این مجموعه کلید ها و نکات بسیار ارزشمند است که از سخنان یا کتب حضرت آیت الله علامه حسن حسن زاده آملی (روحی فداه) و شاگرد اعظم ایشان مربی نفوس حضرت آیت الله صمدی آملی ( حفظه الله ) اخذ شده است.امید است خوانندگان گرامی را مورد پسند افتد. لازم به ذکر است از آنجا که نکات دارای سنگینی مفهومی است تاملی مضاعف را می طلبد.
در پایان از دوست عزیز آقای فرهاد و وبلاگ بیکرانه وجود قدر شناسی می شود.
قوله سبحانه : انا لا نضیع اجر من احسن عملا
کلید (1)
موجودی برتر و بزرگتر از انسان نیست
ارزش هرکسی به اندازه آرمان اوست
علت ترس از مرگ ترس از خود است
اگر انسان را به صورت کتاب در آورند می شود قرآن و به عکس
حیوانات تمثلات ملکات انسانها هستند
هفت در جهنم پنج حس ما بعلاوه قوه خیال و وهم ما هستند اگر تحت تدبیر و فرمان عقل نباشند
هشت در بهشت عبارتند از عقل و هفت مدرک وهم و خیال و پنج حس ما اگر در تحت فرمان عقل باشند
خوراک بیش از ضرورت بلاهت زا و فتنه انگیز است
همه آفریده ها برای انسان در کارند
انسان جدولی از دریای بیکران هستی است که با همه موجودات مرتبط است
اگر انسان خود را به تباهی نکشاند هیچ کسی نمی تواند او را تباه سازد
دانش آب حیات ارواح است
خواب راهی برای اتصال به عالم غیب است
علم مشخص روح و عمل مشخص بدن اخروی انسان است
همنشین از همنشین خو می گیرد چه خوب که این همنشین انسان خدا باشد
فلسفه حرف می آورد و عرفان سکوت
کلید (2)
دانشی که به بیان نیاید مانند گنجی است که آنرا انفاق نکنند
علم بر سر تاج است و مال بر گردن غل
همه چیز چون زیاد شود خوار و ارزان گردد مگر علم که هرچه بیشتر شود عزیزتر باشد
دانش گنجی است بزرگ که از بین نمی رود
دانشمند کسی است که از فراگرفتن دانش به ستوه نمی آید
تمام افکار خود را روی کاری که انجام می دهید متمرکز کنید پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند
هیچ وقت چیزی را خوب نفهمیده ای مگر آنکه بتوانی آنرا برای مادر بزرگ خود توضیح بدهی
آنکه می تواند انجام می دهد و آنکه نمی تواند انتقاد می کند
کلید (3)
تا دهن بسته نگردد دل باز نشود
نبوت تشریعی ختم شده است ولیکن نبوت انبایی ادامه دارد
حضرت الیاس - حضرت خضر - حضرت عیسی - و... نیز هنوز با حفظ همین بدن عنصری زنده اند
غیبت در عالم اصل است و همه پیامبران گذشته هم غیبت داشته اند
انجیل برنابا را در قرن 16 اسقفی به نام ژامرینو در کتابخانه پاپ یافت در این انجیل تصریح شده است که حضرت عیسی مصلوب نشده است و عیسی پسر خدا نیست و در چند جای آن بشارت به پیامبر اسلام داده شده است این انجیل در قرن 18 از زبان اسپانیایی به انگلیسی ترجمه شده و در سال 1908توسط دکتر خلیل سعادت به عربی و نهایتا توسط علامه سردار کابلی معروف به فارسی ترجمه شده و فایل الکترونیکی آن در اینترنت موجود است.
