السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالیمین
السلام ای کشته های بی کفن
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله …
کربلا یعنی که خون، آب، وضو / با خدا بی واسطه در گفتگو
کربلا یعنی همیشه مکتبی / توحسینی و خواهر تو زینبی
کربلا یعنی سراپا جان شدن / در منای عاشقی قربان شدن
کربلا یعنی سرو جان باختن / پل به معراج شرافت ساختن
کربلا یعنی که عاشورای خون / موسم انا الیه راجعون
کربلا یعنی دل احمر شدن / روی دست باغبان پر پر شدن
کربلا یعنی هم آغوش اجل / تلخی مرگش نکوتر از عسل
کربلا یعنی بهار تشنگی / شعله بر دل از شرار تشنگی
کربلا یعنی چو گل افروختن / پیش آب از تشنه کامی سوختن
کربلا یعنی که در دریای آب / تشنه اما آب کردن را جواب
کربلا یعنی فغان و زمزمه / خنجر و حنجر نگاه فاطمه
نامه کوفیان و دعوت وی به قیام
مدت چندانی از ورود امام(ع) به مکه نگذشته بود که شیعیان عراق خبر مرگ معاویه را دریافت کردند و از سرپیچی امام حسین(ع) و ابن زبیر از بیعت با یزید با خبر گشتند، در منزل سلیمان بن صُرَد خزاعی گرد آمدند و اقدام به نامه نوشتن به امام و دعوت او به کوفه نمودند.[32]
آنگاه نامه را به همراه عبداللّه بن سَبعِ هَمْدانی و عبداللّه بن وال روانه کردند.[33] آن دو خود را دهم ماه رمضان در مکه به امام حسین(ع) رساندند.[34]
دو روز از ارسال نامه اول کوفیان گذشت که آنان قیس بن مُسهِر صیداوی، عبدالرحمن بن عبداللّه بن کدِنِ اَرحَبی و عُمارَة بن عُبَید سَلولی را که حامل صد و پنجاه نامه و هر نامه شامل امضای یک تا چهار نفر بود را نزد امام(ع) گسیل داشتند.[35] محتوای تمامی این نامهها درخواست از حضرت(ع) برای آمدن به کوفه بود. پس از ارسال این نامهها کوفیان آخرین نامه خود را دو روز بعد به همراه دو قاصد به نامهای هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی نزد امام(ع) فرستادند و از حضرت(ع) خواستند به کوفه بیاید.[36]
ورود امام به مکه
کاروان امام حسین(ع) پنج روز پس از خروج از مدینه در سوم شعبان سال شصت هجری، وارد شهر مکه شد.[30] ساکنان مکه و زائران بیت الله الحرام با شنیدن خبر ورود امام(ع) به مکه بسیار شادمان شدند. مردم، صبح و شام، نزد حضرت(ع) در رفت و آمد بودند و این بر عبداللّه بن زبیر، سخت گران میآمد؛ چرا که امید داشت مردم مکه با وی بیعت کنند و میدانست که تا امام حسین(ع) در مکه هست، کسی با او بیعت نمیکند؛ زیرا جایگاه امام حسین(ع) در نزد مردمان مکه، بسیار بالاتر از جایگاه پسر زبیر بود.[31]