرد، قیس بن سعد به امام حسین(ع) فرمود: شما هم با معاویه در صلح خواهی بود؟ امام با قاطعیت پاسخ داد: آری، زیرا که حسن بن علی، نه برادر که امام و رهبر من هم هست. پس منشأ اولیه احترام ابالفضل(ع) به امام حسین(ع) را می توان این گونه تفسیر کرد که ایشان، آن بزرگوار را امام خود می دانست.
دومین نکته به تربیت خود حضرت عباس(ع) برمی گردد. می دانید که ایشان چه مادر بزرگواری داشته اند. نام حضرت ام البنین(س) فاطمه است، ولی این زن آن قدر به حضرت فاطمه زهرا(س) ارادت دارد که می گوید به من فاطمه نگویید، تا فرزندان زهرا(س)، نگران نشوند. این زن به فرزندان خود چنین می آموزد که به حسن(ع) و حسین(ع) برادر نگویید بلکه آنها سید و آقای شما هستند و این مفاهیم است که عشق و ارادت و عاطفه ابالفضل را به حسین(ع) و فرزندانش، صد چندان می کند. این تربیت، منشأ ولایی دارد که از مادر به فرزند رسیده است. در عصر ما متأسفانه چنین حالتهایی در عوامل برادری مشاهده نمی شود و این به نظر من قصوری است که پدران و مادران مرتکب شده اند، زیرا این مفهوم را به درستی به ذهن فرزندان خود منتقل نکرده اند که با یکدیگر چگونه رفتار کنند و حق برادران و خواهران بزرگتر از خود را چگونه ادا کنند. البته در دنیای غرب، وضعیت به مراتب بدتر از سایر نقاط دنیاست. حال این کشورها، ادعا دارند که همین فرهنگ نادرست خود را می خواهند به همه دنیا تسری دهند. وقتی که انسان این رفتارها را می بیند، به ارزش الگوهای رفیعی که دارد، پی می برد و لزوم استفاده از این الگوها در تمام شؤون زندگی را احساس می کند.
حرف آخر...

مطلب مهمی که در اینجا باید مورد ملاحظه قرار گیرد، این است که وقتی اسمی از امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) به میان می آید، باید مرز بین معصوم و غیرمعصوم را رعایت کرد. تمام زندگی عباس(ع)، عشق به حسین(ع) و ارادت به اوست، چرا که او، حسین(ع) را نه فقط برادر بلکه امام معصوم خود می داند. در شرایطی که خود عباس(ع) این مرزها را مورد احترام قرار می داد، متأسفانه شاهدیم که بعضی ها این مرزها را نادیده گرفته و معصوم و غیرمعصوم را به یک دید می نگرند.
باید توجه داشته باشیم که این مرزبندی ها، یک موضوع عادی نیست بلکه جزو ضروریات عقاید ماست. ما باید این مرزها را رعایت کرده و بدانیم که معصومین(ع) قله های آسمانی اند و غیر معصومین هر چقدر هم که بزرگ و بزرگوار باشند، قله های زمینی محسوب می شوند. ارزش عباس(ع) به این است که مطیع و مرید حسین(ع) است و این را خوب می داند. ما اگر معصوم و غیرمعصوم را به یک دید بنگریم، مثل آن است که از معصوم، سلب عصمت کرده ایم و این هرگز خواسته ابالفضل(ع) نبوده و نیست. ما حق نداریم شخصیتی از بزرگان روی زمین را با شخصیت معصومین قیاس کنیم. خیلی از بزرگان ممکن است گناهی مرتکب نشوند، ولی این به تنهایی، به معنای عصمت نخواهد بود.

حامد گیلانی






تاریخ : پنج شنبه 91/9/23 | 5:15 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.