عالم علم انباشته روی هم
قبر معنای عمیقتری دارد و آن این است که بدن ما در هر نشئه ای قبر ما است
شب و روز نیز معنای عمیق تری دارد . با مراتب انسان تعیین می شود مرتبه روح نسبت به مرتبه قلب روز است و مرتبه قلب نسبت به وهم روز است و وهم نسبت به خیال و خیال نسبت به حس روز است و برعکس مرتبه قلب نسبت به روح لیل است و مرتبه وهم نسبت به قلب و خیال نسبت به وهم و حس نسبت به خیال شب است مرتبه بالاتر حقیقت است و مرتبه پایین تر رقیقت آن
کلید (4)
طبیعت مقام جمعی است رابط و جامع بین همه کثرات که ضد هم هستند می باشد
جز بیکرانه درون انسان نه جایی برای رفتن هست و نه چیزی برای جستن
اگر روزی 8 ساعت بخوابیم در سال 121روز در خواب بوده ایم و اگر متوسط عمر انسان را 70 سال بگیریم بیش از 23 سال آن را در خواب خواهیم بود پس باید برای آن فکری کرد
محال به ذهن انسان نمی آید
علم تشریح دار وجود است
در عالم 3 کتاب داریم 1) کتاب قرآن کریم 2) کتاب شهادت 3) کتاب غیبت شهادت امام حسین (ع) فاتحه الکتاب کتاب شهادت است و غیبت امام زمان فاتحه الکتاب کتاب غیبت
بعضی از اسرار نظام هستی بگونه ای است که هرچه در باره آن گفته شود مجهولات بیشتر می شود
حقیقت حجاب ظهور اسم الباطن حق است در این عالم که برای زن است و مرد مظهر اسم اظاهر خدا است
حقیقت علم ِ اسم اعظم الهی است
کلید (5)
در هر زمانی 4 اوتاد و 40 ابدال و 70 نجباء و 360 تن از صلحا در خدمت امام زمان هستند تا هرکس دست نیاز به سوی حضرت دراز نماید نیازشان را برطرف کنند و به کمال رسانندقرآن سفره خاص رحمت رحیمیه حق است( ماوراء طبیعت رحمت رحیمیه و نشئه طبیعت رحمت رحمانیه است)علم غذای روح انسان استراه کسب قابلیت : گریه و طلباز لطائف این دنیا آن است که هر که کامل شد دشمن پیدا می کندباید اهل درایت و درک بود نه اهل حکایت و نقلنفس در تله دنیا و عقل در تله غیب استعلم جفر علم به حقایق و رموز عالم استسیر و سلوکی ارزش دارد که از جدول وجود امام زمان باشدتا در حد هستیم در غم و غصه ایمخنده پوست است و گریه مغزمسیر علم طوری است که تا انسان اراده می کند پیش رود نظام هستی برایش مزاحمت پیش می آورد تا ببینند به حقیقت تشنه است یا نهقرآن موجودی غیبی از عالم نور و روحانی است که در عالم اجسام و اعراض ظهور کرده استفلسفه تکرار نماز سیر و سیر بهتر و بهتر است
کلید (6)
12مهر ماه شمسی شروع محرم شمسی و 21 مهر ماه عاشورای شمسی است این تاریخ در کل سالها ثابت است
28اسفند هر سال روز عید غدیر خم است
بدن ما در هر عالمی قبر ما است و انسان را عالم ها است
شب قدر یک شب امتدادی است چون زمین کروی است لذا 18تا 24 ماه رمضان در کره زمین شب قدر است و لذا 7 شب ما شب قدر داریم بر حسب اینکه در کدام کشور در روی کره زمین هستیم
آب از این نشئه بالا رود علم می شود لذا اخذ علم در عالم خواب به صورت آب است یا گاها شیر
مراتب وجود عبارتند از حس - خیال - وهم - عقل - قلب - روح - سر و... که انسان توانائی رسیدن و ادراک همه این مراتب را دارد و حیوانات حداکثر تا مرحله وهم می توانند بالا روند.
خیال مرتبه ای است که نفس انسان ادراکات خود را صورتگری می کند و قوه واهمه توانائی ادراک جزئی را به ما می دهد و عقل مقام ادراک احکام کلی هستند و....
