بنوش ای طالب اسرار هستی
از آن پاکیزه صهبای صحیفه

مقیم خانه دنیا چرائی
سفر کن سوی زورای صحیفه

چرا کاهل شدی خیز و عطا کن
حق اسماء حسنای صحیفه

بیا بگشای چشم جان و بنگر
به کوه طور موسای صحیفه

حیاتی نو به انسان‏ها ببخشد
دم جان بخش عیسای صحیفه

بسا ظلم و ستم بر اولیا رفت
عجب مظلوم یحیای صحیفه

رسد کی طایر اندیشه ناب
به اولی و به اخرای صحیفه

تو را احرام باید از هواجس
عجب عیدی است اضحای‏ صحیفه

دو دست‏خویش سوی آسمان کن
چو ره یابی به ژرفای صحیفه

تو را در آسمان پرواز بخشد
نیایش‏های غرای صحیفه

الا ای پادشاه ملک هستی
به قربانت رعایای صحیفه

نه هرکس می‏تواند گشت آگاه
ز اسرار و خفایای صحیفه

خدا را مسالت دارم که اسرار
ببینم در مرایای صحیفه

برای راه و رسم زندگانی
چه بهتر از فتاوای صحیفه

نباشد نزد رندان سحر خیز
نکوتر از قضایای صحیفه

نداری گر رهی زی عالم غیب
کجا دانی مزایای صحیفه

خیال از دام شیطانی رهاکن
نه افسانه است عنقای صحیفه

خدا را شکر می‏گویم شبا روز
که گشتم از اخلای صحیفه

چو دست از جان بشوئی همچورندان
خدا بینی به اثنای صحیفه

بیا در سرزمین جان بیفشان
تولا و تبرای صحیفه

دلی خواهم خداوندا همه سوز
مباد آن دل که اعمای صحیفه

کنون دلمردگی‏ها را رها کن
مشو غافل ز شبهای صحیفه

طلب کن با بصیرت تا توانی
طریقت‏های مثلای صحیفه

حجاب چهره جان را برافکن
بخوان درسی ز تقوای صحیفه

پس از قرآن، پس از نهج البلاغه
کتابی نیست همتای صحیفه

مشام جان معطر بایدت کرد
در این بستان شتای صحیفه

در اینجا گوهر حکمت فراوان
فراز آمد مسمای صحیفه

کتب را درنوردیدیم و لیکن
کدامین است‏یارای صحیفه

نسیم دلنوازی می‏نوازد
گل و گلزار بویای صحیفه

به هر حرفش هزاران در معنی
پر از اسرار طاهای صحیفه

گدای معرفت، حاجات خود را
بگیرد از عطایای صحیفه

ندیدم گرچه من بسیار گشتم
به جز «عارف‏» شکر خای صحیفه






تاریخ : یکشنبه 91/9/19 | 6:57 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.