Click for larger version


زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد

این کار را براى رضاى خدا نکرد

پر مى‏ گشود اگر،همه را باد برده بود
سیمرغ بود و جلوه بى انتها نکرد

این کربلا چه بود که جز این مسافرت
او را ز جان عزیزتر خود جدا نکرد

گیسوى آیه ‏هاى نجیبى که مى ‏وزید
با معجر شکسته زینب چه ‏ها نکرد

یاد رقیه حرف گلو گیر زینب است
حرفى که تار صوتى او خوب ادا نکرد

آرى غذا نداشت ولى در تمام راه
یکبار هم نماز شبش را قضا نکرد

بیگانه بر غریبى زینب سلام کرد

کارى که هیچ رهگذر آشنا نکرد






تاریخ : شنبه 92/3/4 | 8:32 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.