کلید (7)
دم به دم که علم بدست می آوری قوه خیال تطهیر می شود
تمام علوم دانشگاهی فهم کلمات نظام هستی است
یکی از اسرار عبادات ارتباط دلهاست
شرف شمس 19 فروردین هرسال و ساعت خاصی از آن است و نوشته هایی که بروی انگشتر حک می کنند چون با قلم آهنی است آنرا بی اثر می کند لذا حروف عالیات را باید با قلم غیر آهنی نوشت تا اثر داشته باشد.طرز نوشتن آن نیز دستور خاصی دارد
انسان را مقام لایقفی است
کسانی که از امام و امامت باخبرند مظهر امامند که از نظرها غائبند
کسی که برای خدا دانش آموزد و بکار بندد و به دیگران یاد دهد در ملکوت آسمانها عظیم خوانده می شود ( این چنین کسی ایت الله العظمی فی السماء است )
جهان خلقت با اسماء حسنای الهی اداره می شود نه انسان و نه جهان با ذات الهی ارتباط ندارد آنچه ظهور حق است به نام وجه الله از راه اسماء حسنای الهی است
سحر وقت مسافرت رهروان است و نسیم آن چون دم عیسوی علاج بیماران
کلید (8)
در حرکت موجودات عالم هر مرحله قبلی نسبت به مرحله بعدی مرگ و موت است به این معنی که موجود به تدریج یکسری تعلقات مربوط به مرحله قبل و رتبه دانی را رها می کند و به سوی مرتبت عالی پیش می رود نظیر سیب که به جایی می رسد که باید تعلق و رابطه اش را با درخت قطع کند
همانطور که برای شنا در اقیانوس های عمیق بایستی از شنا در استخر های کوچک آغاز کرد تا به تدریج آمادگی برای شنا در عمق آبها پیدا شود برای دستیابی به حاق حقایق هستی و شناخت حضوری واقعیت ها نیز بایستی ابتدا عقل را با برهان و استدلال و علوم حصولی ورزیده کرد تا به تدریج شرایط شناخت حضوری برای نفس و دل فراهم گردد لذا فلسفه و شناخت های حصولی شرط معد برای عرفان و شناخت حضوری حقایق دارند
در این عالم همه چیز تعجب آور است و چیزی که تعجب آور نباشد نیست
اصولا جهان چیزی جز ذات حق و جلوه او نیست وحقیقتا در عالم هستی غیر از او چیزی موجود نیست هستی او جایی برای غیر باقی نگاشته است
هر حرکتی در عالم من امر رب است این چشم نیست که می بیند در حقیقت این نفس و روح است که با ابزار چشم مشاهده می کند و با دید عمیقتر خود روح نیز فاعل حقیقی نیست این خدا است که فاعل است نفس اگر فعلی انجام می دهد و عنوان فاعل پیدا می کند در طول فاعلیت خدا است
فرق علم و معرفت : در واژه معرفت ذهول و نابودی نیز لحاظ شده است یعنی ممکن است از بین برود و آثار آن نیز محو شود اما علم با نابودی سازگار نیست علم آن آگاهی است که پایدار و استوار استلذا به خداوند عالم اطلاق می شود ولی عارف گفته نمی شود
کلماتی که اخذ می کنیم جزء وجودمان می شوند
خداوند کتابی بزرگتر از انسان ننوشته است
در بهشت هم اختلاف هست و لیکن نوع آن با اینجا متفاوت است در آنجا هریک از بهشتیان میخواهد دیگری را بالابرد به عکس نوعا اینجا
یکی از موضوعات مهم وروز جامعه کنونی ما بحث خودکشی است. متاسفانه امروزه مد شده هر کسی که با کوچکترین مشکلی در زندگی خود برخورد می کند یکی از بهترین راه ها را خودکشی می پندارد تا از آن مشکل ،خلاصی پیدا کند .
