سخنان زینب علیهاالسلام هنگام شهادت امام حسین علیه السلام

وقتی زینب کبری علیهاالسلام امام و برادر خویش را خسته و زخمی در محاصره دشمنان بی شرم دید که کمر بر قتل او بسته‌اند، از خیمه بیرون آمد و ابن سعد را مخاطب ساخت و به صورتی تحقیرآمیز به او گفت: «ای پسر سعد! آیا اباعبداللّه الحسین کشته می‌شود و تو تماشا می‌کنی؟»

ابن سعد که تا آن لحظه سرمست پیروزی و مغرور ریاست بود، با شنیدن این سخن چنان یکه خورد که گویی پتک آهنین بر سرش زدند.
پس بی اختیار گریه کرد، ولی صورتش را برگرداند تا شرمندگی خویش را پنهان کند، ولی چه سود که دنیاطلبی، چشم و گوش آن‌ها را کور و کر کرده و قفلی بر دل‌هایشان زده بود.
در این میان، زینب کبری علیهاالسلام ساکت ننشست و به لشکر دشمن گفت: «آیا میان شما مسلمانی نیست؟» همین دو جمله کوتاه، چنان تزلزلی در ارکان لشکر دشمن افکند که تا پایان عمر ننگینشان اثر آن نمایان بود.


مرثیه های زینب علیهاالسلام در کربلا

عصر عاشورا که خیمه‌ها را آتش زدند، زنان از خیمه بیرون دویدند و زمانی که چشم شان به شهدا افتاد، به صورت خویش زدند و عزاداری کردند. در این حال، زینب کبری علیهاالسلام، با صدایی حزین چنین می‌گفت: «ای محمد! درود فرشتگان آسمان بر تو باد، این حسین است که به خون خود آغشته شده و اعضای بدنش از هم جدا گشته است.»

شکایت ما به درگاه خدا، پیشگاه محمدمصطفی، علی مرتضی، فاطمه زهرا و حمزه سیدالشهداست.
ای محمد! این حسین است که در این دشت روی زمین افتاده و باد صبا بر پیکر او گرد و غبار می‌افشاند. او را ناپاک زادگان کشته‌اند. یاران محمد! آخر اینان فرزندان پیامبرند که همانند اسیران آنان را می‌برند.
راوی می‌گوید: به خدا سوگند زینب علیهاالسلام کاری کرد که هر دشمن و دوستی به گریه افتاد.

بازگشت به مدینه و وفات

زمانی که زینب کبری علیهاالسلام دیوارهای شهر مدینه را می‌بیند، یاد آن روز می‌افتد که با برادر و امامش حسین علیه السلام از این شهر خارج می‌شدند.
او به یاد قربانیان کعبه عشق می‌افتد و جای آن‌ها را خالی می‌بیند. زینب علیهاالسلام در مدینه مرثیه نمی‌خواند؛ زیرا هر کس قد خمیده و چهره شکسته او را می‌دید، بی اختیار اشکش جاری می‌شد.

مدینه، غرق ماتم و عزا بود و چنان تحوّلی در شهر ایجاد شد که زمینه برای انقلاب بر ضدّ حکومت یزید فراهم گردید.
اگر زینب علیهاالسلام پرچمدار رسالت نهضت نبود و خداوند نیز صبر شگفتی به او عنایت نمی‌فرمود، بعید بود بتواند جان سالم از معرکه کربلا به در برد.
از این رو، وقتی توانست بار مسئولیت خویش را به مقصد برد و جنایات امویان را درتاریخ به ثبت برساند، نتوانست مدت زیادی بدون امام حسین علیه السلام در دنیا بماند. این اسوه پایداری، بنابر قول مشهور پس از حدود یکسال و نیم از واقعه کربلا، در شب یکشنبه پانزدهم رجب سال 62 هجری جان به جان آفرین تسلیم کرد.


گریه برای زینب علیهاالسلام

هنگام ولادت حضرت زینب علیهاالسلام جبرئیل نازل شد و عرض فرمود: «یا رسول اللّه! نام این دختر را زینب بگذار». آن گاه جبرئیل گریست و پیامبر صلی الله علیه و آله از علت گریه او پرسید، پاسخ داد: این دختر از آغاز زندگی تا پایان عمر خویش، با درد و رنج خواهد زیست.
گاهی به درد مصیبت شما و زمانی در ماتم مادرش فاطمه، پدرش علی و برادرش حسن مجتبی علیه السلام گریه خواهد کرد.
از همه بالاتر، به سختی‌های کربلا گرفتار می‌شود و مویش سفید و قامتش خمیده می‌گردد.
با شنیدن این خبر همه گریستند. در این حال حضرت زهرا علیهاالسلام پرسیدند: ثواب گریه برای دخترم زینب چیست؟
پیامبر فرمودند: ثواب گریه بر مصیبت‌های زینب کبری، مانند ثواب گریه بر برادرش حسین علیه السلام است.







تاریخ : شنبه 92/3/4 | 8:36 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.