سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فرصت دهید گریه کند بى‏صدا، فرات‏
با تشنگان بگوید از آن ماجرا، فرات‏

گیرم فرات بگذرد از خاک کربلا

باور مکن که بگذرد از کربلا، فرات‏

با چشم اهل راز نگاهى اگر کنید
دربر گرفته مویه‏کنان مشک را فرات‏

چشم فرات در ره او اشک بود و اشک‏
زان‏گونه اشکها که مرا هست با فرات‏

حالى به داغ تازه خود گریه مى‏کنى‏
تا مى‏رسى به مرقد عباس، یا فرات‏

از بس‏که تیر بود و سنان بود و نیزه بود
هفتاد حجله بسته شد از خیمه تا فرات‏

از طفل آب، خجلت بسیار مى‏کشم‏
آن یوسفم که ناز خریدار مى‏کشم‏





تاریخ : دوشنبه 91/8/29 | 6:47 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.