ولی واقعا آیا به نظر شما خودکشی راه حل مناسبی برای فرار از مشکلات است ؟
می خواهم در این تاپیک به این موضوع بپردازم که جایگاه خودکشی در اسلام کجاست؟ وآیا خودکشی در اسلام جایگاهی دارد یا خیر؟
تو را خواهم نخواهم نعمتت، گر امتحان خواهی در رحمت به رویم بنده،ودرهای بلاءبگشا
در داستان های انبیاء و بزرگان آمده :حضرت ایوب مردی نیکوکار ،دارای اموال زیاد و فرزندان بسیاری بود .روزی یکی از غلامان ایوب آمد و گفت :عدّه ای غلامان تو را کشته اند و گاوها را به غارت برده اند.چند لحظه بعد غلام دیگری آمده وگفت:آتش عظیمی از آسمان فرود آمده و همه گوسفندان تو در آتش سوختند، غلام سوّمی آمد وگفت :ساربانان کشته شدند و شترانت به غارت رفتند،در این هنگام مردی با عجله اومد نزد ایوب وگفت:ای ایوب فرزندانت به خوردن غذا مشغول بودند ،ناگهان سقف بر سر آنان خراب شده و همه شان مردند .حضر ت ایوب در این هنگام با کمال مقاومت ،صبر وتحمّل کرده وسر به سجده نهاده وعرض کرد:{ای خدا!ای آفریننده شب وروز،برهنه به دنیا آمدم وبرهنه به سوی تو می آیم ،پروردگارا !خودت به من دادی وخودت هم از من پس گرفتی،بنابراین هرچه تو بخواهی خوشنودم}.ایوب به درد پا مبتلاء شد،ساق پایش زخم شده وبه بیماری بسیار سختی دچار گردید که قدرت حرکت نداشت .هفت یا هفده سال با این وضع در سنّ 80سال (نه در جوانی)زندگی کرد وهمواره به شکر خدا مشغول بود.او 4تا همسر داشت که سه تا از همسرانش او را تنها گذاشتند و رفتند ،تنها یکی از آنان به نام «رحمه» به او وفادار ماند.کا ر ایوب به جایی رسید که او را از محل سکونتش بیرون کردند وآواره بیابان شد وحتِّی در اواخر همسر چهارمش نیز اورا تنها گذاشت .حضرت ایوب با همه این مشکلات ،اظهار نارضایتی نکرد ،زبان حالش با خدا این بود::
تو را خواهم نخواهم نعمتت، گر امتحان خواهی در رحمت به رویم بنده،ودرهای بلاءبگشا
ادامه بحث خودکشی:
اسلام تحت هیچ شرایطی به انسان اجازه خودکشی نمی دهد* وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً * وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ ناراً وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً *(نساء 29،30)
احترام خون وحرمت قتل نفس ،از مسایلی است که همه شرایع آسمانی وقوانین بشری در آن اتفاق نظر دارند،و این مورد از کمالات تمام شرایع است به دلیل اینکه قتل نفس وخودکشی اثرات سوء اخلاقی ،انسانی واجتماعی متعدّد وگسترده ای در جامعه وخانواده ایجاد می کند .بنط من باید در هر مشکلی ،راه حلّ آن را پیدا کرد نه اینکه دست به کاری بزنیم که بدبختی ابدی برای ما داشته باشد در برخی روایات آمده است که یک فرد مؤمن ومسلمان با سخت ترین شرایط و در زیر هولناک ترین فشارهای مادّی وروحی هرگکز دست به خودکشی نخواهد زد،زیرا مرگ او به هر صورت که باشد برای او گواراتر از خودکشی خواهد بود،چون عاقبت خودکشی گرفتاری پس از مرگ ومجازات در آتش جهنّم خواهد بود.
از دیدگاه قرآن کریم کفر،شرک،ارتداد،نفاق از عواملی هستند که باعث عذاب ابدی (خلود وجاودانگی در آتش جهنّم) می گردند.در مقابل ،ایمان وعمل صالح،دلیل سعادت ورهایی از آتش جهنّم هستند««من امن بالله والیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»»(بقره62)
شخصی که ایمان آورده است :ولی بخاطر ضعف ایمان ،گناهان کبیره را انجام داده _هرچند که توبه نکرده باشد _اهل نجات است.وبا سختی جان دادن یا عذاب برزخ یا شفاعت یا تحمّل عذاب جهنّم و یا.. پاک گردیده و به بهشت میرود.یکی از گناهان کبیره خودکشی است و در اسلام ،حرام وغیر قابل بخشش می باشد. چه بهتر که از قرآن کریم کمک بخواهیم آنجائیکه می فرماید:«وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیماً * وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ عُدْوَاناً وَظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَاراً وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیراً »(نساء29و30) خداوند مهربان نه تنها راضی به قتل ما توسط دیگران نیست بلکه به خود ما هم اجازه این کار را نمی دهد.در روایات اهل بیت(ع) نیز به شدّت از این کارمنع شده استبعنوان نمونه امام صادق(ع) می فرماید::«کسی که به عمد خودکشی کند ،برای مدّت طولانی ،در آتش جهنّم خواهد ماند»
بنابراین ،بعد از عذاب الهی،بخشش خداوند متعال،شامل شخص مسلمانی که مرتکب چنین گناهی شده است نیز میشود.
