سفارش تبلیغ
صبا ویژن



ماه بنی هاشم

کیست این کز لب دیوار من آویخته زلف
تاک­وش، شیشه به دست، از همه سو ریخته زلف

کیست این راز پریشانی من، در موهاش
تکیه­گاه سر شوریده من، بازوهاش

کیست این عطر غزل می­وزد از پیرهنش
ای صبا مرحمتی کن بشناسان به منش

این که می­خندد و می­خواند و می­رقصد و مست
می­رود بوی خوش پیرهنش دست به دست

نازپرداز همه ناز فروشان زمین
ساقی اما، ز همه تشنه ­لبان تشنه ­ترین

نشأت افزای دل و جان خماران مستیش
دستگیر همه خسته­ دلان بی‌ دستیش

کیست این سروقدِ تشنه ­لبِ مشک به دوش؟
این‌که بی ­اوست چراغ شب مستان خاموش

این‌که آتش لب و دریا دل و مشکین کُلَه است
کیست این شب همه شب ماه شب چارده است؟

گره وا کردن از آن زلف سیه، لازم نیست
حتم دارم که به جز ماه بنی­ هاشم نیست

"دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام زار و پریشان که مپرس"






تاریخ : دوشنبه 92/8/13 | 7:1 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.