Click for larger version


امام سجاد علیه‏السلام ، قهرمان مبارزه با تهاجم فرهنگى
آیین اسلام در هیچ دوره‏اى از خطر تهاجم فرهنگى ایمن نبوده و نیست. گاهى نیز اوج این ستیز فرهنگى در زمان برخى از پیشوایان معصوم علیهم‏السلام رخ مى‏داد تا آنجا که قیام خونینى چون عاشورا، در رویارویى با همین خطرها شکل گرفت.
امام سجاد علیه‏السلام نیز در دورانى زندگى مى‏کرد که هنجارهاى اخلاقى و فرهنگ ناب اسلامى به دست فراموشى سپرده و ناهنجارى‏ها و تبه‏کارى‏ها فراگیر شده بود. آن حضرت در چنین شرایط ناگوارى، هرگز میدان را در برابر دشمن رها نکرد.
ایشان با نفى قیام مى‏کوشید ذهن دشمنان را از توجه و سرگرم شدن به خود بازدارد. در مقابل، به صورتى آرام و پنهانى، از راه سازندگى انسان‏هاى شایسته و آموزش اندیشه ‏هاى راستین به آنان و با روشن‏گرى‏هاى پیاپى، در برابر تهاجم فرهنگى ایستاد و توانست پیروز میدان مبارزه فرهنگى باشد.
در این‏باره، تنها به یکى از سندهاى پیروزى آن امام در رویارویى با هجوم فرهنگ‏هاى خداستیز و غیر اسلامى، یعنى صحیفه سجادیه اشاره مى‏کنیم که قرن‏هاست آبشخورى زلال و آسمانى براى جان‏هاى تشنه هدایت و تکامل به شمار مى‏آید.
علت قیام نکردن امام علیه السلام
یکى از رمزهاى پیروزى مردان بزرگ، زمان‏شناسى و شناخت شرایط روزگار است.
آنان با شناخت درست از آنچه پیرامونشان مى‏گذرد، چگونگى رفتار خود را برمى‏گزینند. بر این اساس، نه همواره به قیام برمى‏خیزند و نه همیشه در صلح به سر مى‏برند، بلکه این، اقتضاى زمان و مصلحت روزگار است که جنگ یا صلح را برایشان تعیین مى‏کند.
امام سجاد علیه‏السلام نیز از این قاعده بیرون نبود.
آن حضرت با مصلحت‏اندیشى شایسته و در خور ستایش، پایدارى دین و مانایى اسلام را در دگرگونى شکل مبارزه مى‏داند. «در حقیقت، با وحشت و دیکتاتورى سختى که در جامعه حکم‏فرما شده بود و در اثر کنترل و چیرگى شدیدى که حکومت ستم‏گر اموى به وجود آورده بود، هرگونه جنبش و قیام مسلحانه پیشاپیش، محکوم به شکست بود و کوچک‏ترین حرکت از نگاه جاسوسان حکومت پنهان نمى‏ماند».
به همین سبب، امام راه درست و عاقلانه را در آن مى‏دید که به گونه‏اى دیگر به مبارزه برخیزد و در ساختار دعا، با ستم‏گران بستیزد و پیام خود را به نسل‏هاى آینده برساند. گویا امام سجاد علیه‏السلام با اشاره به چنین شرایط دردناکى، در ساختار دعا به خداوند چنین عرض مى‏کند: «پروردگارا! چه‏بسا دشمنى که شمشیر دشمنى‏اش بر ضد من آخته، دم تیغش را براى ضربه زدن به من تیز کرده و سر نیزه‏اش را به قصد جان من تیز ساخته و مرا آماج تیرهاى خویش قرار داده است.
زهرهاى جان‏کاهش را براى کام من در جام، فرو ریخته و چشمش براى کنترل من نهفته است و بر آن است که به من گزند برساند».






تاریخ : دوشنبه 91/9/20 | 2:36 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.