1 . از دیدگاه قرآن، سه نوع شخصیت اساسی وجود دارد; مؤمن، کافر و منافق ; (آیات 2 تا 20 سوره بقره) .
2 . شخصیت های مؤمن، خود دارای سه درجه شخصیتی می باشند ; آنان که به خود ظلم می کنند، آنان که میانه رو هستند و آنان که پیشتازانند; (فاطر/32) .
3 . مشخصه بارز شخصیت کافر آن است که دل و اندیشه اش را قفل کرده است و راهی برای نفوذ هیچ حرف تازه و اندیشه متفاوتی نگذاشته است و به همین دلیل، از درک حقایق عاجز است .
4 . خصوصیت بارز شخصیت منافق از دیدگاه قرآن، دوگانگی ریشه ای در ظاهر و باطن است; به همین دلیل، مبتلا به شک و تردید و عدم قدرت تصمیم گیری و ناتوانی در قضاوت می شود; (بقره/8 تا 20 و منافقون) .
5 . در قرآن کریم، در آیات فراوانی از اندوه، علل ایجاد کننده آن و راه های برطرف ساختن آن سخن رفته است . گاهی اندوه فراق را با دیدار و گاهی اندوه فقر را با بشارت و گاهی اندوه رسول خدا (ص) را به دلداری حضرت حق، درمان نموده است .
6 . در دیدگاه قرآن، ترس دو نوع است ; ترس پسندیده و ترس ناپسند ; ترس پسندیده، همان ترس از خداوند و عدالت اوست که منجر به اصلاح رفتار می شود; (انفال/2) و ترس ناپسند، اضطرابی شدید با علت مشخصی است که تسلط بر نفس را از بین می برد و باید با آن مبارزه شود; (احزاب/10 و 11) .
7 . از نظر قرآن دو نوع خشم وجود دارد; خشم مفید و متعادل و خشم مخرب و نابهنجار ; خشم متعادل، راهی برای رسیدن به هدف در مواقع لزوم است و خشم مخرب را باید درمان کرد . قرآن کریم با توصیه به صبر و پاسخ گویی با عمل نیک و با وعده بهشت و پاداش اخروی، به وسیله سفارش به بخشش و عفو، یادآوری قدرت و خشم خداوند و … به درمان بیماری سلامتی سوز خشم و عصبانیت پرداخته است .
که به ترتیب در سوره شوری، آیه 43، فصلت، آیه 34، آل عمران ، آیات 133 و 143، شوری، آیات 36 و 37 و نور، آیه 22 بیان شده است .
8 . در قرآن به سه نوع از مکانیسم های دفاعی – روانی اشاره شده است که عبارتند از: فرافکنی (منافقون/4)، دلیل تراشی (بقره/11 و 12) و واکنش سازی (بقره/204 و 205 و منافقون/4) .
9 . در فرهنگ قرآن یکی از راه های مؤثر و اساسی روان درمانی، استفاده از مواعظ و اندرزهای قرآنی است; (یونس/57) .
10 . در روش روان درمانی قرآنی، ایمان، تولید امنیت درونی و آرامش می نماید; (انعام/82 و رعد/28) .
11 . یاد خدا، آرام بخش دلهاست ; (رعد/28)
شاگردان آیت الله و اهالی مسجد امام حسن(ع) دقایقی بعد از اعلام خبر ارتحال عالم ربانی آیت الله خوشوقت در مسجد گرد هم جمع شدند و همه با هم برای استاد بزرگ اخلاق مویه کردند.خادم مسجد که در میان صحبتنهایش می گریست گفت: آقا قبل از رفتن به مکه موقع خداحافظی گفتند که دیگر این سفر بازگشتی ندارد.
