قم قبل از اسلام به صورت چند قلعه بوده که عدهاى زرتشتى و یهودى در آن زندگى مىکردند. بعد از اسلام با آمدن اشعرىها (که اصالتا شیعه و یمنى تبار بودهاند)، کم کم این سرزمین توسعه یافت. در اوائل قرن اول و در سال 23 هجرى شهر قم توسط لشکر اسلام فتح گردید و رفت و آمد مسلمانان عرب به قم آغاز شد. نخستین کسانى که از اشعرىها به قم آمدند عبدالله بن سعد و عبدالله احوص و عبدالرحمن و اسحاق از فرزندان سعد بن مالک بن عامر اشعرى بودند و به این ترتیب ارتباط شیعیان خالص علوى با قم برقرار شده و مامن شیعیان گردید. از آن زمان مردم قم به مذهب اهل بیت علیهم السلام علاقه خاصى پیدا کرده و به همین جهت مورد سختگیرى و بى مهرى خلفاى حاکم و ستمگر عصر خود بودند.
شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه علیها السلام از آبادانى ظاهرى بى بهره بود و اهالى شیعى مذهب آن در اثر بىتوجهى حاکمان مورد آزار و اذیتبودند، اما از لحاظ ایمان و اعتقاد مذهبى، این شهر بهترین فضاى معنوى را داشته و زمینه پذیرش اهل بیت پیامبر صلى الله علیه و آله و یاران با وفاى آنان در این منطقه کاملا فراهم بود.(4)
به همین جهت امامان معصوم علیهم السلام در مناسبتهاى مختلف، شهر قم و اهالى آن را مورد عنایت قرار داده و عبارات زیبایى را که حاکى از علاقهمندى آن بزرگواران به این خطه ایران بود، بیان مىکردند. حتى گاهى ائمه اطهار با فرستادن تحفهها و هدایا اهل قم را مفتخر مىساختند. از جمله مىتوان به ابى جریر زکریا بن ادریس و زکریا بن آدم و عیسى بن عبدالله و چند نفر دیگر اشاره نمود که به افتخار اخذ هدایاى ارزشمندى همچون انگشترى و جامه و کفن از دست مبارک ائمه هدى علیهم السلام نائل شدند. (5)
به نظر مىرسد تعداد اخبار و احادیثى که در مورد شهر قم از ائمه اطهار علیهم السلام روایتشده است درباره هیچ یک از شهرهاى ایران روایت نشده است. مرحوم شیخ حسین مفلس در کتاب «تحفة الفاطمیین» چهل حدیث در باره قم نقل کرده است (6) .
در کتابهاى معتبر شیعى همچون بحارالانوار; سفینة البحار و مستدرک سفینة البحار و... در این رابطه روایات جامع و قابل توجهى نقل شده است. براى آشنایى بیشتر به برخى از این روایات اشاره مىکنیم
حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در روز اول ذیقعده سال 173 قمرى در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام موسى کاظم علیه السلام و مادر گرامىاش حضرت نجمه خاتون مىباشد، که بعد از تولد حضرت رضا علیه السلام به «طاهره» ملقب گردید. (1)
بنابراین حضرت معصومه علیها السلام با امام رضا علیه السلام خواهر و برادر ابوینى هستند. در سال 201 قمرى در پى انتقال اجبارى امام رضا علیه السلام به خراسان، حضرت معصومه علیها السلام بعد از یک سال تحمل دورى برادر بزرگوارش از مدینه منوره عازم خراسان گردید. از آن جایى که حضرت فاطمه معصومه علیها السلام پیام آور فرهنگ و معارف اهل بیت علیهم السلام و مدافع مظلومیت امامان شیعه و تداوم بخش راه پدر بزرگوارش در مبارزه با طاغوتهاى زمان بود، عوامل حکومتى بنى عباس، در شهر ساوه به کاروان حامل آن حضرت حمله کرده و همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند. حتى طبق نوشته استاد محقق شیخ جعفر مرتضى عاملى در کتاب حیاة الامام الرضا علیه السلام، آن حضرت را نیز مسموم نمودند (2) . حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بر اثر مسمومیت و شدت غم و اندوه در شهر ساوه بیمار گردید و فرمود: مرا به شهر قم ببرید; زیرا از پدرم شنیدم که مىفرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست (3) . براى همین حضرت معصومه علیها السلام در 23 ربیع الاول سال 201 قمرى به شهر قم وارد شده و مورد استقبال عده زیادى از مردم مشتاق و شیفته اهل بیت علیهم السلام قرار گرفت. آن بزرگوار بعد از 17 روز اقامت در منزل موسى بن خزرج که به «بیت النور» شهرت یافت، در دهم ربیع الثانى سال 201 هجرى دیده از جهان فرو بسته و در «باغ بابلان» محل فعلى مزار آن حضرت دفن گردید.