به گزارش 598 به نقل از مهر، اینجا مسجد حضرت امام حسن مجتبی (ع) واقع در خیابان شریعتی تهران است. ساعت 10 صبح و چند دقیقه ای است خبر ارتحال آیت الله خوشوقت از طریق رسانه ها منتشر شده است. به گفته اهالی محل و نمازگزاران آیت الله خوشوقت بیش از 50 سال امام جماعت این مسجد بوده است و حالا با فوت ایشان یکی یکی نمازگزاران خود را به مسجد می رسانند.
بچه های بسیج و طلبه های حاج آقا خوشوقت از داخل انبار مسجد پارچه سیاهی در می آورند و بر درو دیوار مسجد نصب می کنند. یکی مامور چاپ عکس رنگی شده و دیگری رفته است خرما تهیه کند. دو ساعت به نماز ظهر مانده ولی جلوی درب مسجد شلوغ است و هر آن کس که آیت الله خوشوقت را می شناسد خود را به مسجد امام حسن(ع) می رساند.
اینجا نمی توان با کسی مصاحبه یا گفتگو کرد. همه چشمها از اشکهای ریخته شده قرمز و لباسها مشکی شده است. داخل مسجد سکوت برقرار است انگار کسی داخل مسجد نیست ولی بیش از 150 نفر در مسجد حضور دارند. یکی به دیوار خیره شده، یکی به عکس آیت الله و دیگری سر بر زانو گذاشته و گریه می کند. همه به نوعی شوکه شده اند. برخی از اهالی محل وقتی از جلوی درب مسجد می گذرند و تصویر و اعلامیه را می بینند میخکوب می شوند. حتی خودروهایی که از خیابان شریعتی عبور می کنند لحظاتی به جمعیت توجه کرده و حتی از خودرو پیاده می شوند تا حقیقت واقعه را پرس و جو کنند.
شاگردان آیت الله یکی یکی از راههای دور و نزدیک خود را به مسجد می رسانند. بنرهای بزرگ براری نصب آماده شده و صدای اذان بلند می شود. دیگر در مسجد جای سوزن انداختن نیست. دو نفر از مریدان آیت الله که حدود 30 سال سن داشتند خارج از مسجد بر خودرویی کنار خیابان شریعتی روی زمین نشسته و اشک میزیزند. این صحنه موجب شد تا تمامی خودروها به سمت مسجد معطوف شوند.
در این میان آقای روحانی راننده آیت الله خوشوقت در گفتگو با مهر از برخی خصوصیات استاد اخلاق سخن گفت و افزود: ایشان به اخلاص شهره بودند. من با حضرت آیت الله سه بار مکه رفتم و چند سالی است راننده ایشان بودم. نمی توانم در مورد ایشان صحبت کنم ولی آنقدر می توانم بگویم که ایشان شخصی بودند که کاملا هم خود پرهیز از گناه داشتند و هم به دیگران توصیه می کردند تقوا پیشه کنید و از گناه دوری کنید. همیشه از معصومین نقل قول می کردند و محال بود هیچ وقت توصیه به تقوا را فراموش کنند.
جوانی به نام حسینی که چند سالی بود وظیفه خدمت و خادمی در مسجد را برعهده داشت هم به خبرنگار مهر گفت: آیت الله خوشوقت از شاگران خاص و ویژه علامه طباطبایی (ره) بودند. ایشان به تمام معنا مفسر قرآن و عالم ربانی شایسته مقام و شخصیت ایشان بود. برخی می گویند فلانی چشم برزخی دارد ولی مقام آیت الله بالاتر از این حرفها بود. آنقدر با جوانها هم سفره و هم نفس بود که بسیاری از همین جوانهای مسجد که اینگونه به سرو صورت مویه می کنند از همان کودکی شیفته منش و مرام این مردخدایی شدند.
ایشان در جذب جوانها بر پای منبر استاد بود. با اینکه مرض قند داشتند ولی ساعتها می نشستند و به سوالات هر چند سوالات پیش پا افتاده ولی همه را به مردم پاسخ می دادند. این خادم مسجد که در میان صحبتنهایش می گریست گفت: آقا قبل از رفتن به مکه موقع خداحافظی گفتند که دیگر این سفر بازگشتی ندارد.
|
|
|
|
|
|
|