منبع: تبیان
نام شریف آن بزرگوار فاطمه ومشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرتموسى بن جعفر علیه السلام و مادر مکرمهاش حضرت نجمه خاتون سلام اللهعلیها است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست . لذا حضرت معصومه سلام اللهعلیها با حضرت رضا علیه السلام از یک مادر هستند.
ولادت آن حضرت در روز اولذیقعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید که درهمان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهربغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بنموسى الرضا علیه السلام قرار گرفت.
در سال 200 هجرى قمرى در پىاصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعیدگونه حضرت رضا علیه السلام به مروانجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراهببرند راهى خراسان شدند.
ولادتآن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شدهاست. دیرى نپایید که در همان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامىخود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادربزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام قرار گرفت.
یک سال بعد از هجرت برادر، حضرتمعصومه سلام الله علیها به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیامولایت به همراه عدهاى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد ودر هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مىشد. این جا بود که آن حضرتنیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب سلام الله علیها پیام مظلومیت و غربتبرادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مىرساندند و مخالفت خود واهلبیت علیهم السلام را با حکومت حیلهگر بنىعباس اظهار مىکرد. بدینجهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عدهاى از مخالفان اهلبیت که ازپشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه را گرفتند و با همراهانحضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند،حتى بنابر نقلى حضرت معصومه سلام الله علیها را نیز مسموم کردند.
به هر حال، یا بر اثر اندوهو غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومهسلام الله علیها بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراساننبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم کهمىفرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرتبخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند؛ و در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مىکشید و عده فراوانىاز مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 201 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلىکه امروز «میدان میر» نامیده مىشود شتر آن حضرت در مقابل در منزل «موسىبن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17 روز دراین شهر زندگى کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگارمتعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه سِتّیه به نام «بیت النور» هماکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربیعالثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال 201 هجرى پیش از آن کهدیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراواندیده از جهان فرو بست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند. مردم قم باتجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوى محل فعلى که در آن روز بیرون شهر و بهنام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین که قبر مهیا شد در این کهچه کسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشکل شدند، که ناگاهدو تن سواره که نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعتنزدیک آمدند و پس از خواندن نماز یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسدپاک و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.
آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن بگویند بر اسبهاى خود سوار و از محل دور شدند.
آنبزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد و در این مدت مشغول عبادت وراز و نیاز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه بهنام «بیت النور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
بنا به گفته بعضی از علما به نظرمىرسد که آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا و امام جوادعلیهماالسلام باشند چرا که معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیاءالهی انجام شده است.
پس از دفن حضرت معصومه سلامالله علیها موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تااین که حضرت زینب فرزند امام جواد علیه السلام به سال 256 هجرى قمرى اولینگنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا کرد و بدین سان تربت پاک آنبانوى بزرگوار اسلام قبلهگاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت علیهم السلام ودارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت و امامت شد.
آقای شیخ عبدالله موسیانی از حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی نقل کردند:
«شب زمستانی بود که من دچار بی خوابی شدم; خواستم حرم بروم; دیدم بی موقع است;
آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد، خواب نمانم
در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد .
قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی کنم .
او به من فرمود: «سید شهاب! بلند شو و به حرم برو، عده ای از زوار من پشت در حرم از سرما هلاک می شوند، آنها را نجات بده .»
ایشان می فرماید: «من به طرف حرم راه افتادم; دیدم پشت در شمالی حرم (طرف میدان آستانه) عده ای زوار اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباسهای مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند به خود می لرزند
در را زدم، حاج آقا حبیب - که جزو خدام حرم بود - با اصرار من در را باز کرد; من از مقابل (جلو) و آنها هم پشت سر من وارد حرم شدند و در کنار ضریح آن حضرت به زیارت و عرض ادب پرداختند; من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجد وضو ساختم . (1)
پی نوشت:
1- فروغی از کوثر، نشر زائر، ص 58-
القاب حضرت معصومه
به طور کلی، سه زیارت نامه برای حضرت معصومه ذکر شده که یکی از آن ها مشهور و دو تای دیگر غیر مشهور است. در این زیارت نامه ها القاب زیر برای ان مخدره ذکر شده است :
طاهره (پاکیزه)، حمیده (ستوده)؛ بِرّه (نیکوکار)؛ رشیده (حد یافته)؛ تقّیه (پرهیزگار)؛ رضیه (خشنود از خدا)؛ مرضیه (مورد رضایت خدا)؛ سیده صدیقه (بانوی بسیار راستگو)؛ سیده رضیه مرضیه (بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)؛ سیدة نساء العالمین (سرور زنان عالم). همچنین محدثّه و عابده از صفات و القابی است که برای حضرت معصومه عنوان شده است.